معرفی کتاب میلیتاریسم و ساختار دفاعیـ تسلیحاتی ترکیه
کتاب میلیتاریسم و ساختار دفاعیـ تسلیحاتی ترکیه به قلم دکتر رضا دهقانی ، دکتر سید اسداله اطهری و دکتر رحمت حاجیمینه از سوی انتشارات مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در 252 صفحه در سال 1401 روانة بازار نشر شد.
ترکیه بنا به تجربة تاریخی خود در قرن بیستم که با اتکا به نیروهای نظامی و به رهبری مصطفی کمال آتاتورک و درپی جنگهای استقلالطلبانه توانست باقیماندة امپراتوری عثمانی را تحت لوای جمهوری ترکیه احیا کند، بنابه اصول کمالیسم که در قانون اساسی ترکیه هم منعکس شده است، جایگاه ویژهای برای ارتش و نظامیگری در ساختار حکومتی خود قائل است و دقیقاً به همین دلیل ژنرالها و نظامیان ترکیه با بهراهانداختن کودتاهای متعدد در زمانهایی که تصور میکردند جمهوری از اصول کمالیسم و سکولاریسم فاصله گرفته است، عرصة داخلی و حتی سیاست خارجی ترکیه را متأثر از کنشگری خود میکردند. در حکومتی با چنین ساختار میلیتاریستی که بعضاً از آن به دموکراسی میلیتاریستی هم تعبیر میشود، تجهیز و توسعة صنایع نظامی و تقویت ارتش همواره از اولویتهای تمامی ادوار جمهوری ترکیه بوده است و رهبران و مقامات کشور از صرف هزینههای سنگین نظامی، بهرغم وضعیت نامساعد اقتصادی ترکیه، ابایی نداشتند، چرا که ماهیت میلیتاریستی و موقعیت ژئوپولتیکی جامعة ترکیه چنین مخارج گزافی را بر آن تحمیل میکرد.
در همین راستا، ترکیه از همان بدو تأسیس جمهوری، خود را در جبهة غرب تعریف کرد و دنبالهرو ارزشهای غربی شد و نیازهای خود را از جمله در حوزة نظامی، عمدتاً از غرب تأمین میکرد. بعد از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، حضور سربازان ترک در جنگ کره در کنار آمریکاییها و موقعیت راهبردی ترکیه در همجواری با اتحاد جماهیر شوروی باعث شد ترکیه، بهعنوان تنها کشور اسلامی، به ناتو بپیوندد. عضویت در ناتو این فرصت را در اختیار ترکیه قرار داد تا نیروهای مسلح خود را با تجهیزات و جنگافزارهای پیشرفتة غربی مجهز کند و یکی از پرشمارترین ارتشها را در ناتو داشته باشد.
از طرف دیگر، وقوع کودتاهای نظامی نشان از سایة سنگین نظامیان بر ساختار قدرت سیاسیـ اجتماعی ترکیه دارد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای ترکیه فرصتی طلایی بود تا بتواند به اعمال نفوذ در جمهوریهای ترک قفقاز و آسیای مرکزی بپردازد و بهنوعی حلقة امنیتی ناتو با این جمهوریها باشد. علاوهبر این، ترکیه برچیده شدن نظام دو قطبی را فرصتی مناسب برای خود دانست تا با گسترش روابط خود با کشورهای مختلف، بهویژه کشورهای بلوک شرق سابق، در پی بسط روابط خود در عرصههای مختلف باشد و از اتکای سنتی به آمریکا و اروپای غربی بکاهد. در همین راستا ترکیه بهمنظور احتراز از وابستگی کامل در زمینة نظامی به آمریکا و ناتو، به تنوعبخشی در خریدها و مبالات نظامی خود اقدام کرد و دایرة تجارت تسلیحات خود را با روسیه و چین و کشورهای بلوک شرق سابق گسترش داد؛ مسئلهای که همواره با ناخشنودی آمریکا و اعضای ناتو همراه بوده است.
در پی تهاجم آمریکا به عراق و افغانستان و ظهور گروههای بنیادگرایی چون القاعده و داعش و ورود کشورهای منطقه به عرصة رقابت و امتیازگیری، نقش نیروهای نظامی و نیابتی در پیشبرد اهداف و منافع سیاسیـنظامی در منطقة ملتهب و پرآشوب خاورمیانه بیشتر آشکار شد. از این رو، ترکیه برای تحقق رویای نوعثمانیسم خود با بهرهگیری از نیروهای نیابتی و استقرار پایگاههای نظامی در کشورهای منطقه، درصدد بسط نفوذ و ارتقای سطح بازیگری خود در منطقه برآمد. ترکیه در راستای نقشآفرینی در منطقه و در تکمیل وزن ژئوپولتیک خود، با سرمایهگذاریهای وسیع در عرصة صنایع نظامی خویش، گامهای بلندی در راستای بومیسازی و خودکفایی نظامی برداشته است و حتی آرامآرام میرود تا خود را در جرگة صادرکنندگان سلاح و تجهیزات نظامی در جهان مطرح کند. این فرایند در مجموع به میلیتاریزهشدن بیشتر ترکیه منجر شده است که علت اصلی آن ناشی از بلندپروازیهای حزب حاکم عدالت و توسعه است که بهرغم مشکلات اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی ترجیح میدهد طرحها و پروژهای نظامی بزرگ و پرهزینهای را طراحی و اجرا کند. از سویی دیگر، جنبة اقتصادی و تجارت تسلیحات مورد نظراست. ترکیه میکوشد با فروش سلاح به کشورهای متوسط و در حال توسعه، سهمی درخور از درآمدهای ارزی و تولید ناخالص ملی خود را به تجارت تسلیحات اختصاص دهد؛ ضمن آنکه کشورهایی را که خریدار تسلیحات ترکیه هستند نیز از نظر پشتیبانی فنی و نظامی به خود وابسته کند.
با این اوصاف، مجموعه مقالات گردآوریشده در این کتاب در سه بخش میلیتاریسم و سیاست داخلی، میلیتاریسم و سیاست خارجی و ساختار دفاعیـتسلیحاتی ترکیه به تجزیه و تحلیل تأثیر میلیتاریسم و کودتاهای نظامی ترکیه بر سیاستهای داخلی و خارجی آن کشور، همچنین تبیین ساختار صنایع دفاعی و تجارت تسلیحات ترکیه میپردازد.
بخش اول این مجموعه به میلیتاریسم و سیاست داخلی ترکیه اختصاص دارد و شامل دو مقاله میشود. مقاله نخست با عنوان «ینیچریها ارتش پیشامدرن ترکیه» به پیشینة تاریخی ارتش ترکیه در عصر عثمانی میپردازد که بخش زبدة آن با نام ینیچریها شناخته میشدند. نویسنده در این مقاله از ساختار ینیچریان که مرکب از کودکان مسیحیزاده بودند، صحبت میکند و توضیح میدهد که چگونه اتباع مسیحی عثمانی بهجای مالیات، کودکان خردسال خود را به مأموران دولتی میدادند که پس از تغییر آیین آنها به اسلام و دادن آموزشهای لازم در ردههای مختلف سپاه ینیچری، آنها را به خدمت میگرفتند. نویسنده در ادامة مقاله اشاره میکند که از قرن هفدهم به بعد ینیچریها کارآیی خود را در عرصة نبرد از دست دادند تا اینکه در نهایت بهدست سلطان محمود دوم، سلطان اصلاحگر عثمانی، منحل شدند.
«چالش ارتش و مداخلة نظامیان در روند دموکراسی ترکیه؛ بررسی تطبیقی دو حزب AKP و «CHP مقالة دوم در بخش میلیتاریسم و سیاست داخلی ترکیه است. نویسندگان آن تلاش میکنند به چالشهای بزرگ ترکیه در موقعیت کنونی، از نظر ثبات داخلی و بیثباتیهای شدید همچون مداخلة نظامیان و کودتا بپردازند و میزان اعتماد مردم به نهادهای نظامی این کشور را بسنجند. نویسندگان مقاله با بهرهگیری از الگوي نظري صاحبنظرانی چون هانتیگتون، ای. اس. فاینر و لوسین پای به علل مداخلة نظامیان در سیاست و روشهای کاهش قدرت نظامیان و مداخلات آنها در سیاست میپردازند و در مطالعهای تطبیقی، چالش و نحوة مواجهة احزاب عدالت و توسعه و جمهوریخواه خلق را به عنوان مظهر دموکراسی با نظامیان و کودتاگران بررسی و تحلیل کردهاند.
بخش میلیتاریسم و سیاست خارجی، از چهار مقاله تشکیل شده است. مقالة «تأثیر خرید اس400 بر روابط ترکیه با ناتو» نخستین مقالة این بخش به حساب میآید. مسئلة اصلی مقاله، همانطورکه از عنوان آن پیداست، عبارت است از بررسی تأثیر خرید اس400 بر روابط ترکیه و ناتو. نویسندگان مقاله بر این باورندکه خرید سامانة اس400 توسط ترکیه موجب پیچیدگی روابط ترکیه با ناتو شده است و ترکیه قصد دارد با این اقدام علاوهبر اینکه توان نظامی و تجهیزاتی خود را با هدف تأثیرگذاری بر برخی معادلات منطقهای بالا ببرد، نمایی از استقلالش در تصمیمگیریهای نظامی را برخلاف آنچه آمریکا و ناتو تعیین میکنند، به رخ بکشد.
«آثار و عملکرد نظامیان ترکیه در سیاست خارجی حزب حاکم عدالت و توسعه»، عنوان دیگر مقالة این مجموعه است. نویسندگان به تحلیل موقعیت غالب ارتش در سیاست میپردازند و معتقدند نهادینهشدن مداخلة ارتش در ساختار سیاست ترکیه باعث رقابت و درگیری در روابط نظامی، سیاسی و جامعه مدنی شده و این رقابت به هر سه بازیگر تاریخ سیاسی معاصر آسیب زده است.
«نقش ارتش ملی در تدوین و ساختار سیاست خارجی ترکیه» دیگر مقالة این مجموعه است. نویسنده بدواً به نقش و جایگاه نیروهای مسلح ترکیه در سازوکار تصمیمگیری و طراحی سیاست خارجی در ساختار کشور اشاره میکند و بر این موضوع تأکید میورزد که نظامیان ترکیه از لحاظ تاریخی و فرهنگی احترامی ویژه در جامعه و بین مردم دارند. به همین دلیل، همواره در فرایند مدرنسازی سیاسی در دوران جمهوریت و بهتبع آن در سیاست داخلی و خارجی ترکیه، نقش ویژهای ایفا کردهاند. نویسنده در ادامه، پیشینة تأثیرگذاری ارتش در روند شکلگیری سیاست خارجی ترکیه، از زمان اعلام جمهوری تا ابتدای حاکمیت حزب عدالت و توسعه (2003) را با توجه به تغییرات داخلی و خارجی بررسی کرده است.
«همکاریهای دفاعیـنظامی ترکیه با روسیه؛ چشماندازهای توسعه و محدودیتهای مدرن»، آخرین مقالة بخش میلیتاریسم و سیاست خارجی ترکیه است. نویسنده به مقولة همکاریهای دفاعیـنظامی ترکیه در بازة زمانی پس از حادثة سال 2015ـ زمانی که ترکیه هواپیمای سوخوی 24 روسی را بر فراز سوریه سرنگون کردـ تاکنون میپردازد. این بحران هفتماهه در روابط ترکیه و روسیه با عذرخواهی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، فیصله پیدا کرد و فصل جدیدی در روابط هر دو کشور گشوده شد که مهمترین عرصة آن همکاریهای دفاعی و نظامی بود. نویسنده در این مقاله به تبیین چشماندازها و محدودیتهای همکاریهای نظامیـدفاعی ترکیه با روسیه بهعنوان کشوری قدرتمند در بازار تسلیحات میپردازد و چنین استدلال میکند که ترکیه بهدلیل تنوع بخشیدن به تأمینکنندگان بازار تسلیحات خود، همچنین فشار سیاسی بر متحدان خود همچون ناتو و ایالات متحده تلاش میکند از تسلیحات پیشرفتة روسی همچون اس 400، سوخوی 35 برای صنایع دفاعیـنظامی خود همچنین زمینههای همکاری از جمله توسعة مشترک سلاح و خدمات آموزشی در حوزة نظامی استفاده کند، ضمن اینکه بهدلیل عضویت در ناتو و همکاریهای راهبردی با آمریکا در مسیر همکاریهای نظامی با روسیه دچار محدودیتها و موانعی از سوی غرب و ناتو خواهد شد.
آخرین بخش مجموعه مقالات حاضر به صنایع دفاعیـتسلیحاتی ترکیه میپردازد، شامل مقالهای با عنوان «نگاهی به صنایع دفاعی و تجارت تسلیحات ترکیه». نویسندگان این مقاله ضمن مروری بر تاریخچة صنایع نظامی و تولید تسلیحات در ترکیه، به طرح این پرسش میپردازند که پس از سالها وابستگی ترکیه به تجهیزات نظامی و تسلیحات ناتو و آمریکا چه عواملی سبب شد که ترکیه در آغاز هزارة سوم درصدد تغییر سیاستهای خود در حوزة تسلیحات و صنایع دفاعی برآید؟ نویسندگان در یافتههای پژوهش خود به عوامل داخلی مانند تهدید پکک، عوامل منطقهای مانند تحولات جهان عرب موسوم به بهار عرب و رقابتهای منطقهای و در نهایت، عامل بینالمللی همچون اختلاف ناتو بهویژه آمریکا با ترکیه و مشارکتندادن آن در پروژههای پیشرفتة نظامی و سری ناتو اشاره میکنند. به نظر نویسندگان مقاله، این تغییر سیاست دستاوردهایی نیز برای ترکیه در برداشته است: از آن جمله اینکه ترکیه با تنوعبخشی در خریدهای نظامی از اتکای صرف به آمریکا و ناتو کاسته است و با حمایت از صنایع دفاعی و شرکتهای داخلی تولیدکنندة تسلیحات و تجهیزات نظامی توانسته است گامهای بلندی در جهت بومیسازی صنایع دفاعی و خودکفایی نظامی بردارد و حتی خود را در سِلک صادرکنندگان سلاح جای دهد.
دیدگاهتان را بنویسید