جستجو برای:
  • صفحه اصلی
  • دانشجویان
    • آموزش
    • امور دانشجویی و فرهنگی
    • بین‌ الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اساتید
    • آموزش
    • امور فرهنگی
    • بین الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اخبار
    • اخبار دانشکده
    • دوشنبه‌های پژوهش
    • دوشنبه های ژاپن شناسی
    • خبرنامه
  • اطلاعیه
    • اطلاعیه های دانشکده
    • آموزش
  • گروه های آموزشی
    • مطالعات غرب آسیا و آفریقا
    • مطالعات جنوب و شرق آسيا و اقيانوسيه
    • مطالعات اروپا
    • مطالعات آمریکا
    • مطالعات ایران و جهان
  • درباره دانشکده
    • تاریخچه دانشکده
    • ریاست
    • معاونت ها
    • اعضای هیئت علمی
      • اعضای پیوسته گروه های آموزشی
      • اعضای وابسته گروه های آموزشی
    • کارکنان
    • تفاهمنامه‌ها
    • تماس با ما
 
  • fws@ut.ac.ir
  • اطلاعیه‌های آموزش
  • اخبار
  • تماس با ما
دانشکده مطالعات جهان
  • صفحه اصلی
  • دانشجویان
    • آموزش
    • امور دانشجویی و فرهنگی
    • بین‌ الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اساتید
    • آموزش
    • امور فرهنگی
    • بین الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اخبار
    • اخبار دانشکده
    • دوشنبه‌های پژوهش
    • دوشنبه های ژاپن شناسی
    • خبرنامه
  • اطلاعیه
    • اطلاعیه های دانشکده
    • آموزش
  • گروه های آموزشی
    • مطالعات غرب آسیا و آفریقا
    • مطالعات جنوب و شرق آسيا و اقيانوسيه
    • مطالعات اروپا
    • مطالعات آمریکا
    • مطالعات ایران و جهان
  • درباره دانشکده
    • تاریخچه دانشکده
    • ریاست
    • معاونت ها
    • اعضای هیئت علمی
      • اعضای پیوسته گروه های آموزشی
      • اعضای وابسته گروه های آموزشی
    • کارکنان
    • تفاهمنامه‌ها
    • تماس با ما
0
EN

چهارمین همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه در دانشکده مطالعات جهان برگزار شد

27 خرداد 1402
ارسال شده توسط sheykhaee
دستاوردها
327 بازدید

چهارمین «همایش بین‌‌المللی صلح و حل منازعه» در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه 8 و ۹ خردادماه 1402 خورشیدی در دانشکدۀ مطالعات جهانِ دانشگاه تهران برگزار شد. از میان چکیده‌های ارسالی از سوی استادان و پژوهش‌گران داخلی و خارجیِ علاقمند به این حوزه، 199 چکیده پذیرفته ‌شد و در کتاب مجموعه چکیده‌های مقالات به چاپ رسید. از مجموع آثار منتشره، 125 چکیده به زبان فارسی و 74 چکیده به زبان انگلیسی است.

طی دو روز برگزاری همایش، 81 سخنرانی در مراسم افتتاحیه، اختتامیه و نشست‌های تخصصی برگزار شد که به‌صورت هم‌زمان در دو تالار حنّانه و ملل دانشکده مطالعات جهان انجام گرفت. از مجموع این سخنرانی‌ها، 47 سخنرانی به زبان فارسی و 34 سخنرانی به زبان انگلیسی ایراد شد.  از مجموع 81 سخنرانی، 55 مورد حضوری و 26 سخنرانی به‌صورت برخط (آن‌لاین) برگزار شد و همه سخنرانی‌ها از طریق برنامه «زُوم» پخش و ضبط شدند.

چهارمین «همایش بین‌‌المللی صلح و حل منازعه» با ارائه آثار و سخنرانیِ پژوهش‌گرانی از کشورهای پاکستان، مالزی، استرالیا، هند، ازبکستان، نپال، چین، سوئد، نیجریه، هلند، عمان، لبنان، روسیه، رومانی، ترکیه، لهستان، امریکا، فنلاند، بنگلادش و تایلند برگزار شد.

 

افتتاحیه همایش

در افتتاحیه همایش در روز نخست (دوشنبه 8 خرداد)، پس از خوشامدگویی دکتر روح‌الله حسینی، معاون علمی دانشکده مطالعات جهان، مراسم با سخنرانی افتتاحیه و دو سخنرانی کلیدی به‌طور رسمی آغاز شد و با برگزاري 14 نشست تخصصي طي دو روز ادامه يافت.

دکتر محمدجواد ظریف، دانشیار دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران به‌عنوان سخنران افتتاحيه با عنوان «امنیتی‌سازی در دورۀ گذار؛ تهدیدی برای صلح جهانی» سخنرانی کرد. وی سخنان خود را با این مقدمه آغاز کرد که تلاش کنش‌گران سنتی و نوظهور بین‌المللی برای حفظ تسلط یا دست‌يابي به موقعیتی بهتر، موجب به خطر افتادن صلح و امنیت بین‌المللی می‌شود. «امنیتی‌سازی» به معنای کشاندن يك کشور به معرکه جنگ و منازعه است؛ به‌گونه‌ای که پیامدهایش متوجه خود آن کشور باشد. در این مجال، ارتباط تنگاتنگ اين موضوع با پارادایم «حذف» و «دشمن‌تراشی» مورد بحث قرار خواهدگرفت. دکتر ظریف تصریح کرد در دوره گذار کنونی، تلاش برای کسب جایگاه برتر در نظام بین‌المللی جای جنگ و منازعه میان قدرت‌های بزرگ در دوره گذار پیشین را گرفته‌است. کنش‌گران بین‌المللی متناسب با ظرفیت خود (آمریکا در مقوله امنیت، اروپا در حوزۀ هنجارسازی، چین در بستر تجارت، صنعت و نوآوری، روسیه در حوزه انرژی، و …) در صدد ارتقای جایگاه خود هستند.

وی ادامه داد آمریکا در پی توهم پیروزی در جنگ سرد، برای شکل‌دادن به جهان تک‌قطبیِ آمریکایی در دوران پساجنگ سرد تلاش می‌کرد، و بهره‌گیری از مزیت قطعی در حوزه نظامی با حملات به عراق، سودان، سومالی، لیبی، یوگسلاوی، کوزوو و … در دوره رؤسای جمهور از هر دو حزب نشانه اجماع نسبی نخبگان این کشور بر جنگ‌افروزی برای برساختن نظم نوین جهانی تحت سلطه نظامی آمریکا بود. اما ناکارآمدی یک‌جانبه‌گرایی نظامی آمریکا در جنگ بر ضد ترور و حمله دوم به عراق آشکار شد و در اواسط دهه ۱۳۸۰ شمسی، آمریکا  ناگزیر از اصلاح مسیر به‌سوی «امنیتی‌سازی» و تشدید جنگ‌های اقتصادی در قالب تحریم شد.

به نظر ظریف کنش «امنیتی‌سازی» و «تهدید‌اِنگاری» از آغاز توسط رژیم صهیونیستی به‌عنوان روش حکمرانی داخلی و کنش جهانی، ابتدا در قالب هولوکاست و یهودستیزی بر ضد اروپاییان، فلسطینیان و عرب‌ها و بعدها برای جمهوری اسلامی ایران به‌کار گرفته شده‌ است. هم‌چنین در بحران هسته‌ای ایران و بحران اوکراین، این کنش مورد استفاده آمریکا بوده‌است. به گفته دکتر ظریف در کنش‌گری آمریکا در قالب راهبردهای نظامی‌گری یک‌جانبه، امنیتی‌سازی و جنگ اقتصادی، «نیاز به دشمن» ابزار سلطه و حکمرانی جهانی است. «پارادایم دشمنی» بدون مبنای درست، همه مشکلات  را در «دشمن» خلاصه می‌کند. راهبرد برخورد با مشکلات، حذف «دشمن» از همه روندها و توجیه خطاهای «دوستان» است. نیاز به «دشمن» چنان ضروری است که در صورت لزوم «دشمن» باید برسازی شود. اسرائیل برای حفظ انسجام داخلی و توجیه بین‌المللیِ اقداماتِ تجاوزکارانه‌اش، نیازمند جایگزین‌کردن «دشمن قدیمی»  (اتحاد عربی) با «دشمن جدید» (ایران) بود. از این‌رو، با ادعای دست‌یابی قریب‌الوقوع ایران به سلاح هسته‌ای، اقدام به «امنیتی‌سازی» ایران در داخل و سطح بین‌المللی کرد. آمریکا نیز به‌جای دشمن از دست‌رفته «امپراتوری اهریمنی»، در جهت برسازی «دشمن جدید» در قالب «برخورد تمدن‌ها»، «جنگ بر ضد ترور» و «محور شرارت» تلاش کرد.

کنش بین‌المللی در نگرش نظامی-امنیتی آمریکا و اسرائیل، به‌صورت «حاصل جمع صفر» طراحی و اجرا می‌شود که در دنیای جهانی‌شده کنونی، نتیجه‌اش «حاصل جمع منفی» یا باخت همه کنش‌گران است. به‌رغم اصلاح مسیر آمریکا از درگیری در جنگ به «امنیتی‌سازی»، نگرش حاکم بر کنش‌گری جهانی آمریکا به‌سوی بازی با «حاصل جمع صفر» و تلاش برای کشاندن رقبا به این نوع بازی است.

سخنران افتتاحیه چهارمین همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه گفت‌وگو، اصلاح ادراکی و درک متقابل جهانی را مهم‌ترین راه مقابله با امنیتی‌سازی دانست و گفت: به‌دلیل ماهیت «امنیتی‌سازی» و با جهانی‌شدن ارتباطات و اطلاعات، این روش نیازمند اقناع مخاطب داخلی و جهانی برای اجماع بر ضد یک کشور است. از این‌رو، «کنش‌گر هدف» با هوشمندی می‌تواند از افتادن در دام «امنیتی‌سازان» جلوگیری کرده و با ادراک صحیح شرایط جدید جهانی و تشخیص کنش «امنیتی» در برابر «امنیتی‌سازی» یا «تهدیداِنگاری» و خودداری از بازی در این زمین، مانع از شکل‌گیری اجماع امنیتی داخلی و جهانی شود.

پس از محمدجواد ظریف، دکتر ریچارد فالک استاد بازنشستْ حقوق بین‌الملل دانشگاه پرینستون و دبیر هیأت امنای دیده‌بان حقوق بشر اروپا-مدیترانه، به ایراد سخنرانی خود با عنوان «در جستجوی صلح در برهه‌ حساس تاریخی» پرداخت. وی ضمن تشکر از برگزارکنندگان کنفرانس اظهار کرد ایراد سخنرانی حضوری و ارتباط مستقیم با مخاطبان می‌توانست یادآورد خاطرات شیرین حضور سه سال قبل در ایران باشد.

وی از همراهی وزیر خارجه برجسته سابق ایران، محمدجواد ظریف، در جلسه افتتاحیه اظهار خرسندی نمود. دکتر ظریف در طی هشت سال عضویت کابینه دولت روحانی مبتکر چندین اقدام صلح‌آمیز بود که متأسفانه پایبندی به آن صورت نگرفت و این، نشان‌دهندۀ کوتاهی چند کشور منطقه و آمریکا برای همکاری در زمینه توافقنامه‌های حل منازعه منطقه‌ای است. وی افزود باعث خرسندی و البته شگفتی است که دکتر ظریف سخاوتمندانه درباره نوشته او در مخالفت با جنگ ویتنام، به اظهارنظر پرداخته است. وی همچنین تأکید کرد که سرسختانه حامی موضع دکتر ظریف درباره نقش بنیادین «گفتمان و تعامل» در هرگونه تلاش صلح‌آمیز بوده و از ایده هوشمندانه «پارادایم امنیتی‌سازی» ایشان در برملاسازی جنگ‌طلبی کشورهایی چون آمریکا و اسرائیل ازطریق تبدیل ماهیت دشمنان سیاسی _که به‌دنبال تحقق اهداف ملی معقول خود هستند_ به دشمنان بنیادگرا _به‌مثابه «تهدید امنیتی» به‌گونه‌ای که توجیه‌کننده واکنش‌های نظامی دفاعی باشد_ حمایت می‌کند.

پروفسور فالک افزود سخنان او سخنان یک شهروند جامعه پر از معضلات آمریکایی و عضوی نگران از جامعه بشریت است. وی گفت ما در زمانه‌ای از چالش‌های بی‌سابقه پیش‌روی حافظان امنیت منطقه‌ای و جهانی به‌سر می‌بریم که در آن بیش‌تر فعالان صلح  گرفتار چاله ناهمگنی تاریخی و به تعبیر او «رئالیسم کهنه» هستند. این شیوه نگریستن به صلح و حل منازعه از لنز برد/باخت به بازی قدرت می‌نگرد و به‌دنبال دستآوردهای استراتژیک منافع ملی خود به‌قیمت نابودی دیگران است. رئالیسم کهنه و مندرس حامی گزینه‌هایی در سیاست ملی است که انحصاراً برآمده از رویکرد و دیدگاه منافع ملی و ترجیحات استراتژیک هستند. نگاه این رویکرد به دیپلماسی برآمده از «جزء» است و نه «کل». چالش‌های پیش‌روی بشریت چه در زمینه سلامت، رفاه اقتصادی، ثبات زیست‌بوم، پیشگیری از جنگ، و امنیت غذا و انرژی را با چنین رویکرد حق‌به‌جانب و جزءنگری نمی‌توان به‌درستی وجهه همت قرار داد. پیش‌شرط نیل به برون‌رفت‌های پایدار، توسعه و کاربست تفکر کل‌نگر و به تعبیر او «رئالیسم نو» است.

وی همچنین اشاره کرد مادام که ما انسان‌ها به‌مثابه یک گونه زیستی یاد نگیریم که چطور به‌نحو دیگری روی زمین همزیستی داشته باشیم، بشریت فعلی آینده مبهمی خواهد داشت. مصائب پیش‌رو هرروز به شکلی رخ می‌نمایند و تنها بخشی از شواهد آن به شناخت بشر در می‌آید. جنگ هسته‌ای، گرمایش جهان، نابودی زیست‌بوم‌های طبیعی، کارکردهای خطرناک هوش مصنوعی، رباتیک و مهندسی ژنتیک تنها بخشی از این مصائب هراس‌انگیز هستند.

دکتر فالک اشاره کرد که این مسائلِ تهدیدآفرین دست‌کم در سه جنبه بی‌سابقه هستند: نخست آن‌که ابعاد تهدیدآفرینی آن‌ها جهانی است و نه منطقه‌ای یا محلی؛ دوم، حتی ثروتمندترین و قدرتمندترین کشورها و افراد هم نمی‌توانند با اتکاء به توان خود یا متحدان خود از عواقب مرگبار و حتمی این خطرات بگریزند مگر این‌که اقدامی جمعی بر ضد آن‌ها اتخاذ شود؛ عجیب و البته طعنه‌آمیز است که میلیاردرها پول خود را صرف یافتن مکانی امن در آن‌سوی کهکشان یا حفر سرپناه در عمق زمین و در نقاط دورافتاده می‌کنند و به ذخیره مواد غذایی در این پناهگاه‌ها مشغولند؛ و سوم، چالش‌ها چندان جدید نیستند اما به‌نحوی روی هم انباشت می‌شوند که تأثیر آن‌ها تشدید شده و این، ضرورت رسیدگی جمعی به موضوع را بیش‌تر می‌کند. آن‌چه مسلم است، چنان‌چه «رئالیسم جدید» قرار باشد از چندپارگی جهان به دولت‌ها، تمدن‌ها و مذاهب متفرقه جلوگیری کند، نیازمند منبع بی‌پایانی از عزم و اراده خیر دیپلمات‌هاست که در همکاری با طرح‌های همکاری کلان منشأ اثر باشند و مکانیسم‌ها و مسیرهای حل‌المسائلی گسترده در اختیارشان باشد.

پروفسور فالک افزود وی اعتقاد دارد که پیش‌شرط تسهیل گذار به رئالیسم جدید، راه‌اندازی یا خلق اراده جمعی قوی برای بقاء بشر به‌مثابه یک گونه زیستی است. او گفت ما می‌دانیم که تلاش‌های بشری جزئی و پراکنده از این دست تحت عنوان اراده جمعی در جریان است، مثل گروه‌هایی از افرادی که بر ضد مهاجمان متحد می‌شوند یا خلاف جریان رود شنا می‌کنند، یا دولت-ملت‌هایی که از حریم سرزمینی یا تمدنی یا مذهبی خود دفاع کرده و سعی می‌کنند سنن، هویت‌ و تمدن یا سبک زندگی خود را حفظ کنند. اما چیزی که نمی‌دانیم پاسخ این است که آیا خلأ انسانیت می‌تواند این‌بار بدون تحریک «دشمن» بیرونی و بلکه برای منافع عموم الزامی جهت تجمیع اراده‌ها برای اقدام جمعی ایجاد کند یا خیر. ممکن است ما بر ضد یک تمدن بیگانه از سیاره‌ای دوردست که حقیقتاً برای فتح جهان ما تهدیدی ایجاد کرده، اقدامی جمعی با عزمی راسخ داشته‌باشیم. شرایط این‌چنینی که داستان‌های علمی تخیلی برای ما ترسیم می‌کنند چندان ملاک نیستند چراکه هم غیرمحتمل هستند و هم مؤید این فرضیه که اقدام جمعی همراه با وارستگی تنها زمانی میسر می‌شود که «دیگری» در قالب یک دشمن رخ بنماید.

وی تصریح کرد که شواهد مبنی‌بر فرض گرفتن یک اراده جمعی بشری برای بقاء به‌قدر کافی اقناع‌کننده نیستند و چند شاهد برای این مدعا ارائه کرد:

(۱) چند کشور مختلف بعد از سال ۱۹۴۵ به‌جای معدوم‌سازی سلاح هسته‌ای تمام تلاش خود را به کار گرفتند و تسلیحاتی برای به حداکثر رساندن قدرت تخریبی خود ایجاد کردند و حتی یک نظام الیگارشی هسته‌ای ساختند که کنترل هژمونیک بر سر دسترسی و استفاده از این سلاح کشتار جمعی ترتیب می‌دهد و مبتنی‌بر تبادل تهدیدات کشتار جمعی مابین دول دارای این سلاح است تا بدین‌ترتیب دارندگان این سلاح از سایر دولت‌ها متمایز شوند. همان‌طور که اشاره شد، تهدید کشورها به حمله اتمی «بهره‌برداری»ای شبیه یک باج‌گیری در ابعاد گسترده است، به‌ویژه هنگامی‌که برای مقاصدی غیر از دفاع از خود صورت می‌گیرد.

(۲) جهان کار زیادی برای انطباق اقدامات خود با چالش‌ها و خطرات در ابعاد جهانی نکرده‌است. در دوره همه‌گیری کرونا باوجود درخواست‌های انسان‌دوستانه چهره‌های مذهبی و دبیرکل سازمان ملل برای لغو تحریم‌های غیرقانونی تا پایان همه‌گیری، رهبران سیاسی در رأس دولت‌های تحریم‌کننده از این کار امتناع کردند. این نشان می‌دهد که قبضه رئالیست‌های قدیم بر ساختار سیاسی باوجود الزامات اخلاقی همه‌گیری تداوم دارد. این رویکرد تقلیل‌گرایانه جزءنگر در نابرابری‌های اقتصادی هم مشهود بود، به‌طوری‌که گروه‌های فقیر و آسیب‌پذیر دسترسی به‌مراتب کم‌تری به واکسن داشتند تا اغنیاء و گروه‌های برخوردار. به‌علاوه، چند دولت بی‌شرمانه الزامات پزشکی دسترسی به واکسن را تابع سیاست‌های دولت‌ها و شائبه‌های دسته‌بندی کشورهای خودی و غیرخودی قرار دادند.

(۳) همین وضعیت در رابطه ‌با تغییرات آ‌ب‌وهوایی نیز حاکم بود، زمانی‌که متخصصان آب‌وهواشناسی به اجماعی کلی درباره خطرات حتمی جهانی در صورت کاهش نیافتن قابل‌توجه تولید گازهای گل‌خانه‌ای رسیدند. این نگرانی متخصصان کم‌تر مورد توجه قرار گرفته و به‌همین دلیل، منجر به تغییرات لازم در سطح عملی نشد. دررابطه‌با دیگر چالش‌ها، رئالیسم قدیم منافع ملی را بر منافع بشری و جهانی تقدم می‌بخشد ولذا، اقدامات دولت‌ها به‌طور «واقع‌نگرانه‌»ای به اقدامات داوطلبانه تنزل یافته‌اند، حال ‌آن‌که شرایط واقعی بر ضرورت التزام اجباری و الزام سخت‌گیرانه دلالت دارند.

فالک افزود: «آرمان صلح در بستر رئالیسم جدید تاکنون چندان برای شاهدان آگاه امیدبخش نبوده‌است. اقدامات مثبت چندی از دل جامعه مدنی و در سطوح محلی صورت گرفته، اما در بخش‌های بالادستی قدرت یعنی دولت‌ها امتناع ناامیدکننده‌ای برای مقابله با چالش‌ در قالب «دولت مسئول» یا به تعبیر من، توسعه «رئالیسم جدید» مشهود نبوده‌است».

وی اضافه کرد ما باید به‌دنبال صلح در سطح میانه روابط بین‌الملل نیز باشیم، چیزی که خود «ژئوپلتیک» خواند. مهم است اذعان بداریم که کنش‌گران سیاسی خاصی برای پایبندی به قوانین بین‌المللی یا احترام به سازمان ملل مؤاخذه نمی‌شوند، و این از ویژگی‌های رئالیسم قدیم است که همچنان تداوم دارد. مصونیت «ابرقدرت‌ها» در دهه‌های اخیر اشکال گوناگونی یافته. در سال‌های ۱۹۴۵ و پایان جنگ جهانی دوم این موضوع در دیپلماسی صلح کاملاً مشهود بود و نمود آن در دادگاه‌های جنایات جنگی سران شکست‌خورده آلمان و ژاپن کاملاً هویدا بود؛ در این دادگاه‌ها هرگز به جنایات طرف پیروز جنگ ازجمله جنایت استفاده از بمب اتم در شهرهای ژاپن رسیدگی نشد. منشور سازمان ملل نیز علاوه‌بر عضویت دائم، حق وتوی بی‌قیدوشرط به پنج کشور پیروز جنگ داده و این عملاً بزرگترین تهدید علیه صلح جهانی محسوب می‌شود. عزم سیاسی غلبه بر استبداد ژئوپلتیک بین کشورهای اصلی درگیر جنگ جهانی مشهود نبود. یکی از اعضاء هیأت مکزیکی عازم به کنفرانس تأسیس سازمان ملل متحد این نابرابری را این‌گونه توصیف می‌کند: «ما سازمانی را تأسیس گذاردیم که موش‌ها را مؤاخذه می‌کند اما ببرها مختارند آزادانه غرش کنند» و تا امروز همین‌‌گونه هم بوده‌است.

او توضیح داد که این اذعان جهانی به نابرابری قدرت دولت‌ها فراتر از مفهوم قضایی برابری مشهود در قانون‌گرایی و عدالت‌طلبی است. این نیروها در جنگ اوکراین مداخله می‌کنند، اما نه‌ به‌عنوان مداخله در جنگ تن‌به‌تن بین روسیه و اوکراین، بلکه متأسفانه به‌عنوان جنگ ژئوپلتیک بین آمریکا/ناتو و روسیه. لذا، تقلای روسیه برای بازتأسیس حوزه نفوذ در «خارج نزدیک» خود در پاسخ به رفتار متناقض آمریکا در گسترش سلطه تک‌قطبی بعد از جنگ سرد که برای ۲۵ سال یا بیشتر بی‌پاسخ مانده، بیش‌تر از حیث تأثیر آن بر صلح جهانی قابلیت مطالعه را دارد تا از بابت یک نبرد سرزمینی در خاک اوکراین. آمریکا با سرمایه‌گذاری بر توسعه برتری نظامی تمام‌عیار، شبکه‌ای از صدها پایگاه خارجی، پایگاه نیروی دریایی در تمام اقیانوس‌ها، نیروی هوایی برای کنترل فضا، معامله تسلیحاتی، و انجام عملیات‌های شبه‌نظامی مخفی بی‌شمار، جایگاه تنها مدافع امنیت جهانی را برای خود خریده و با یک شمشیر بران از آن حفاظت می‌کند. آمریکا در جنگ اوکراین به‌دنبال شکست روسیه و اخطار به چین است تا بداند در صورت استفاده از زور برای الحاق تایوان به سرزمین‌های خود، با چه پاسخی مواجه خواهدشد.

او اشاره کرد که نظام تک‌قطبی با چالش‌های بی‌شمار خود دورنمایی از صلح ندارد، بلکه روابط ژئوپلتیک را هرچه بیشتر به محاق محدودیت‌ها از نوعی می‌برد که احتمال جنگ جهانی سوم را در طول جنگ سرد کاهش می‌داد. درنتیجه، ژئوپلتیک چندجانبه اگرچه هنوز هم محصول همان رئالیسم قدیم محسوب می‌شود، اما بر نسخه تک‌قطبی ۳۰ سال گذشته ارجحیت دارد. مردم اوکراین بهای یک جنگ مطول یا نزاع فرسایشی را می‌پردازند چراکه کنش‌گران ژئوپلتیک مصرند ائتلافات خود برای دهه‌های پیش‌رو را پردازش کنند.

دکتر فالک بیانات خود را با ارجاع به مطالبه صلح در فضای به‌شدت منازعه‌آمیز خاورمیانه خاتمه داد. او اذعان داشت که خاورمیانه منطقه‌ای پیچیده در محورهای منازعه داخلی، بین‌منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، و آبستن تهدیدات مختلف تسلیحاتی با امکان تسری به ابعاد دیگر آلام بشری است. ابتکارات اخیر چین خصوصاً در ارتباط با ایران نشان می‌دهد که کنش‌گران خارج از منطقه همان‌قدر که می‌توانند به مداخله بپردازند، می‌توانند به صلح منطقه نیز کمک کنند. نمونه این تناقض دیپلماسی چین در عادی‌سازی روابط ایران-سعودی درمقابل مداخله ۲۰۰۳ آمریکا/انگلیس در اشغال عراق است. به‌بیان دیگر، امکانات و فرصت‌هایی برای گونه ملایم ژئوپلتیک یا نسخه‌ای از رئالیسم قدیم در حاشیه و مشروط به تعهدات خلاق و سازنده، وجود دارد.

در پایان این سخنان، دکتر فالک اظهار امیدواری کرد بیانات او سردرگم‌کننده نبوده‌باشد و افزود تلاش او پیشنهاد سه رویکرد کاملاً متفاوت به چیزی است که می‌توان از آن در مطالبه صلح در این زمانه خطر و تردید بهره جست:

  • اول از همه، نقائص رئالیسم قدیم را ارزیابی کرده وبپذیریم، و امکان آینده‌ای روشن‌تر برای بشریت را با یافتن نسخه‌ای از رئالیسم جدید که بتواند در بسترهای سیاسی مختلف پاسخگو باشد، ترسیم کنیم؛
  • بیش‌ترین بهره‌برداری از فرصت‌های خلاقانه و امکانات پیش‌رو برای اقدام در جهت صلح و عدالت باتوجه به سلطه متداوم نظم جهانی دولت‌-مدار مشهود در بده‌بستان‌های ژئوپلتیکی، صورت گیرد؛
  • مردمان جهان را نسبت به دوران آخرالزمانی که در آن به‌سر می‌بریم آگاه کنیم و از نیروهای روحانی، اخلاقی و عقلانی برای همگام شدن در جهت اتحاد جهانی حل چالش‌های جهانی بی‌شمار و جلوگیری از رخداد تراژدی انسانی، دعوت به‌عمل آوریم.

سخنران کلیدی دیگر در مراسم افتتاحیه، دکتر سعیدرضا عاملی، استاد ارتباطات دانشگاه تهران، بود. وی در سخنرانی خود با عنوان «اندیشه، صلح، نفرت و موانع بنیادین صلح در جهان» ضمن خیر مقدم به حضار و تشکر خاص از دکتر علیخانی و همکاران وی برای مدیریت این همایش در این چهار دوره متوالی گفت: برگزاری این‌گونه همایش‌ها نیازمند تدبیر همه‌جانبه است.

دکتر عاملی گفت: به عقیدۀ من لزوما مسئله صلح و حل منازعه، جنگ‌های بزرگ و کوچک نیست. به بیان وی، جنگ یکی از مصادیق مهم تهدیدکننده صلح است و بیش‌ترین تلفات جانی، اقتصادی، روحی و روانی را بر جامعه می‌گذارد. در همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه نگاهی چند رشته‌ای و بین رشته‌ای به صلح و حل منازعه صورت می‌گیرد. واحد مطالعه در این همایش شرایط نامناسبی است که بین دو واحد انسانی به وجود می‌آید و فضای ناآرامی را مثلاً در روابط دوستی، روابط خانوادگی، بین قومی، و روابط بین فرهنگی به وجود می‌آورد. او تاکید کرد: چون من رشته‌ام ارتباطات است نگاه من در این بحث از منظر ارتباطات بین‌فرهنگی است.

به گفتۀ دکتر عاملی، در ارتباطات بین فرهنگی، مطالعه خشونت، تضاد، و عدم قطعیت در ارتباطات بین‌فرهنگی مورد توجه است. در الگوریتم ارتباطات فرهنگی، هدف یافتن عوامل اختلال است. او در این باره افزود: به نظر می‌رسد حوزۀ ارتباطات فرهنگی یک ماهیت فناوری دارد؛ به آن معنا که می‌تواند موجود زنده‌ای را که الگوریتم است و نیز اختلالاتی را که در الگوریتم انسان و روابط اجتماعی وجود دارد دریافت کند و بر مبنای یافته‌ها راه‌حلی برای حل منازعه ارائه دهد. او تضاد را محصول یک اختلال تعریف کرد که بین دو گروه ارتباطی به وجود می‌آید. وی این اختلالات را به صورت عدم انطباق انگیزه‌ها، شناخت‌های متفاوت، تفاوت در اهداف، نظام ارزشی متفاوت، رفتارهای غیرمنطبق، رفتارهای شخصی، قومی، ملی و گروهی، عدم قطعیت و ابهام برشمرد و اضافه کرد: در روزگار فعلی به دلیل متراکم‌شدن ارتباطات انسانی، حوزه عدم قطعیت جدی‌تر شده‌است و ما احساس ریسک بیش‌تری در روابط اجتماعی داریم و مطمئن نیستیم که آیا شرایط امن است و با چه کسی ارتباط داریم. در سطح راهبردی، عدم انطباق با این رویکردها و سیاست‌ها موجب تضادهای اجتماعی می‌شود.

دکتر عاملی ضمن اشاره به این نکته که تضادهای بین فردی امری رایج و عمومیت ‌یافته‌است، آن را دلیل افزایش درصد طلاق در روابط خانوادگی عنوان کرد و گفت: خانواده‌ها در این شرایط قادر به حل این تضادها و تزاحم‌ها نیستند. سپس ادامه داد: تفاوت‌های شخصیتی، تفاوت در تعلقات فرهنگی، قومی، دینی، اجتماعی، میزان سواد، نفرت‌ها و دوستی‌ها، منشا تضادهای بین‌فردی هستند که در واحد بزرگ‌تر به تضاد بین‌فرهنگی تبدیل می‌شوند. مثلاً در بین اقوام تضادها در طول تاریخ منجر به جنگ شده‌اند. در واقع انحصار ذهنی موجود، مانع پذیرش دیگران می‌شود. او آن را نوعی انکار دانست که در آن گوش نمی‌شنود و چشم نمی‌بیند و فقط زبان کار می‌کند. این استاد ارتباطات دانشگاه تهران، غریبه را فردی تعریف کرد که وقتی وارد محیطی می‌شود احساس انزوا به او دست می‌دهد. امروزه به دلیل تنوع ارتباطات، مفهوم غریبه زیاد محسوس نیست، ولی نسل ما هنگامی‌که حدود پنجاه سال پیش به دوردست سفر می‌کرد، مفهوم غریب‌ماندن را تجربه کرده‌است. کسانی‌که به محیط جدید وارد می‌شوند، حس غربت را تجربه می‌کنند. به هر حال، آن جایی که وجه اشتراک کم‌رنگ می‌شود مساله ارتباطات بین فرهنگی به‌صورت پررنگ‌تری مطرح می‌شود. به بیان وی، بِک و همکارانش عدم قطعیت نسبت به امور حال و آینده را به عنوان دوران انتقال به دوره ریسک معرفی کرده‌اند. ریسک، ناشی از عدم قطعیت است و در این وضعیت انسان نمی‌داند که با چه شرایطی مواجه است.

دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی، سپس به طرح مساله پرداخت و مفاهیم بنیادین تضاد در شرایط نامناسب ارتباطات جهانی را در 6 محور تشریح کرد. وی ضمن اشاره به واقعیت رویارویی با چالش‌های بزرگ مرتبط با صلح و حل منازعه گفت: ما دائما خود را با سوالاتی مواجه می‌بینیم. این‌که چرا هم‌چنان درگیر جنگ و نزاع و خشونت هستیم. چرا با وجود افزایش علم و دانش، نزاع و دیگرهراسی در جهان هم‌چنان صورت می‌گیرد. سپس تصریح کرد: تحت تاثیر طرز نگاه به دیگری، امنیتی‌سازی، دیگرهراسی، و انسان‌اهریمن‌سازی به وجود می‌آید.

دکتر عاملی در مورد دلیل گسترش انسان‌هراسی و ناانسان‌سازی نسبت به جامعه گفت: امروزه دیگری‌هراسی مثل قرون وسطی است و نسبت به کشورهای مختلف آن‌قدر هراس ایجاد می‌کنند تا جنگ مفهوم هنجاری ‌شود. چهار سال قبل هزینه تسلیحات جنگی و تجارت جنگ در جهان، هزار میلیارد دلار بود ولی امروز،‌ دو تریلیون و ۲۴۰ میلیارد دلار است. هزینه خشونت و ابزارآلات آن به‌مراتب بیش‌تر از این عدد است. در جهان ۱.۸ میلیارد نفر در شرایط نامساعد غذایی و عدم امنیت غذایی به سر می‌برند. چرا این مبالغی که می‌تواند صرف سلامت زندگی مردم شود، برای توسعه جنگ و نفرت در جهان صرف می‌شود؟

دکتر عاملی در ادامه سخنان خود این سوال را مطرح کرد که آیا ماهیت و منطق جنگ‌های بزرگ با جنگ‌های کوچک نظیر نزاع خانوادگی یا قومی متفاوت است. و سپس در پاسخ توضیح داد: ما هم‌چنان با شوک‌ها و ابهام‌های بزرگی در ارتباط با جنگ و صلح روبه رو هستیم و پاسخ‌دادن به آن‌ها آسان نیست. در مورد عامل تضاد و توسعه خشونت از بعد نظری، ساعت‌ها می‌توان سخن گفت و لازم است که مفهوم تضاد و چرایی ایجاد آن را مرور کنیم. بعضی گفته‌اند جنگ در شرایط اوضاع نابسامان مالی مردم درمی‌گیرد. برخی توسعه‌یافتگی را منشا جنگ دانسته‌اند. در واقع، همه به نوعی درست هستند. او ضمن اشاره به تئوری‌های چپ که اساسا تحولات فن‌آوری را موجب اختلال در روابط اجتماعی می‌دانند گفت: جاه‌طلبی و استثناطلبی دلیل وجود افکار پلید و نیرنگ‌های منتهی به خشونت و جنگ است. به نظر می‌رسد در بحث تضادهای اجتماعی، جاه‌طلبی کلیدواژه اصلی است که بسیاری از تئوری‌ها از دل آن بیرون می‌آیند. به عقیده وی، جاه‌طلبی منشاء خودبرتربینی ملت و استثناگرایی‌ می‌شود. به طوری‌که دیگران را به خاطر رنگ چهره، قومیت، ملیت، نوع دین و غیره کم‌ارزش می‌پندارند. جاه‌طلبی، نوعی انحصارطلبی و منشاء آن را منافع شخصی، قومی و ملیتی است. او سپس مشکل نگرش جامعه را مطرح و گفت: ذهنیت و جهان‌بینی جاه‌طلبی منشا بیرونی پیدا کرده و تبدیل به سلاح نظامی، هسته‌ای، کشتار جمعی و به‌‌طورکلی در نظر نگرفتن حق یک انسان می‌شود. نگرش‌ها محمل شکل‌گیری تضاد و اختلاف هستند. وی اضافه کرد: در واقع اوضاع شناختی چه در تضادهای خودآگاه و چه در تضادهای ناخوداگاه مثل طرح‌واره‌ها و انگاره‌های ذهنی یا عناصری که فرد را در قومیت‌مداری مطلق قرار می‌دهند، منشاء جنگ هستند.

در ادامه، دکتر عاملی عوامل بنیادین تضادهای بزرگ اجتماعی را برشمرد و گفت: اولین عامل، ساختار اجتماعی نفرت است. او در توضیح این موضوع، به مدل ساختار اجتماعی نفرت اشاره کرد که با مطالعات اجتماعی در ۷ کشور طراحی شده‌است. او بنیان ساختار اجتماعی نفرت را تفکر نفرت معرفی کرد که مبتنی بر ایدئولوژی نفرت و سیاست‌های نفرت است که تبدیل به رفتار و عمل اجتماعی نفرت می‌شود. فرد، دیگران را نه تنها دوست ندارد بلکه از آن‌ها نفرت دارد و کشتار آن‌ها را امری جایز تلقی می‌کند. اسلام‌هراسی، شیعه‌هراسی، ایران‌هراسی، انزواهراسی، و در دوره‌ای چین‌هراسی، و روس‌هراسی از این جمله‌اند و این هراس‌ها عمدتا بر اساس تفکر آمریکایی استثناگرایی است. آن‌ها خود را خوب و متمدن معرفی می‌کنند و نسبت به دیگران هراس به وجود می‌آورند. بنیان ساختار اجتماعی نفرت به عقیده عاملی یک امر سیاسی است ولی اجتماعی شده و تبدیل به یک فرهنگ عمومی می‌شود. به‌طوری‌که وقتی آمریکا بر سر ژاپنی‌ها بمب می‌ریزد، قضاوت مردم این است که چرا فقط هیروشیما و ناگاساکی و چرا کل ژاپن را منفجر نکردید.

منبع دوم به بیان وی، شکل‌گیری سازمان ملل متحد بعد از جنگ جهانی دوم است. او سازمان ملل را یک آرزوی نهادی قلمداد کرد که از دل جنگ جهانی دوم بیرون آمد تا صلح را در جهان مدیریت کند. به عقیده وی، این ساختار عملا نتوانست پاسخگو باشد و غیرمتعهدها شکل گرفتند، چون این ساختار را قبول نداشتند. مدافعان اجرای منشور نیز با همین نگاه انتقادی به ساختار سازمان ملل مسیر را دنبال کردند.

او منبع سوم را فقدان فرهنگ گفت‌وگوی سازنده و ضعف تفکر انتقادی در سطح جهان عنوان و تصریح کرد: تفکر انتقادی ناظر بر فهم دیگری است. بنیان تفکر انتقادی این است که می‌تواند در جایگاه دیگری بنشیند. تفکر انتقادی از بالا به پایین نیست. تفکر هژمونیک نیست. تفکری است که تلاش می‌کند برای درک پدیده‌ها هم سطح آن‌ها شود. وی تاکید کرد: در صورت تقویت تفکر انتقادی در عرصه فرهنگی، رسانه نمی‌تواند هنجار غالب اجتماعی باشد. اگر امروزه رسانه‌ها هنجار غالب تولید می‌کنند، به خاطر ضعف تفکر انتقادی است.

نکته چهارم از نظر عاملی جهل و ناآگاهی از عصبیت‌های هنجاری شده‌ی رسانه‌ای است. او افزود: متاسفانه یا خوشبختانه به‌طور متوسط ۹۰ درصد مردان و ۸۲ درصد زنان جهان باسواد هستند. ولی هم‌چنان ۷۳۰ میلیون نفر از جمعیت بزرگسال جهان سواد خواندن و نوشتن ندارد. به عقیده وی بی‌سوادی ناشی از هنجار رسانه‌ای به مراتب بدتر از بی‌سوادی عدم توانایی خواندن و نوشتن است. او ضمن اشاره به کلام شهید مطهری ‌گفت: بعضی توانایی خواندن و نوشتن ندارند ولی عمیق فکر می‌کنند. ما اغلب وقتی می‌خوانیم، فکر نمی‌کنیم. و همان را دوباره بازتولید و بیان می‌کنیم. رسانه این قدرت غلبه را دارد که اجازه تفکر به انسان نمی‌دهد. وی جهل و ناآگاهی را خودآگاه و ناخودآگاه منبع این وضعیت ناآرام دانست و با ذکر آماری گفت: کسب‌وکار تجارت جنگ، خشونت و آسیب‌های ناشی از جنگ در سطح جهانی نزدیک به ۱۶ تریلیون دلار است که شامل تسلیحات نظامی، تصادف و خشونت‌های بین فردی، هزینه‌های مرتبط با زندان و بازآموزشی، غذا و درمان و تامین پیامدهای فردی و درمانی است. در حالی‌که تولید ناخالص ملی جهان حدود ۸۷ تریلیون دلار است.

او نکته آخر را وجود بستر آلوده ابزار جنگ و سلاح‌های هسته‌ای دانست و اضافه کرد: وجود ۱۳۰۸۰ کلاهک هسته‌ای در سطح جهان بستری متزلزل برای صلح و آرامش در اقتصاد جهان و زمینه ای برای آغاز جنگ فراهم کرده‌است. آمریکا، روسیه، بریتانیا، فرانسه، چین، هند، پاکستان، اسرائیل و کره شمالی صاحبان سلاح هسته‌ای هستند که بر اساس محاسبات ریاضی اگر همه اینها منفجر شوند دمای کره زمین به منهای ۵۰ درجه می‌رسد.

دوری از اندیشه جاودانه صلح و آرامش یعنی پیوند با خدا به عقیده عاملی مهمترین عامل جنگ است. او افزود: بسیاری از بدبختی‌های بشر، تخطی از قانون و فرمان خداوند است. دین در آغاز ظهور با قومیت‌گرایی عجین شد و قومیت‌گرایی به جای دین‌گرایی نشست که موجب مسائل و حتی جنگ هایی به دلیل تضادهای بین دینی شد که البته ریشه آن در قومیت‌گرایی و روحیات سلطه‌آمیز حاکمان بود. تعصب‌های اجتماعی مانع از این است که جوهره دین دیده شود ولی به مرور زمان  فهم حقیقت دین در حال بروز است.

او در جمع‌بندی گفت: بیرون آمدن از لاک سلطه تجدد و پساتجدد کلید اصلی احیای معارف صلح و آرامش است. اساسا تجدد سکولار بوده و نظام تجدد از دل پروتستانیسم شکل گرفته‌است. تجدد نه تنها نگرش‌ها را عوض کرد بلکه نهادهای مرتبط مثل نظامات سیاسی، آموزشی و  اجتماعی را بوجود آورد که در بعضی از ابعاد مثبت ولی به جهت روحیه سکولار دچار خطاهای فاحش شد. وی افزایش مطالبات اجتماعی برای کاهش جنگ، رها شدن از اسارت سکولاریزم، پیوند با دین ناب و عاری از عصبیت‌های جاهلانه و قوم‌مدارانه، و تقویت عقلانیت اجتماعی در این حوزه را منبع آرامش معرفی کرد و گفت: سیر تطور اجتماعی ادیان، مسیر را برای مرجعیت ادیان الهی در راستای تقویت صلح، آرامش، و فرهنگ سازگاری فراهم کرده‌است.

دکتر عاملی از وجود جریان‌های افراطی ابراز نگرانی کرد و تصریح کرد: همیشه در کنار برداشت‌ها‌، خطا و اختلال فهم وجود دارد و این اختلالات در فضای اجتماعی در حوزه دین نیز وجود دارد. به بیان وی، آن جامعه متوسطی که در ذیل دین در حال ظهور است، دو تئوری را در مقابل یکدیگر به وجود آورده است. یکی از آن‌ها ادیان را منشا چالش بین تمدن‌ها و دیگری دین را منشاء صلح و آرامش می‌داند. وی در پایان تاکید کرد: جوهره دین می‌تواند آرامش را به فضای انسانی بازگرداند که البته این مسیر نیازمند حکمت الهی و رهبر حکیمانه است که در روزگار ما رهبر حکیم انقلاب بدنبال راه‌گشایی‌های اساسی و بهره‌مندی از اندیشه مقاومت در مقابل زورگویی هستند.

مراسم افتتاحیه
چهارمین همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه
Previous slide
Next slide

اختتامیه همایش

چهارمین «همایش بین‌‌المللی صلح و حل منازعه» با انجام 3 سخنرانی در مراسم اختتامیه عصر روز سه شنبه 9 خرداد به کار خود پایان داد.

دکتر ژانگ یوان استاد دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای سخنرانی خود را با عنوان «دوره گذار و توسعه مطالعات امنیت بین‌المللی در چین امروز» آغاز و خاطرنشان کردند که جهان، زمان و تاریخ ما به گونه‌ای در حال تغییر است که قبلاً هرگز سابقه نداشته‌است و جامعه بین‌المللی با خطرات و چالش‌های متعددی مواجه است که به‌ندرت پیش از این دیده شده‌است. در مواجهه با تهدیدها و چالش‌های امنیتی مشترک جهانی در قرن بیست و یکم، کشورها با تلاش‌های خود در مبارزه با تهدیدات متحد شده‌اند. بسیاری از این اقدامات جمعی سطح جدیدی از مدیریت مشترک امنیت جهانی را به نمایش گذاشته‌است. اگرچه، با وجود ایالات متحده آمریکا که مسیر رقابت تمام عیار قدرت‌های بزرگ را در پیش گرفته‌است، مدیریت امنیت جهانی عمیقاً از همکاری به رویارویی تغییر کرده‌است، و هم‌چنان که شکاف در اعتماد، شکاف در توسعه، شکاف در حکومت و شکاف در صلح در سراسر جهان افزایش می‌یابد، موضوع صلح و توسعه را تضعیف می‌کند و جهان را به مرز تفرقه و تقابل می‌رساند.

هم‌چنین ایشان اشاره کردند که محققان چینی در حوزه امنیت بین‌الملل عموماً معتقدند که در تحول جهانی کنونی، مسائلی مانند بازسازی اعتماد، فرار از معضلات امنیتی، تقویت همکاری‌های امنیتی، ارتقای مدیریت امنیتی و ایجاد سیستم امنیتی باید در رأس دستور جلسات حکومت‌داری جهانی قرار گیرد.

دکتر یوان در اولین بخش از سخنان‌شان اظهار داشتند که اولین تمرکز دانشگاهیان چینی تبیین دلایل ظهور مسائل امنیتی جهانی است. شکست تاریخی در مدیریت امنیت جهانی دلایل چند وجهی دارد. فقدان امنیت و احساس ناامنی یکی از دلایل اصلی مشکل در حل مشکلات امنیتی است. با توجه به این‌که ایالات متحده آمریکا به‌طور کامل استراتژی خود را به سمت رقابت قدرت‌های بزرگ سوق داده‌است، جهان گرفتار تلاطم و اختلال است و ناامنی در سراسر جهان شدیدتر شده‌است. از نظر مسائل امنیتی نظامی جهانی، عموماً اعتقاد بر این است که احتمال وقوع جنگ هسته‌ای بسیار کم است، اما با توجه به شکنندگی سیستم امنیتی جهانی، خطر جنگ‌های محلی با شدت بالا را نمی‌توان رد کرد.

دکتر ژانگ در دومین بخش از سخنان‌شان این نکته را بیان کردند که دومین تمرکز محققان مطالعات امنیت بین المللی در چین، چگونگی بهبود سطح مدیریت امنیت جهانی است. وی برای مثال از مناقشه روسیه و اوکراین نام بردند که نمونه‌ای بارز برای معضل کنونی امنیت جهانی است. محققان غربی استدلال می‌کنند که درگیری روسیه و اوکراین نتیجه تلاش‌های استراتژیک رهبران روسیه برای حفظ رژیم داخلی و بازگرداندن هژمونی منطقه‌ای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. این‌ها همه به این دلیل امکان‌پذیر شد که روسیه از قدرت رو به زوال ایالات متحده آمریکا و اروپای رو به کهن‌سالی استفاده کرد. بنابراین، روسیه باید مسئولیت بحران یا درگیری روسیه و اوکراین را بر عهده بگیرد. دانشمندان چینی این دیدگاه ها را نقد می‌کنند. محققان چینی استدلال می‌کنند که تلاش آمریکا برای هژمونی جهانی و مقاومت روسیه دو روی یک سکه هستند. در نظر گرفتن روسیه به‌عنوان یک تهدید امنیتی و مذاکره مکرر برای مقابله با این تهدید (روسیه) به موضوعی محوری در ساختار امنیتی اروپا پس از جنگ سرد تبدیل شد. بحران اوکراین در واقع نتیجه رقابت ژئوپلیتیکی پس از جنگ سرد است. این درگیری نشان می‌دهد که رقابت ژئوپلیتیکی به صحنه مرکزی سیاست بین‌المللی بازگشته‌است. هم‌چنین درگیری طولانی روسیه و اوکراین مسائل امنیتی سنتی و غیرسنتی را تشدید کرده‌است. و همین‌طور درگیری روسیه و اوکراین در این میان باعث تحولی جامع در مفاهیم، دستور کار و مکانیسم مدیریت امنیتی شده‌است.

دکتر ژانگ یوان تأکید کردند که در دنیای در حال دگرگونی، الگوی مدیریت امنیتی تغییر کرده‌است. رویارویی‌های میان‌قومی که بی‌توجه به نظم امنیتی برقرار شده‌اند، جایگزین همکاری امنیتی سازوکارهای فراملی شده‌اند. البته با وجود اختلافات مختلف، نمی‌توان انکار کرد که قدرت‌های بزرگ توانسته‌اند سطح بالایی از هماهنگی، به‌ویژه همکاری‌های امنیتی را در بستر شورای امنیت سازمان ملل حفظ کنند. در نتیجه، تشدید گسترده جنگ در سراسر جهان وجود نداشته‌است. با این‌حال، از زمان شروع درگیری روسیه و اوکراین، شورای امنیت که قبلاً نماینده اجماع قدرت‌های بزرگ بود، در حل این فاجعه به بن‌بست خورد. ایالات متحده آمریکا بیش‌تر درگیر ایجاد رویارویی بین متحدان یا بلوک‌های مختلف، شناسایی دشمن با ارزش‌هایش و ایجاد بازی با حاصل جمع صفر است. محققان چینی استدلال می‌کنند که در هرج‌ومرج، کشورها نمی‌توانند نیات حال و آینده یکدیگر را تصدیق کنند، بنابراین ارتقاء مدیریت امنیت جهانی ضروری است.

هم‌چنین دکتر یوان از نظر سازوکار امنیتی، ایجاد یک سازوکار امنیتی فراگیر و مشارکتی را ضروری دانستند، چون در غیر این صورت، ساختن دنیایی از عدالت و تساوی بین‌المللی بادوام، صرفا سخنی پوچ خواهد‌بود و یک مکانیسم خوب امنیتی جهانی معاصر باید شامل ترتیبات امنیتی باشد که روسیه را نیز شامل می‌شود. از لحاظ مدیریت امنیتی، برای دست‌یابی به هدف نهایی امنیت همگانی و مشترک، کشورها و سازمان‌های درگیر در امور امنیت بین‌الملل باید مدل مدیریت بحران‌محور موجود و منفعل‌تر را با الگوی مدیریتی فعال‌تر مبتنی بر منافع ملی جایگزین کنند. مکانیسم‌های امنیتی بین‌المللی بالغ می‌توانند برای ارتقای حاکمیت امنیت فراملی نقش اساسی داشته‌باشند. از نظر دستور کار امنیتی، مسائل امنیتی سنتی و مسائل امنیتی غیرسنتی باید به‌صورت یک‌پارچه در نظر گرفته‌شوند. به‌ویژه پس از درگیری روسیه و اوکراین، امنیت غذایی، امنیت انرژی، امنیت مالی، مسائل مربوط به پناهندگان و سایر مسائل امنیتی غیرسنتی به‌طور فزاینده‌ای به چالشی جدی تبدیل شده‌است که کشورهای سراسر جهان نمی‌توانند از آن اجتناب کنند.

دکتر یوان در بخش سوم سخنان‌شان از دنیایی گفتند که پر از معضلات امنیتی است و اظهار داشتند که چگونگی بازسازی اعتماد امنیتی بین دولت‌ها، سومین تمرکز دانشگاهیان چین است. محققان مطالعات امنیت بین المللی چین معتقدند که کلید حل یک معضل امنیتی در غلبه بر عدم قطعیت نهفته‌است. ایجاد جامعه‌ای با آینده‌ای مشترک به غلبه بر معضل امنیتی کمک می‌کند. درک متقابل، برای درک نگرانی‌های امنیتی مشروع هر کشور با احترام، از طریق ارتباطات استراتژیک می‌تواند پیام‌های قابل اعتماد و روشنی را ارائه دهد. حتی اگر یک معضل امنیتی برای مدت زمان قابل توجهی اجتناب ناپذیر باشد، خطرات امنیتی را می‌توان با ایجاد سازوکارها، مهار خصومت، تغییر نیات و ایجاد اعتماد کاهش داد. ایشان هم‌چنین نقل قولی از شی جین پینگ، رئیس جمهور چین داشتند، در رابطه با سخن ایشان در خصوص پیشگامی امنیت جهانی که در 21 آوریل 2022 در سخنرانی خود از طریق لینک ویدئویی در مراسم افتتاحیه مجمع سالانه آسیایی بوآئو ارائه کردند و تأکید کردند که بشریت یک جامعه امنیتی است که باید جدانشدنی باشد.

دکتر یوان تاکید کردند که پیشگامی امنیت جهانی مفهوم جدید امنیتی را غنی‌تر کرده و چارچوب تفسیری غنی‌تر و منظم‌تری برای مطالعات امنیتی بین‌المللی ارائه کرده‌است که منعکس‌کننده برابری و عدالت بین‌المللی است. پیشگامی امنیت جهانی بر اهمیت حفظ چشم انداز امنیت مشترک، فراگیر، تعاونی و پایدار تاکید می‌کند. همین‌طور بر احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورها؛ پایبندی به اهداف و اصول منشور ملل متحد؛ جدی گرفتن نگرانی‌های امنیتی مشروع همه کشورها؛ حل مسالمت‌آمیز اختلافات و اختلافات بین کشورها از طریق گفتگو و مشورت؛ و حفظ امنیت در حوزه های سنتی و غیر سنتی.

دکتر یوان ادامه داد: ساختن جامعه‌ای با آینده‌ای مشترک برای بشریت، پیشگامی توسعه جهانی، پیشگامی امنیت جهانی، و پیشگامی تمدن جهانی، این ایده‌ها برخاسته از خرد سنتی چینی و دیدگاه امنیتی چین از هماهنگی است. این پیشگامی‌های جهانی نه تنها کالاهای عمومی جهانی و خرد جمعی ارائه‌شده توسط چین است، بلکه نشان دادن احساس مسئولیت چین به‌عنوان یک قدرت بزرگ و یک نیروی حیاتی در پاسخ به بحران‌ها در دوره جدید است. پیشگامی امنیت جهانی پیشنهادشده توسط رئیس جمهور شی به این جهت اشاره می‌کند که بر اساس احترام به منافع مشروع امنیتی همه کشورها، آن‌ها می‌توانند به‌طور مشترک یک مکانیسم مدیریت امنیتی را شکل دهند که فراگیر، بر پایه همکاری و مشترک باشد و یک سیستم مدیریت امنیت جهانی معتبر و کارآمد بسازد. ایشان خاطرنشان کردند که آینده‌نگری، عقلانیت، بردباری و توانایی پویای مردم برای دست‌یابی به اهداف، همگی برای روند حرکت دست در دست به‌سوی آن رفاه و دنیای امن بسیار مهم خواهدبود. این کنفرانس بین المللی را که دانشمندان برجسته در آن اشتیاق به  صلح را مبادله می کنند، گواهی بر این دانستند که ما در مسیر درست حرکت می‌کنیم.

دکتر یوان در پایان از دعوت شدنِ خود و همکاران‌شان به کنفرانس تشکر کردند و اشتیاق خود را برای پیوستن مجدد به همکاران‌شان در دانشگاه تهران ابراز نمودند.

دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی(ره) دومین سخنران مراسم اختتامیه بودند. دکتر دهقانی در سخنرانی خود با عنوان «تحول در نظریه‌های حل منازعه منطقه‌ای» به ابعاد تعاملات نظریه حل منازعه پرداخت و گفت: به نظر من به دلیل تغییر و تحول در ابعاد نظریه‌های حل منازعه، کل نظریه هم دچار تغییر و تحول شده‌است و ابتدا باید به مفهوم منازعه و سپس مفهوم حل منازعه، نظم جهانی، معنا و مفهوم منطق کارگزاری، کنش‌گری و سازوکارهای حل منازعه پرداخت. وی سپس خاطرنشان کرد: برای نشان دادن تغییر مفهوم حل منازعه ابتدا باید تعاریف سنتی یا عقلانی را ارائه داد. یکی از آن‌ها کشمکش یا منازعه بر سر مکان کم‌یاب، قدرت یا منابعی است که دو طرف منازعه بر سر آن رقابت دارند. بدین منظور در صدد خنثی‌سازی هدف طرف مقابل و آسیب به آن هستند. در این شرایط است که ناسازگاری بین اهداف دو یا چند بازیگر به‌وجود می‌آید و یک طرف سعی دارد به طرف مقابل آسیب رساند و از او پیشی بگیرد.

به بیان وی از این تعریف انتقاد شده و باعث تغییر مفهوم آن شده‌است، زیرا سایر متغیرهای مربوط به منازعه نظیر عوامل اقتصادی، امنیت انسانی، محیط زیست، موضوعات تاریخی یا به‌طورکلی موضوعات نسبتا غیرمادی نظیر مذهب، هویت، باورها، جنسیت، قومیت، دانش ضمنی، رفتارها و رویه‌ها در آن لحاظ نشده‌است. به‌نظر او، یکی از نکاتی که باید به آن توجه شود تقلیل عقلانیت به عقل ابزاری است. درصورتی‌که عقل ارتباطی از این دو مهم‌تر است. در منازعه بحث فهم و چگونگی نگرش به آن در نظریه‌ها وجود دارد. با توجه به نقصی که در تعاریف سنتی وجود داشت، تلاش می‌کنیم در تعریف مفهوم جدید دو یا سه عامل لحاظ شود.

دکتر دهقانی با ذکر مقدمه‌ای به بیان تعاریف منازعه و حل منازعه پرداخت و گفت: آن‌چه ما می‌پنداریم از آن‌چه درک می‌کنیم کم‌تر اهمیت دارد. این‌که دو طرف منازعه چه می‌فهمند، مهم‌تر است. بنابراین، در واقع منازعه نتیجه عدم توافق بین دو بازیگر بر اساس ناسازگاری‌های ادراکی است. وجه دیگر هنجاری‌بودن منازعه است که بیش‌تر ذهنی و بیناذهنی است؛ مثل ارزش‌ها و باورها که معمولا نتیجه نظامی ندارد. وی در تعریف دیگری گفت: دو کشور یا بازیگر بر سر موقعیتی رقابت دارند که در بحث روابط بین‌المللی امروز مطرح است. در این میان تدابیری که اتخاذ می‌شود برای دفع تناقضات بنیادین است که بین دو طرف وجود دارد و سازگاری علمی تلقی می‌شود. بنابراین خود حل منازعه مستلزم این است که دو طرف وجود یکدیگر را بپذیرند و همزیستی مسالمت‌آمیز، عنصر ذاتی حل منازعه است.

این استاد دانشگاه افزود: گاهی به‌منظور پیش‌گیری از بحران دو طرف سعی می‌کنند منازعه بالفعل شود. در این‌صورت، در اثر مدیریت دچار بحران نمی‌شود. او مورد آخر را این‌گونه توصیف کرد که منازعه به‌مثابه ابزار و وسیله‌ای برای ارتقاء جایگاه، کسب پرستیژ، و قدرت‌افکنی کشورها در روابط نظام بین‌الملل است. به عقیده ایشان، یک موضوع قابل‌توجه دیگر تغییر نظم جهانی است. با تغییر نظم جهانی همه اجزای نظام حتی مفاهیم تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد، خواه بازیگران فراتر از دولت باشند خواه بازیگران را دولت‌ها بدانیم.

دکتر دهقانی نظم را به سه نوع تقسیم‌بندی کرد و ادامه داد: این سه نوع شامل نظم قدرت‌محور، منفعت‌محور و هنجارمحور یا یک‌سری هنجارهای مشترک می‌شود که باعث الگوهای رفتاری یا نظامی شده‌است. به بیان وی اروپاییان ادعا دارند نظم قدرت‌محور و منفعت‌محور در ایران هنجارمحور هم هست. نظم لیبرال بین‌المللی بر اساس هنجارهای لیبرالی است. سپس تصریح کرد: مفهوم منطقه و منطقه‌گرایی نیز دست‌خوش تغییر شده‌است. منطقه به‌طور سنتی بر اساس جغرافیا تعریف می‌شد. مثلا وقتی می‌گفتیم خاورمیانه، یعنی تعدادی کشور که در یک منطقه جغرافیایی با هم مجاورت دارند. با تحولات اخیر این تعریف سنتی منسوخ شده‌است و ما شاهد منطقه‌گرایی نوین هستیم. یعنی کشورهایی که فکر می‌کنند که یکی هستند. وی تحول دیگر را در نظریه کنش‌گری و کارگزاری دانست و گفت: این بدان معناست که اراده برای انجام اعتبارافزایی، امنیت‌طلبی، قدرت‌افزایی و قدرت‌افکنی در اختیار کنش‌گران است. وقتی ما قدرت انکار و ادراک داشته‌باشیم یعنی کارگزاری وجود دارد. او افزود: امروزه کارگزاری در حل منازعه منطقه‌ای در اختیار قدرت‌های بزرگ نیست و قدرت‌های منطقه‌ای هم کارگزاری دارند. بسیاری از تحولات در خاورمیانه نشان می‌دهد کارگزاری آمریکا در خاورمیانه تنزل پیدا کرده‌است و چین نقش بیش‌تری ایفا می‌کند. تاثیرگذاری سخت‌افزاری به نرم‌افزاری تبدیل شده و مفهوم کنش‌گری هم به تبع آن تغییر کرده‌است.

بنا به اظهارات دهقانی، توان قدرت‌افکنی فراملی و فرازمینی از وجوه کنش‌گری هستند. سازوکارهای حل منازعه هم یکی از ابعاد دیگر تحول نظری در نظریه‌های حل منازعه است. چانه‌زنی، حکمیت، و میانجی‌گری از جمله سازوکارهای سنتی هستند. به عقیده وی نباید منازعه شکل گیرد تا حل شود. تحول حل منازعه بیش‌تر شامل این است که طرف‌های مذاکره از طریق استدلال در فکر اقناع یکدیگر از طریق گفتگو باشند. در مذاکره اهداف از قبل مشخص است و می‌خواهیم نظر خود را تحمیل کنیم ولی در حل منازعه اگر استدلال طرف مقابل برتر بود و تقدم پیدا کرد نظر ما عوض می شود. بنابه تاکید وی دیپلماسی اقناعی بر اجبار تقدم دارد. او به دیپلماسی پنهان نیز اشاره کرد که امروزه در کشور ما در حال انجام است و از دیپلماسی آشکار کاربرد بیش‌تری دارد.

او ضمن اشاره به این موضوع که رشته‌های روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای واردکننده مفاهیم از رشته‌های دیگر هستند در مورد علل و عوامل تحول نظریه‌های حل منازعه گفت: علل به دو دسته نظری و عملی تقسیم می شوند. تحولات نظری شامل روابط بین‌الملل پساغربی، ملی‌گرایی نظری و روابط بین‌الملل جهانی است. از جمله تحولات نظری می‌توان به تحول در نظریات روابط بین‌الملل، منطقه‌گرایی، چرخش معناگرایی، گلچین‌گرایی در نظریه‌ها، نظریه‌های میان‌بُر، چرخش کرداری اشاره کرد که در حل منازعه خیلی مهم هستند. سپس افزود: آن‌ها معتقدند روابط بین‌الملل همان کردارهای روزمره ماست و خیلی پیچیده نیست. حل منازعه هم یک عملکرد روتین بین انسان‌ها است. تحولات عملی به بیان وی شامل تغییر و تحولات نظام بین‌الملل، ظهور نظم چندقطبی، خودمختاری و آزادی عمل مناطق بعد از فروپاشی شوروی است که استقلال عمل بیش‌تری پیدا کردند. او اضافه کرد: اگر نظام یک‌قطبی بود عملا با تغییر نظام بین‌الملل و چندقطبی‌شدن آزادی عمل بیش‌تری برای مناطق به وجود می‌آورد.

بنا به اظهارات دکتر دهقانی فیروزآبادی ظهور منازعات چندسببی فقط بین کشوری نیست بلکه درون‌کشوری هم هست. ظهور بازیگران نوظهور و نقش‌آفرینی بازیگران منطقه‌ای به‌ویژه در جهان جنوب جزء تحولات در نظر گرفته می‌شوند، از جمله آزادی عمل مناطق و خودمختاری بازیگران منطقه‌ای که در اثر تحولات نظام قدرت بین‌الملل به وجود آمده‌است. مثلا امروزه عربستان احساس خودمختاری استراتژیک می‌کند و به غیر از آمریکا می‌تواند با دیگر کشورها هم رابطه داشته‌باشد.

دکتر دهقانی در توضیح مختصات نظریه‌های نوین حل منازعه گفت: نظریات، چندسطحی و چندعاملی شده‌ و مبتنی بر همه­جانبه‌نگری هستند. اهداف حل منازعه هم فقط امنیتی-نظامی نیستند بلکه اهداف سیاسی، اقتصادی و برای کسب پرستیژ است. او در پایان تاکید کرد: در حل منازعه مهم آن است که دو طرف یکدیگر را بفهمند. این‌که می‌گویند روابط عمومی فردی قوی است، یعنی عقل ارتباطی او بهتر است. روابط بین‌الملل همه ارتباط است. همان‌طور که در تعریف دیپلماسی آمده، در روابط بین‌الملل مهم کسب اطلاعات و ایجاد ارتباط پس از عقل ارتباطی و عقل استدلالی است.

آخرین سخنران اختتامیه دبیر علمی و بنیان‌گذار همایش بین المللی صلح و حل منازعه در دانشگاه تهران بود. دکتر علی‌اکبر علیخانی ابتدا از زحمات همکارانش در دبیرخانهْ همایش در طول یک سال گذشته و روزهای برگزاری این همایش و همچنین از سخنرانان و شرکت‌کنندگان داخلی و خارجی همایش طی دو روز گذشته قدردانی و ابراز امیدواری کرد که این اقدامات بتواند اندکی در جهت تقویت گفتمان صلح و نگرش‌های صلح‌جویانه موثر باشد. علیخانی در سخنرانی خود با عنوان «صلح نهادینه؛ دستاورد بیشتر، هزینه کمتر»، از منظر فلسفه سیاسی به طرح این پرسش پرداخت که چگونه می‌توان به صلح نهادینه ای رسید که در آن همگان با هزینه کمتر دستاورد بیشتری داشته باشند. وی مساله بحث خود را این‌گونه بیان کرد که چه اصول و راهکارهایی می‌توان ارائه داد که منافع، اهداف، خواسته‌ها و گاهی خوی قدرت‌طلبی و جاه‌طلبی افراد برآورده شود به گونه‌ای که بیش‌ترین و بدترین هزینه‌ها را که همان خشونت است، جامعه پرداخت نکند و هزینه‌ای نیز به دیگران تحمیل نشود. به‌عبارت دیگر، چگونه می‌توان با کم‌ترین هزینه، بیش‌ترین منافع را برای بیش‌ترین افراد جامعه به‌دست آورد.

علیخانی بحث خود را این‌گونه آغاز کرد که خشونت و نبود صلح؛ بدترین، سخت‌ترین و بیش‌ترین هزینه‌ها را بر جوامع انسانی تحمیل می‌کند، آینده و خوشبختی انسان‌ها را به فنا می‌دهد، خلاقیت و استعدادها را نابود می‌کند، انسان را از رشد و تکامل و تعالی باز می‌دارد، اخلاق و انسانیت را به مسلخ می‌برد، خوی درندگی، نفرت و بدبینی را افزایش می‌دهد و مهم‌تر از همه افراد شرور و جاهل را بر مردمان مسلط می‌کند و در مصادر تصمیم‌گیری قرار می‌دهد و دانشمندان و خردمندان را از گردونه خارج می‌کند. خشونت به هر صورت و به هر اندازه در تضاد با اهداف آفرینش و هدف زندگی است. نظام آفرینش رو به سوی ایجاد، ایجاب، خلاقیت، عشق و آفرینندگی دارد و خشونت و تندروی موجب نابودی و ویرانی می‌شود. اگر خشونت یک راه و آخرین راه برای حل یک مساله یا کسب منافع است، در مقابل آن ده‌ها راه غیر خشونت‌آمیز دیگر برای حل مسائل و کسب منافع وجود دارد. اینکه برخی سیاستمداران آخرین راه را انتخاب می‌کنند و گاهی خشونت را به امنیت ملی، تمامیت ارضی، مذهب، حقوق بشر، دموکراسی، از این قبیل گره می‌زنند تا آن را توجیه کنند، سخنی ناپذیرفتنی است.

علیخانی تأکید کرد که همیشه با گفت‌وگو می‌توان راهی یافت یا راهی ساخت. این‌که تصمیم‌گیران و بازیگران سیاسی، برای رسیدن به منافع و اهداف‌شان -به‌حق یا به ناحق- خشونت و رفتارهای غلاظ و شداد را به جای گفت‌وگو و توافق بر می‌گزینند از منظرهای مختلف علل و دلایل متعددی دارد که سه دلیل کلی و عمدۀ آن به شرح زیر است:

نخست؛ ناتوانی آن‌ها در کسب انواع منافع سیاسی و اقتصادی خود از طریق گفتگو، مذاکره و توافق،

دوم؛ ناتوانی آن‌ها در کسب قدرت و سلطه یا دست‌یابی به اهداف از طریق سازوکارهای قانونی و رقابت سالم و شفاف،

و سوم؛ تخصص‌گریزی و شایسته‌زدایی در نظام مدیریت و تصمیم‌گیری که نتیجه آن عوام‌گرایی و عوام‌زدگی است و به جهالت و نادانی ختم می‌شود.

علیخانی خشونت را یک خسران همگانی برای تمام افراد و نهادهای جامعه دانست و گفت هیچ پدیده‌ای در جوامع بشری به اندازه خشونت پیامدهای مخرب، منفی، درازمدت و گسترده ندارد. علل، عوامل و شرایط آشکار و پنهان بسیاری دست‌به‌دست هم می‌دهند تا خشونت اتفاق بیفتد و وقتی اتفاق افتاد بخش عمده‌ای از افراد جامعه به لحاظ عملی یا ذهنی در آن درگیر می‌شوند، از جملۀ این بخش‌ها یا افراد عبارتند:

نخست؛ خشونت‌ورزان: این‌ها کسانی هستند که در یک سلسله مراتب یا منظومه، اعم از نظری یا عملی، مستقیم یا غیرمستقیم در وقوع خشونت مؤثر بوده‌اند.

دوم؛ خشونت‌گیران: این‌ها کسانی هستند که به هر دلیل مورد خشونت قرار می‌گیرند.

سوم؛ خشونت‌بینان: و این‌ها کسانی هستند که شاهد خشونت‌اند یا از آن مطلع می‌شوند ولی دخالتی یا موضع صریحی نسبت به آن ندارند.

چهارم؛ خشونت‌ستیزان: این‌ها کسانی هستند که به انحای مختلف اعم از نظری و عملی مخالفت خود را روی یک طیف از کمترین تا بیش‌ترین، نسبت به خشونت اعلام می‌کنند.

علیخانی گفت: هر چهار دستۀ فوق که بخش عمده‌ای از نیروهای فعال و کارآمد جامعه را تشکیل می‌دهند، برای وقوع خشونت هزینه می‌دهند یا از آن آسیب می‌بینند. بیش‌ترین هزینه و آسیب را خشونت‌گیران تحمل می‌کنند. در مرتبۀ بعد، خشونت‌ورزان قرار دارند که اگر از وقوع خشونت ناراحت و معذب نباشند، دست‌کم باید هزینه‌های گزافی برای توجیه رفتارشان بپردازند و اگر انتقامی‌ برای آنان نباشد دست کم زوال مشروعیت و بدنامی ‌برای آن‌ها در جامعه و تاریخ باقی خواهدماند. خشونت‌بینان نیز از این جهت رنج و هزینه تحمل می‌کنند که دیدن و شنیدن اخبار خشونت بالاخره وجدان و روح آن‌ها را آزرده می‌کند و نشاط، شادابی، امید و خلاقیت را از فضای عمومی ‌جامعه می‌زداید. نتیجه این‌که با وقوع خشونت در جامعه و جهان، همگان هزینه می‌دهند و ضرر می‌کنند و هرچه خشونت بیشتر باشد هزینه و خسران و باخت عمومی ‌بیش‌تر است.

بنابراین منازعه و خشونت یک خسران همگانی است که افراد، سازمان‌ها یا دولت‌هایی برای به دست‌آوردن یا حفظ انواع منافع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن را مرتکب می‌شوند. اگرچه ممکن است این‌ها در کوتاه مدت به اهداف خود برسند اما بخش بزرگی از جامعه را دچار خسران می‌کنند و در بلند مدت خود نیز دچار زیان می‌شوند که در مجموع، نتیجه یک زیان همگانی است.

دبیر علمی همایش در ادامه گفت: هر منازعه‌ای هزینه‌های سنگین دارد و تا رسیدن به پیروزی هزینه‌های بیش‌تری لازم است. دستاوردهای پس از پیروزی حتی در بیش‌ترین حد ممکن، این حجم از هزینه‌ها را جبران نخواهدکرد. بُرد در منازعه یا جنگ، یک بُرد کاذب است، حتی پیروزی مطلق و کامل و بدون شبهه، یک پیروزی کاذب و یک باخت واقعی است. اگر دغدغه‌ها، هزینه‌های مالی، هزینه‌های روحی و روانی، هزینه‌های جانی، هزینه‌های حیثیتی، آسیب‌های عاطفی و روحی به‌خصوص به زنان و کودکان و به‌ویژه به دختربچه‌ها، روایت‌ها و بدنامی‌های تاریخی، عقب‌ماندگی کشور، فقر و محرومیت، تخریب زیرساخت‌ها یا روزآمد نشدن آن‌ها و سایر انواع پیامدهای اجتماعی و در مجموع تمام اصل و فرع و متن و حاشیۀ منازعه، کشمکش، دعوا، تنش و جنگ را در هر سطحی که هست جمع کنیم، به هیچ پیروزی‌ای نمی‌ارزد و نهال دشمنی رنج بی‌شمار در پی دارد. این صلح است که آرامش و آسایش و امنیت و به دنبال آن سعادت و پیشرفت در پی دارد. امام علی (ع) فرمود: و از صلحی که دشمن تو را بدان فراخوانَد روی متاب که رضای خدا در صلح است و صلح سربازان تو را آسایش رسانَد و از اندوه‌هایت برهانَد و شهرهایت ایمن مانَد. از این همه ضررها و پیامدهای منفیِ خشونت و فایده های صلح یک اصل مهم به دست می آید و آن این‌که:

کم‌ترین دستاوردی که در بدترین وضعیت با صلح به دست آید، بیش‌تر است از بیش‌ترین دستاوردی که در بهترین وضعیت در منازعه یا پیروزی بعد از آن به دست آید.

به عبارت ساده تر می‌توان  این اصل را می توان این‌گونه بیان کرد:

«در هر شرایطی، کم‌ترین دستاورد صلح از بیش‌ترین دستاورد منازعه بیش‌تر است».

عليخاني در ادامه سخنان خود در صدد بر آمد اصولی برای رسیدن به بیش‌ترین دستاورد با کم‌ترین هزینه ارائه دهد، وی گفت: از همۀ انسان‌ها به‌‌ویژه کسانی‌که وارد عرصه‌های سیاست، قدرت و ثروت می‌شوند، نمی‌توان انتظار داشت که مهذّب و زاهد و عابد باشند و به‌خاطر دیگران ایثار کنند یا در پی منافع خود نباشند. منفعت طلبی، قدرت‌طلبی و برتری‌جوییِ انسان‌ها را در عرصه سیاست و حکومت یا حوزه اقتصاد نباید سرزنش و تقبیح کرد چون سر از ریاکاری و نفاق در می‌آورد بلکه باید آن را به رسمیت شناخت ولی قاعده‌مند، قانونمند و نظام‌مند کرد تا افراد با کم‌ترین ضرر به دیگران و ایجاد کم‌ترین هزینه برای جامعه، به اهداف قدرت‌طلبانه و ثروت‌طلبانۀ خود برسند. در این مسیر می‌توان افراد، گروه‌ها، احزاب، سازمان‌ها و نظام‌های سیاسی را به سه دسته تقسیم کرد:

دستهْ نخست، آن‌هایی که در پی قدرت‌طلبی، برتری‌جویی، ثروت‌اندوزی، کسب پست و مقام و گرفتن انواع امتیازات مادی و غیرمادی برای خودشان هستند. این‌ها باید بتوانند از طریق مجاری شفاف و تعریف‌شدۀ قانونی اهداف خود را پی‌گیری کنند و در قبال عملکرد خود نیز پاسخ‌گو باشند. این دسته حق ندارند در جهت کسب منافع و اهداف خود موجب تضییع حقوق دیگران شوند یا خشونت و آزاری به دیگران برسانند. البته اگر سازوکارهای شفاف و تعریف‌شدۀ قانونی برای رسیدن آن‌ها به اهداف‌شان وجود نداشته باشد، دیگرانی به مخالفت با این‌ها بر می‌خیزند و تنش و خشونت رخ می‌دهد.

دستهْ دوم، آن‌هایی که در عرصه سیاست و چرخۀ قدرت و ثروت، انگیزه‌ها و اهداف انسانی، اخلاقی، الهی، معنوی، دینی و بشردوستانه دارند. این‌ها نیز باید بر اساس قواعد شفاف و از مسیرهای تعریف و توافق شده بتوانند اهداف خود را پی بگیرند و در قبال عملکرد خود پاسخ‌گو باشند. این دسته نیز حق ندارند در جهت اهداف مقدس، حق‌جویانه، عدالت‌طلبانه و بشردوستانۀ خود هزینه‌ای بر دیگران تحمیل کنند که آن‌ها راضی به دادن این هزینه نیستند. چون خود این امر موجب تضییع حقوق و آزار دیگران می‌شود که نقض اهداف آن‌هاست.

دستۀ سوم، آن‌هایی هستند که اهداف انسانی، اخلاقی، الهی، دینی و بشردوستانه را پوشش و ابزاری برای منافع و مطامع شخصی و گروهی و دست‌یابی به قدرت، ثروت، سلطه، پست و مقام و انواع امتیازات مادی و غیرمادی و اهداف خود قرار داده‌اند. دسته سوم همان دسته اول هستند که در پوشش دسته دوم حرکت می‌کنند و نمی‌توان آن‌ها را از هم تفکیک کرد؛ چون هر دو به‌ظاهر یک سخن می‌گویند و مواضع علنی و رسمی‌ آن‌ها یکی است.

عليخاني تصريح كرد: وقتی در عرصه عمل خشونت رخ می‌دهد، نتیجه اقدام و عمل هر سه دسته یکی است و آن خشونت است، برای این‌که هر سه دسته: اولاً از راه‌های مشروع اهداف خود را پی بگیرند، ثانیاً برای رسیدن به اهداف خود به هیچ نوع و سطحی از خشونت متوسل نشوند و ثالثاً با رعایت دو اقدام فوق و در جهت رسیدن به خواسته‌های‌شان بیش‌ترین دستاورد را داشته‌باشند تا به رعایت آن‌ها ملزم شوند؛ باید دو اصل را به رسمیت بشناسیم:

اصل نخست: انسان‌ها، سازمان‌ها و نظام‌های سیاسی حق دارند در حوزه عمومی ‌– به هر دلیل و در حد ممکن- به دنبال کسب بیش‌ترین قدرت، ثروت، امتیازات و سایر منافع و خواست‌های مورد نظرشان باشند.

اصل دوم: هیچ فرد، سازمان یا نظام سیاسی‌ای حق ندارد برای رسیدن به منافع، خواست‌ها و اهداف خود از جمله اهداف مقدس، حق‌جویانه، عدالت‌طلبانه و بشردوستانه، هزینه‌ای بر دیگران تحمیل کند یا به منافع دیگران یا منابع عمومی آسیبی وارد کند.

در صورتی‌که اصل اول پذیرفته و ساختاری و قانونی شود ولی اصل دوم به‌صورت ساختاری و قانونی نهادینه نشود، از طریق اصل اول ظلم و تضییع حقوق، و به تَبَع آن‌ها خشونت به‌نوعی قانونی و نهادینه می‌شود و در نظام سیاسی و جامعه به‌طور مضاعف رواج می‌یابد.

نتیجه این‌که برای تحقق صلح نهادینه و اصولی که گفته‌شد، باید تغییراتی در سه حوزۀ: 1. نگرش‌ها و باورها، 2. ساختارها و 3. سیاست‌گذاری‌ها و قوانین، ایجاد شود. این این  تغییرات را می‌توان از طریق «پنج بازنگری اساسی» یا بازنگری در پنج حوزه، عملی کرد که به دلیل نبود وقت به طرح آن  نمی‌پردازم. علیخانی با این جمله سخنان خود را پایان داد:

 پیروزی در جنگ، یک شکست واقعی و پیروزی بر جنگ، یک پیروزی واقعی است.

مراسم اختتامیه
چهارمین همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه
Previous slide
Next slide

نشست‌های تخصصی روز دوشنبه 8 خرداد

در روز نخست همایش، 6 نشست تخصصي در دو نوبت صبح و بعدازظهر به‌صورت هم‌زمان در دو تالار حنّانه (به زبان فارسي) و تالار ملل (به زبان انگليسي) برگزار شد. در 3 نشست به زبان فارسي، 16 سخنراني و 3 نشست تخصصي ديگر به زبان انگليسي، 17 سخنراني ارايه شد. چکیده‌های سخنرانی نشست‌های تخصصی در کتاب چکیده‌ها و در پایگاه همایش منتشر شده در دسترس علاقمندان قرار دارد، به همین دلیل از بیان محتوای سخنرانی‌ها خودداری می‌کنیم. عناوین و سخنرانی‌های نشست‌های فارسی و انگلیسی عبارتند از:

نشست تخصصي 1 به زبان فارسی: «مبانی، نظریه‌ها و الگوهای صلح‌وحل منازعه» به رياست دکتر محمد منصورنژاد برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

   

«تأملی در باب شرایط امکان صلح و حل منازعه» (دکترمقصود فراستخواه – مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی)، «نگرش مقطعی، فقدان آرشیو و ضعف تفکر نظام‌مند در فرآیند منازعات مدنی؛ ارائه نگرشی سیاستی» (دکتر علي‌اشرف نظري – دانشگاه تهران)، «نقش سلامت روان رهبران و فعالان سیاسی در سطح مدیریتی کلان در تأمین صلح جهانی  و حل منازعات بین‌المللی» (دکتر زینب بهرامی‌احسان – دانشگاه تهران)، «توسعه به‌عنوان راهبرد کلان کاهش بستر منازعه و ارتقای صلح» (دکترحجت كاظمی – دانشگاه تهران)، «تحلیل ارتباط ثبات سیاسی و فقدان خشونت و سطح توسعه انسانی» (دکتر لطفعلی عاقلی – دانشگاه تربیت مدرس)، «گونه‌شناسی مفهوم جنگ و منازعه در پرتو اندیشه‌ها و مکتب‌ها» (دکتر امید عزیزیان – دانشگاه کردستان).

نشست تخصصي 2 به زبان انگلیسی: «‌صلح‌وحل منازعه در غرب آسیا» به رياست دکتر رضا باقري برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«چشم‌انداز صلح خاورمیانه از طریق RSCT» (سید فراز حسین نقوی – موسسه مطالعات منطقه‌ای اسلام‌آباد/ پاکستان/ آن‌لاین)، «تغییر نظم جهانی و نقش ایران در حل‌وفصل سرزمین‌های اسلامی اشغالی» (دکتر اعجاز احمد لون – دانشگاه بین‌المللی علوم اسلامی/ مالزی/ آن‌لاین)، «نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و فراتر از آن» (حنیف بسمی – سفیرصلح در فدراسیون جهانی صلح (UPF) / استرالیا/ آن‌لاین)، «خطوط مشروح بروشور صلح ایران و عربستان سعودی» (دكتر محمد وسيم مالا – مرکز بین‌المللی مطالعات صلح دهلی‌نو/ هند)، «ازبکستان – ایران: جنبه‌های همکاری در تقویت امنیت؛ اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند» (دکتر شیرین خاندامووا – دانشگاه تجارت جهانی و دیپلماسی/ ازبکستان/ آن‌لاین)، «تحریم‌ها و آثار آن بر اقتصاد ایران» (دکتر راچر کومار مورارکا – دانشگاه حقوق کاتماندو/ نپال/ آن‌لاین).

نشست تخصصي 3 به زبان فارسی: «‌دین و ایدئولوژی در کشاکش صلح و خشونت» به رياست دکتر مقصود فراستخواه برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«خشونت دینی در برابر خشونت سکولار؛ تفکیک بی‌کفایت» (دکتر محمدمهدی مجاهدی – پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم)، «الهیات رحمانی؛ روایت ابن عربی در فصوص‌الحکم» (دکتر محمد منصورنژاد – انجمن علمی مطالعات صلح ایران)، «اصول و روش‌های امام حسن(ع) در صلح و حل منازعه» (دکتر خسرو قبادی – پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی)، «خشونتِ مقوّم جماعت؛ تحلیلی از خشونت‌ورزی در نازیسم و داعش» (دکتر محسن عباس‌زاده مرزبالی – دانشگاه مازندران)، «نسبت فقه و صلح بین ادیان؛ بر مبنای نجات به سبب جهل قصوری» (دکتر عباس اسکوئیان – دانشگاه پیام نور محمودآباد)، «واکاوی روش‌های مسالمت‌آمیز حل‌وفصل تعارضات بین‌المللی از منظر فقه اسلامی و حقوق بین‌الملل» (دکتر زینب نفر – دانشگاه الزهراء(س)).

نشست تخصصي 4 به زبان انگلیسی: «‌صلح و منازعه در نظام و ساختارهای بین‌المللی» به رياست دکتر محمدعلی موسوی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«عدم تقارن قدرت در سیستم بین‌المللی و محدودیت‌های حل تعارض به‌عنوان یک ضرورت قانونی؛ مروری انتقادی بر روند شکست صلح فلسطین-اسرائیل» دكتر پرم آناند ميشرا/ دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه دهلی/ هند)، «تکامل تحریم‌های ایالات متحده و اثربخشی ضد تحریم‌ها به سمت صلح جهانی» (دکتر هان جیانوی/ دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای/ چین)، «پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو؛ چشم‌اندازهای منطقه‌ای و جهانی/ دکتر جان اوبرگ/ بنیاد فراملی مطالعات صلح و آینده/ سوئد/ آن‌لاین)، «سیاست نگاه به شرق ایران؛ از حل تعارض با غرب تا هم‌سویی با شرق» (دکتر محمد سلطانی‌نژاد/ دانشگاه تهران/ ایران)، «ریشه‌های نهادی بحران سیاسی 2022 در پرو» (دکتر الهه نوری‌ غلامی‌زاده/ دانشگاه تهران/ ایران)، «سیاست حل منازعه جنوب آفریقا در قاره آفریقا» دکتر امیربهرام عرب‌احمدی/ دانشگاه تهران/ ایران).

نشست تخصصي 5 به زبان فارسی: «‌صلح و خشونت در هند؛ از نظر تا عمل» به رياست دکتر محسن شجاع‌خانی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«پژوهشی بر استراتژی حفظ صلح و امنیت ماندگار با تکیه بر روایت‌های حکیمانه پنچ تنتره هندوستان» (دكتر فرزانه اعظم‌لطفی – دانشگاه تهران)، «مبانی اندیشه خشونت‌پرهیزی گاندی» (دكتر حجت‌الله جوانی – دانشگاه الزهراء(س))، «صلح در هندوئیسم و متون کهن سانسکریت» (دكتر چندرگپت بهارتیه – دانشگاه دهلی/ هند/ آن‌لاين)، «حقوق بشر و وظایف در وداها» (دكتر راجش سرکار – دانشگاه هندو بنارس/ هند/ آن‌لاين)،

نشست تخصصي 6 به زبان انگلیسی «‌ارزیابی مطالعات و ابتکارات صلح‌وحل منازعه» به رياست دکتر سیدهادی برهانی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«دوگانگی‌های انسانی و آکراسیای اخلاقی به‌عنوان موانعی برای تأمین صلح جهانی: تلاش تحقیقی یک فیلسوف» (دکتر لاکی اوریتستجومی/ دانشگاه پورت هارکورت/ نیجریه/ آن‌لاین)، «ریشه‌یابی مفهوم صلح غربی: بررسی انتقادی و جستجوی «صلح » فراتر از عصر روشنگری» (دکتر آنه‌ماری اوربو كیرکگارد/ دانشگاه مالمو/ سوئد)، «استعمارزدایی از صلح» (دکتر ساندیو هیرا/ مؤسسه بین‌المللی استعمارزدایی (DIN) / هلند/ آن‌لاین)، «ابتکارات جهانی هند در جهت ایجاد صلح‌وحل منازعات: یک ارزیابی» (دکتر ماهرخ میرزا/ دانشگاه خواجه معین‌الدین چشتی/ هند/ آن‌لاین)، «نابرابری و دسترسی به ثروت نفت: بررسی عدالت توزیعی بین دولت و ساکنان دلتای نیجر، نیجریه» (دکتر الاکنل میشل فلامی/ دانشگاه آدکونله آجاسین/ نیجریه/ آن‌لاین).

 

نشست های تخصصی روز دوم سه شنبه 9 خرداد

در روز دوم همایش نیز 8 نشست تخصصي دیگر در دو نوبت صبح و بعدازظهر به‌صورت هم‌زمان و در دو تالار حنّانه (به زبان فارسي) و تالار ملل (به زبان انگليسي) برگزار شد. در 4 نشست به زبان فارسي، 21 سخنراني و 4 نشست تخصصي ديگر به زبان انگليسي نیز 21 سخنراني ارايه شد. عناوین و سخنرانی‌های  نشست های فارسی و انگلیسی عبارتند از:

نشست تخصصی 7 به زبان فارسی: «منازعه و حل منازعه در نظام و ساختار بین‌الملل» به ریاست دکتر رکسانا نیکنامی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«جایگاه زنان در فرآیند صلح وامنیت آسه‌آن» (دکتر بهاره سازمند – دانشگاه تهران)، «رویکرد صلح‌طلبی ژاپن و الگوی غالب» (دکتر علی گل‌محمّدی – دانشگاه تهران)، «چالش شناختی در مفهوم مخاصمه و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایران در دوران گذار در روابط بین‌الملل» (دکتر ساسان کریمی – دانشگاه تهران)، «تغییرات ژئوپلیتیکی و تأثیر آن بر صلح و ثبات در قرن بيست و یكم» (دکتر مرجان بدیعی ازنداهی – دانشگاه تهران)، «صلح‌سازی سازمان ملل متحد؛ مطالعه موردی عملیات حفظ صلح در حوضه مانو» (دکتر فریده محمدعلی‌پور – دانشگاه خوارزمی).

نشست تخصصی 8 به زبان انگلیسی: «نقش ادیان و اقوام در صلح، منازعه‌وحل منازعه» به ریاست دکتر لونا فرحات برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«درک روابط بین ادیان، همزیستی مسالمت‌آمیز و راهنمایی قرآنی در زمینه هند» (دكتر توصيف فاطمه – دانشگاه مسلمان علیگر/ هند)، «شناخت حقوق اقلیت ها در اسلام» (دكتر فردوس احمد رشی – دانشگاه پنجابی/ هند)، «گردشگری مذهبی و حل منازعه: مطالعات مورد زیارت اربعین» دکتر زینب قاسمی طاری – دانشگاه تهران/ ایران)، «عذرخواهی واتیکان کاتولیک و آشتی با گذشته ابزاری برای ایجاد صلح میان ملت‌ها» (دكتر لونا فرحات – دانشگاه ظفار/ عمان)، «روابط بین قومیتی در جامعه روسیه: پتانسیل شیوه‌های همبستگی» (دکتر آندری ولادیمرویچ بدریک – دانشگاه فدرال جنوبی/ روسیه).

نشست تخصصی 9 به زبان فارسی: «صلح و خشونت در غرب آسیا» به ریاست دکتر سید عبدالامیر نبوی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

«تکنیک‌های حل‌وفصل منازعه در منطقه خاورمیانه» (دکتر ابراهیم ایران‌نژاد – دانشگاه تبریز)، «کدام اتحادیه عرب؟! بررسی تحلیلی علل ناکارآمدی اتحادیه عرب در تأمین صلح و امنیت منطقه» (دکتر جواد شعرباف – دانشگاه تهران)، «بررسی نقش رقابت مذهبی به‌مثابه برند در مناقشه اسرائیل- فلسطين» (دکتر راضیه مهدیه نجف‌آبادی – دانشگاه هنر و معماری پارس)، «چرخه بحران‌های زیست‌محیطی، تحکیم افراط‌گرایی و منازعه در افغانستان» (دکتر طيبه واعظی- دانشگاه تهران)، «تحریم‌های اقتصادی به‌مثابه جنگ تمام عیار؛ مطالعه تجربه عراق» (دکتر روح‌الله كهن‌هوش‌نژاد – دانشگاه تهران)، «نقش یاسر عرفات در میانجی‌گری در جنگ ایران عراق» (دکتر هادی برهانی – دانشگاه تهران).

نشست تخصصی 10 به زبان انگلیسی: «مبانی و ریشه‌های نظری صلح‌وحل منازعه» به ریاست دکتر دینگ لونگ برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

«صلح از دیدگاه های مختلف» (دکتر حسن حسینی – دانشگاه تهران/ ایران)، «به‌سوی یک سیاست اخلاقی و صلح ملل» (دکتر حسین مصباحیان – دانشگاه تهران/ ایران)، «پذیرش تنوع انسانی در جهان؛ گامی اساسی برای پایان‌دادن به منازعات» (آندری میهای ولاد – دانشگاه بخارست/ رومانی)، «صلح‌وحل منازعه» (دکتر زاویر مائو – دانشگاه نورث ایسترن هیل/ هند)، «تحلیل جامعه‌شناختی صلح و راه‌های حل منازعه» (دکتر حسین ادیبی – دانشگاه ادیت کووان/ استرالیا/ آن‌لاین)، «تبعیض و نابرابری حاصل از فساد، چالشی جدی در برابر صلح و امنیت پایدار در خاورمیانه» (دکتر ایمان میرزازاده – دانشگاه استکهلم/ سوئد/ آن‌لاین).

نشست تخصصی 11 به زبان فارسی: «نقش هنر، ادبیات، فرهنگ و آموزش در صلح و حل منازعه» به ریاست دکتر روح‌الله حسینی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«استدلالی برای صلح با نمایش وحشت و خشونت جنگ با نگاهی به فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»  (دکتر محمدباقر قهرمانی – دانشگاه تهران)، «استعاره صلح و جنگ در سرود ملی کشورها» (دکتر سعیده کوزه‌گری – دانشگاه تربیت مدرس)، «زبان فارسی و ایده صلح در ایران» (دکتر حبیب‌الله فاضلی – دانشگاه تهران)، «کاربردهای هوش مصنوعی برای صلح و حل منازعه؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» (دکتر محسن علیزاده‌ثانی -دانشگاه مازندران)، «زبان فارسی؛ معدن دانایی، نیکویی و زیبایی و فرآورده‌ای به‌نام صلح‌وترک منازعه» (دکتر علی دانشورکیان – دانشگاه تهران).

نشست تخصصی 12 به زبان انگلسی: «منازعات در جهان؛ پیامدها و راه‌کارها» به ریاست دکتر محمدرضا سعیدآبادی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«مناقشه روسیه و اوکراین و تغییرات ژئوپلیتیک در خاورمیانه» (دکتر لیو ژونگمین – دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای/ چین)، «چارچوب‌بندی جنگ در اوکراین: مقایسه روزنامه‌های گاردین و دیلی میل/ فرناز اسکندری – دانشگاه تهران)، «ویژگی‌ها و جهت‌گیری‌های رویارویی اطلاعاتی کنونی بین روسیه و گرجستان» (دکتر تیمور منصوروف – دانشگاه فدرال کازان/ روسیه / آن‌لاین)، «درگیری طولانی، حل منازعات و راه‌حل‌های فراگیر؛ بررسی بحران پناهندگان روهینگیا در بنگلادش» (دکتر محمد نظم‌الاسلام – دانشگاه ییلدریم بایزید آنکارا/ ترکیه/ آن‌لاین)،‌ «روند ایجاد صلح در افغانستان پس از خروج ایالات متحده در 2021 » (ملگورزاتا سیچی – دانشگاه آموزشی کراکف/ لهستان/ آن‌لاین)، «کمک‌های بشردوستانه در پاسخ به نیازها و تنازعات افغانستان» (دکتر کلودیا سندا-میزینسکا – دانشگاه آموزشی کراکف/ لهستان/ آن‌لاین).

نشست تخصصی13 به زبان فارسی: «روسیه، آسیای میانه و قفقاز» به ریاست دکتر مهدی سنایی برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«صلح روسی؛ چالش‌های آن و پیامدها برای ایران» (دکتر جهانگیر کرمی – دانشگاه تهران)، «نقش مناقشات مذهبی در جنگ روسیه – اوکراین» (دکتر خدایار براری ريکنده – دانشگاه تهران)، «گفتمان و زبان به‌عنوان عامل صلح و حل منازعات؛ گفتمان صلح فرانسه در مقابل درگیری روسیه و اوکراین» (دکتر هادی دولت‌آبادی – دانشگاه تهران)، «امکان یا امتناع حقوق بین‌الملل در ایجاد و تداوم صلح در قفقاز» (دکتر فرید سلطان قیس – اندیشکده ترند)، «جایگاه حوزه‌ی تمدنی و فرهنگی در پیشبرد مسیر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز» (دکتر هیراد مخیری – اندیشکده ترند).

نشست تخصصی 14 به زبان انگلیسی: « نقش‌آفرینی چین در صلح و حل منازعه» به ریاست دکتر دکتر یان ژانگ برگزار شد و سخنرانان در موضوعات زير به ارايه سخنراني پرداختند:

 

«ابتکار امنیت جهانی و مشارکت چین در حاکمیت امنیتی غرب آسیا» (امیرمحمد اسماعیلی – دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای/ چین)، «نقش میانجی چین در کاهش تنش بین ایران و عربستان سعودی» دکتر محمدرضا سعیدآبادی – دانشگاه تهران/ ایران)، «فعال‌سازی توافقنامه همکاری راهبردی جامع چین و ایران» (دکتر دینگ لونگ – دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای/ چین)،‌ «چین و امنیت آفریقا در عصر جدید: ایجاد صلح از طریق توسعه» (دکتر الحسین زرایدی – دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای/ چین/ آن‌لاین)

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

حضور هیئتی از ترکیه در دانشکدة مطالعات جهان

دیدار دیپلمات سفارت بلغارستان با دکتر هادی برهانی

دکتر روح‌اله حسینی معاون آموزشی برتر در یازدهمین جشنوارة آموزش دانشگاه تهران

معرفی کتاب: نظریه و روش زنجیره‌ای در جریان پژوهی

معرفی کتاب: کارآفرینی پساسرمایه‌داری

نهمین پیش‌نشست همایش تنظیم‌گری و سیاست‌گذاری رقابت در ایران در دانشکدة مطالعات جهان برگزار شد

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو
جستجو برای:
نوشته های تازه
  • مصاحبة دکتری رشته‌های دانشکدة مطالعات جهان در 1403
  • حضور هیئتی از ترکیه در دانشکدة مطالعات جهان
  • دیدار دیپلمات سفارت بلغارستان با دکتر هادی برهانی
  • دکتر روح‌اله حسینی معاون آموزشی برتر در یازدهمین جشنوارة آموزش دانشگاه تهران
  • معرفی کتاب: نظریه و روش زنجیره‌ای در جریان پژوهی
همکاران

دانشگاه بهشتی

دانشگاه تهران

 

تهران، خیابان کارگر شمالی، پردیس شمالی دانشگاه تهران
ورودی غربی دانشکده مطالعات جهان

۸۸۰۱۱۶۵۶

fws@ut.ac.ir

▫ اطلاعیه‌های آموزش

▫ تماس با ما

▫ اخبار

▫ مقالات علمی

▫ آموزش

▫ دستاوردها

▫ شبکه دانشگاه تهران

▫ پایگاه خبری تحلیلی

کلیه حقوق متعلق به دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران می باشد. (دارالفنون)

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت