جستجو برای:
  • صفحه اصلی
  • دانشجویان
    • آموزش
    • امور دانشجویی و فرهنگی
    • بین‌ الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اساتید
    • آموزش
    • امور فرهنگی
    • بین الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اخبار
    • اخبار دانشکده
    • دوشنبه‌های پژوهش
    • دوشنبه های ژاپن شناسی
    • خبرنامه
  • اطلاعیه
    • اطلاعیه های دانشکده
    • آموزش
  • گروه های آموزشی
    • مطالعات غرب آسیا و آفریقا
    • مطالعات جنوب و شرق آسيا و اقيانوسيه
    • مطالعات اروپا
    • مطالعات آمریکا
    • مطالعات ایران و جهان
  • درباره دانشکده
    • تاریخچه دانشکده
    • ریاست
    • معاونت ها
    • اعضای هیئت علمی
      • اعضای پیوسته گروه های آموزشی
      • اعضای وابسته گروه های آموزشی
    • کارکنان
    • تفاهمنامه‌ها
    • تماس با ما
 
  • fws@ut.ac.ir
  • اطلاعیه‌های آموزش
  • اخبار
  • تماس با ما
دانشکده مطالعات جهان
  • صفحه اصلی
  • دانشجویان
    • آموزش
    • امور دانشجویی و فرهنگی
    • بین‌ الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اساتید
    • آموزش
    • امور فرهنگی
    • بین الملل
    • پژوهش
    • کتابخانه
    • مرکز فناوری اطلاعات
  • اخبار
    • اخبار دانشکده
    • دوشنبه‌های پژوهش
    • دوشنبه های ژاپن شناسی
    • خبرنامه
  • اطلاعیه
    • اطلاعیه های دانشکده
    • آموزش
  • گروه های آموزشی
    • مطالعات غرب آسیا و آفریقا
    • مطالعات جنوب و شرق آسيا و اقيانوسيه
    • مطالعات اروپا
    • مطالعات آمریکا
    • مطالعات ایران و جهان
  • درباره دانشکده
    • تاریخچه دانشکده
    • ریاست
    • معاونت ها
    • اعضای هیئت علمی
      • اعضای پیوسته گروه های آموزشی
      • اعضای وابسته گروه های آموزشی
    • کارکنان
    • تفاهمنامه‌ها
    • تماس با ما
0
EN

هشت نشست تخصصی دربارة انتخابات امریکا؛ انتخابات امریکا و خاورمیانه

7 آبان 1399
ارسال شده توسط مدیر سایت
اخبار
231 بازدید

[av_textblock size=” font_color=” color=”]
به مناسبت انتخابات 2020 امریکا، دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران هشت نشست تخصصی و مجازی برگزار می‌کند.

در چهارمین جلسة این نشست با عنوان «انتخابات امریکا و خاورمیانه»، دکتر محمد جمشیدی، استادیار دانشکدة حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در روز دوشنبه 5 آبان 1399 به زبان فارسی به ایراد سخنرانی خود با پخش زنده در کانال اینستاگرام دانشکدة مطالعات جهان پرداخت.

دکتر جمشیدی سخنان خود را با بیان ارزش راهبردی خاورمیانه برای امریکا، پس از جنگ جهانی دوم و در دوران هژمونی، و ورود امریکا به فاز جهان‌گرایی و رقابت امریکا با قدرت‌های راهبردی بزرگ دنیا و طراحی نظم جدید بین‌المللی آغاز کرد. در معادلات اقتصادی امریکا و بازسازی اروپا، پس از جنگ، انرژی ارزان در خاورمیانه نقش مهمی یافت. امروز نیز، با وجود کاهش نیاز امریکا به انرژی و نفت خاورمیانه، نقش راهبردی نفت برای متحدان امریکا در شرق آسیا اهمیت دارد. ورود به خاورمیانه با معادلات بین‌المللی قدرت و راهبرد کلان امریکا برای مدیریت تحولات جهانی در ارتباط است.

به گفتة دکتر جمشیدی، امریکا نخست، در خاورمیانه سیاست ورود مستقیم را دنبال نکرد، بلکه از طریق متحدان خود، انگلیس و بعدها قدرت‌هایی در داخل خاورمیانه، و مطابق با دکترین نیکلسون مبنی بر محوریت ایران و عربستان، در منطقه حرکت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، امریکاییان به‌سمت حضور مستقیم و نظامی و در قالب دکترین کارتر حرکت کردند. در آن زمان احتمال تشدید حضور قدرت‌های بزرگ در خاورمیانه و حرکت شوروی به‌سمت چاه‌های نفت خلیج فارس برای امریکا مطرح بود. حضور نظامی و مستقیم امریکا در خاورمیانه پس از تحولات به‌موجب فروپاشی شوروی، و پس از 11 سپتامبر تشدید شد.

دکتر جمشیدی افزود: «تحلیل نقش امریکا در خاورمیانه باید از زاویة بین‌المللی صورت پذیرد، نه صرف مبنا قراردادن معادلات داخلی منطقه. بر پایة راهبرد اسپیکمن، باید جلوی هر نوع هژمون در مناطق کلیدی از جمله شرق آسیا، غرب اروپا و خاورمیانه با محوریت خلیج فارس گرفته شود.» دکتر جمشیدی بر ضرورت تفکیک خلیج فارس از خاورمیانه (شرق مدیترانه) تأکید کرد و به نقل از مرشایمر، استاد روابط بین‌الملل، افزود: «در فضای رسانه‌ای و موضعی، شاید خلیج فارس هژمونی نشان داده شود، اما در برآورد داخلی امریکا چنین نیست.» سیاست ایران به سمت شرق مدیترانه و با رویکرد بازدارندگی در برابر غرب و رژیم صهیونیستی است، نه هژمونی در خلیج فارس.

دکتر جمشیدی ادامه داد: «پس از 11 سپتامبر، امریکا به‌سمت غلبه بر منطقه و لیبرالیسم تهاجمی حرکت کرد و با شکست مواجه شد. بخشی از این شکست به‌دلیل قدرت ایران در منطقه و نیروهای مقاومت همسو با ایران است. امریکا با این هدف وارد عراق شد که به‌دلیل پهناوربودن ایران، زمین برای حمله به ایران داشته باشد. بدین‌ترتیب، جریان نومحافظه‌کار و جمهوری‌خواه در امریکا در سال 2006 تسویه شد. بنا به اظهار گیت که در دوران اوباما نیز وزیر دفاع امریکا بود، حمله به خاورمیانه دور از عقل سلیم است.»

به گفتة وی، این ناکامی امریکا درس‌هایی نیز برای او داشت که با بیداری اسلامی نیز تلفیق شد. مهم‌ترین آن رابطة بین جامعه و جنگ و الگوی جنگ امریکایی است. در زمانی که ژنرال پترائوس فرماندة نظامی ارتش امریکا در منطقه بود، مفهوم ضدشورشگری (counter insurgency) شکل گرفت که با ضدتروریسم (counter terrorism) متفاوت است و ریاضیات جدیدی برای جنگ مطرح شد.

از طرفی، امریکاییان پی‌بردند که این جنگ‌ها سرانجامی ندارد و باعث نفوذ بیشتر ایران، به‌عنوان رقیب، خواهد شد. دکتر جمشیدی به‌نقل از گرام آلیسون افزود: «امریکاییان اگر می‌دانستند که عراق دارای اکثریت شیعی و حکومت سنی است و ایران دارای اکثریت شیعی و حکومت شیعی است، هرگز به عراق حمله نمی‌کرد.» دکتر جمشیدی تأکید کرد: «مطالعات کاربردی تاریخ بخشی بود که پس از این رویدادها در میان سیاستمداران امریکا رواج یافت. بنا به سیاست بیکر همیلتون، امریکا به سمت سیاست عدم‌حضور در منطقه پیش‌رفت. امریکاییان از عراق خارج نشدند، بلکه بر اثر فشار و درگیری، بیرون انداخته شدند.»

در دوران اوباما با وقوع بیداری اسلامی، فهم از خاورمیانه عمیق‌تر و بلندمدت‌ شد. در ارزیابی‌های سالانة تهدیدها در امریکا این تحولات را تحولات نسلی عنوان کردند. بازیگران اصلی مردم شدند. این شرایط با توجه به شرایط عدم‌اطمینان سبب شد امریکاییان سیاست واحد و منسجمی در برابر تحولات نداشته باشند. در 2011، بررسی امریکاییان این بود که آیا ایران مسبب تحولات بوده است یا ریشة داخلی داشته است. امریکاییان صرفاً با بدنة حاکم یا نخبه‌ها در ارتباط بودند. به‌طور مثال، با اخوان‌المسلمین هیچ ارتباطی نداشتند.

دکتر جمشیدی ادامه داد: «جنس تهدیدها در خاورمیانه با آرایش نظامی و دفاعی امریکا، از جمله تسلیحات سنگین و موشکی، سازگار نبود و هزینه‌های دفاعی امریکا را تشدید کرد و مدافعان نیز تماشاگر شدند.»

از اوایل دولت دوم اوباما، زمزمه‌هایی بر این اساس مطرح شد که (1) جنگ‌های خاورمیانه سرانجام ندارد؛ (2) امریکا نباید خود را چندان درگیر این مسائل کند و راهبرد حواس‌پرتی (strategic distriction) مطرح شد.

تمرکز راهبردی امریکا متوجه شرق آسیا شد. با چرخش به آسیا در ژانویة 2012 و با توجه به سند دفاعی امریکا مطرح شد که قدرت و ثروت به‌سمت شرق در حال پیشروی است و چین نیز در حال تغییر نظم ژئوپلتیک شرق آسیاست و رقابت قدرت‌های بزرگ کم‌کم در حال بروز است.

به گفتة دکتر جمشیدی، تلفیق دو مسئلة ناکارآمدی رویکرد نظامی و دفاعی امریکا در قبال تحولات خاورمیانه، و بروز اولویت‌های راهبردی دیگر سبب تغییر رویکرد امریکا به تحولات خاورمیانه شد. این به‌معنای این نیست که امریکا در خاورمیانه عقب‌گرد کرده است، بلکه به‌لحاظ ماهوی، مهاجم‌تر شده است و به‌دنبال روش‌های کم‌هزینه‌تر است. از زمان کارتر تا اوباما، تقویت نظامی در منطقه دنبال می‌شد، اما از زمان اوباما به بعد به سمت کاهش مؤلفة نظامی در سیاست خارجة خاورمیانه پیش رفته است. از همین روست که کارکردهای پایگاه‌های نظامی امریکا در منطقه تغییر کرد؛ به‌جای پیاده‌سازی نیرو از پهباد استفاده می‌شود؛ و به سمت و عملیات‌های اطلاعاتی رفته‌اند. امریکا حتی در مورد داعش و نفوذ آن در عراق هیچ اقدامی نکرد.

به گفتة دکتر جمشیدی، نمی‌توان بر پایة مناسبات دوجانبه سیاست امریکا را در قبال ایران بررسی کرد؛ رویکرد بهتر رویکرد منطقه‌ای است. امریکا قدرتی بزرگ است و قدرت‌های بزرگ ماتریسی از تهدیدها در اندازة منطقه‌ای دارند. دکتر جمشیدی با تأکید بر معانی سه واژة «کاهش حضور»، «کاهش تمرکز راهبردی»، «تغییر شیوة حضور» و «خروج»، افزود: «جنگ با ایران برای امریکا هزینه‌ای چند برابری با عراق خواهد داشت و نتیجة آن همان راهبرد حواس‌پرتی است. دیپلماسی، به‌معنای شناخت قدرت ایران در منطقه، در رویکرد امریکاییان پاسخگو نبود.» به‌دنبال بیداری اسلامی در منطقه، کشورهای منطقه به‌دنبال الگو رفتند. تام دانیلون، مشاور امنیت ملی امریکا در زمان اوباما، در سخنرانی خود در مؤسسة واشنگتن، برای تخطئة ایران، الگوهای اسلامی را یا انقلاب اسلامی ایران خواند یا القاعده.

لذا، سیاست امریکا در دوران اوباما در این منطقه و در این شرایط، نه جنگ و نه دیپلماسی بود. امریکا رویکردی میانه را در پیش گرفت که رویکرد مهار بود؛ یعنی، تشدید فشار بر ایران با اعمال تحریم‌ها و پرهیز از جنگ. در سال 2012، که تهدید و تنش میان ایران و امریکا بالا گرفت، امریکا در حوزة دیپلماسی عقب‌نشینی‌هایی بروز دادند و مذاکرات مثبتی را با ایران آغاز کرد. از نظر نباید دور داشت که سیاست امریکا در قبال ایران، متأثر از سیاست منطقه‌ای است.

دکتر جمشیدی به هم‌زمان توافق برجام با پیمان کمپ‌دیوید 2015 اشاره کرد. بنا بر پیمان کمپ‌دیوید، امریکا اعراب حوزة خلیج فارس را دعوت کرد که توافق دفاعی جدیدی، با محوریت تهدید ایران، منعقد کنند. این پیمان هزینة منطقه‌ای برجام تلقی می‌شد، نه شناسایی قدرت ایران. اشتون کارتر، وزیر دفاع امریکا، در سخنرانی خود در آن زمان ابراز داشت الگوی سیاست خارجی و دفاعی امریکا از این پس مشارکت و این خواهد بود که نظیر جنگ یمن، با نشان‌دادن چراغ سبز و حمایت، کشورهای منطقه را وارد جنگ کند. این رویکرد در اواخر دوران اوباما گسترش یافت. لذا، کردها، و مسائل قومیتی و جامعه‌شناختی برای امریکاییان خیلی اهمیت پیدا کرد. در دولت اوباما، این رویکرد مشارکت با مفهوم «از طریق» (by with through) تحقق می‌یافت.

دکتر جمشیدی، منطق راهبردی تمامی این تحولات را یکسان خواند ولی ادبیات متفاوتی دارند. اوباما پس از جنگ لیبی در 2011، ابراز کرد: «زمان آن فرارسیده است که امریکا ملت‌سازی را از درون خانة خود به‌انجام رساند.» به گفتة دکتر جمشیدی، شعار انتخاباتی ترامپ نیز همین بود. برنی سندرز نیز چنین رویکردی داشت. امریکا با چنین درک راهبردی‌ای وارد دوران ریاست جمهوری ترامپ شد. تمرکز ترامپ بر نقش‌آفرینی اعراب با محوریت امارات و اسرائیل و نقش ثانویة عربستان بود.

دکتر جمشیدی افزود: «با توجه به تمایل امریکا برای خروج از منطقه در سطحی که گفته شد، اعراب و اسرائیل، آگاهانه یا ناآگاهانه، تمایل امریکا به کاهش نقش‌آفرینی را بزرگنمایی کردند و آن را خروج امریکا از منطقه، نشان‌دادن قدرت ایران، پشت‌پازدن به متحدان و تعهدهای امنیتی در خاورمیانه معرفی کردند. این در حالی است که امریکا هیچ‌گاه قصد خروج از منطقة خاورمیانه را نداشته است. امریکا حتی در زمان خروج نیروهای خود در منطقه، حضور خود را در خلیج فارس پررنگ‌تر کرد.»

سیاست بین‌المللی مهم ترامپ در قبال خاورمیانه بازگذاشتن دست اعراب بود. نخستین سفر خارجی ترامپ، نه نخستین سفر منطقه‌ای او، به عربستان بود. این در حالی است که اوباما بر پذیرش نقش ایران در منطقه پای‌بند بود. تشدید تنش در حوزة دورتر از خلیج فارس و معرفی ایران و اخوان‌المسلمین به‌عنوان تهدید، برای ایجاد انسجام امنیتی میان نیروهای امریکا، اسرائیل و اعراب حوزة خلیج فارس راهبرد امریکا شد.

به گفتة دکتر جمشیدی، با خروج امریکا از برجام، تشدید تنش افزایش یافت. با ورود روسیه و چین به منطقة خاورمیانه، امریکا دیگر تنها قدرت برتر منطقه نبود؛ بازی‌های جدید ژئوپلیتیکی در ترکیه و جنگ لیبی شکل گرفت. با این حال، عنصر اصلی دکترین سیاست خارجی امریکا، بزرگنمایی تهدید ایران بود. مقامات امریکا برای حل مسائل خاورمیانه، بر این باور بودند که نخست باید مسئلة فلسطین حل شود. اما این رویکرد معکوس شد مبنی بر اینکه برای حل مسائل منطقه، نخست باید مسئلة ایران حل شود و فشار بر ایران را افزایش دادند.

دکتر جمشیدی گفت: «امریکاییان، حتی دموکرات‌ها، به این جمع‌بندی رسیده‌اند که تشدید فشار بر ایران بیش از انتظار آنان جواب داده است. به گفتة اوبرایان، اگرچه تحریم بر ایران به ته خط رسیده است، تحریم و فشار بر متحدان منطقه‌ای و جریان مقاومت در منطقه تازه در آغاز مسیر است. لذا، شاهد انواع تحریم‌هایی خواهیم بود که علیه نیروهای مقاومت در کشورهای منطقه، به‌خصوص در لبنان و عراق، و شبکه‌های مرتبط با آن‌ها اعمال می‌شود.» به بیان ایشان، در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات 2020، به‌سمت تشدید تنش در منطقه پیش خواهیم رفت. علت شکست برجام، به گفتة بایدن، این بود که حمایت منطقه‌ای و نیز حمایت داخلی امریکا را نداشت. لذا، امریکا باید مذاکرات هم‌زمان هسته‌ای و منطقه‌ای را با ایران دنبال کند.

دکتر جمشیدی در جمع‌بندی سخنان خود گفت: «نتیجة تمامی این مسائل این است که تحولات خاورمیانه و رویکرد امریکا به تحولات تاکتیکی‌تر شده است. ضربات را مرتب و مکرر می‌زنند بدون آنکه تساعد سنگینی ایجاد شود. سیاست خارجی و سیاست دفاعی فعال‌تر با بازیگران بیشتر را دنبال می‌کند که نمود آن در رفتارهای اسرائیل در منطقه مشهود است. محیط امنیتی منطقه به‌لحاظ ماهوی تغییر یافته است و اقتضای سیاست خارجی ما نیز، اعم از امنیتی و دفاعی، باید سیاست خارجی چابک‌تر و با ابزارهای متنوع‌تر باشد و نباید درگیر اختلافات داخلی شویم. نخ تسبیح سیاست امریکا در منطقه تغییر نیافته است.»

فیلم کامل این سخنرانی در کانال اینستاگرام دانشکدة مطالعات جهان به نشانی زیر موجود است:

iranian_studies_ut

برای مشاهده گزارش نشست دوم، با سخنرانی دکتر سنایی با عنوان «روسیه و انتخابات امریکا» اینجا را انتخاب فرمایید.

برای مشاهده گزارش نشست سوم با سخنرانی دکتر فؤاد ایزدی، با عنوان «انتخابات امریکا و آیندة روابط ایران و امریکا» اینجا را انتخاب فرمایید.

برای مشاهده نشست پنجم با سخنرانی دکتر محمدکاظم سجادپور، با عنوان «چین و انتخابات امریکا: جنگ سرد در انتخابات 2020» اینجا را انتخاب فرمایید.
[/av_textblock]

[av_slideshow size=’featured_large’ animation=’slide’ autoplay=’true’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide id=’10559′][/av_slide]
[av_slide id=’10560′][/av_slide]
[/av_slideshow]

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

مصاحبة دکتری رشته‌های دانشکدة مطالعات جهان در 1403

تسلیت به ایران برای شهادت رئیس جمهور، دکتر امیرعبدالهیان و دیگر همراهان ایشان

اهدای کتاب از مؤسسة بین‌المللی افق نو به کتابخانة دانشکده

پنجاه‌وسومین شورای عمومی دانشکدة مطالعات جهان با گرامیداشت روز معلم برگزار شد.

خبرنامه زمستان 1402 دانشکده مطالعات جهان منتشر شد.

مصاحبه ایرنا با رئیس دانشکده مطالعات جهان: تک رقمی شدن نرخ بیکاری در ۱۴۰۲/بهره‌مندی از توان نخبگان و فناوری‌های جدید لازمه جهش تولید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو
جستجو برای:
نوشته های تازه
  • مصاحبة دکتری رشته‌های دانشکدة مطالعات جهان در 1403
  • حضور هیئتی از ترکیه در دانشکدة مطالعات جهان
  • دیدار دیپلمات سفارت بلغارستان با دکتر هادی برهانی
  • دکتر روح‌اله حسینی معاون آموزشی برتر در یازدهمین جشنوارة آموزش دانشگاه تهران
  • معرفی کتاب: نظریه و روش زنجیره‌ای در جریان پژوهی
همکاران

دانشگاه بهشتی

دانشگاه تهران

 

تهران، خیابان کارگر شمالی، پردیس شمالی دانشگاه تهران
ورودی غربی دانشکده مطالعات جهان

۸۸۰۱۱۶۵۶

fws@ut.ac.ir

▫ اطلاعیه‌های آموزش

▫ تماس با ما

▫ اخبار

▫ مقالات علمی

▫ آموزش

▫ دستاوردها

▫ شبکه دانشگاه تهران

▫ پایگاه خبری تحلیلی

کلیه حقوق متعلق به دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران می باشد. (دارالفنون)

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت