نشست مجازی شهر مجازی علم در ایران
سلسلهنشستهای مجازی آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی (نشست 5: شهر مجازی علم در ایران) به همت پژوهشکدة مطالعات فرهنگی و اجتماعی در روز چهارشنبه 29 مرداد 1399 با سخنرانی دو استاد از دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران، دکتر سعیدرضا عاملی و دکتر یونس شکرخواه برگزار شد.
دکتر عاملی، استاد ارتباطات دانشگاه تهران، نخست به بیان مفهوم «شهر» پرداخت و افزود: «شهر بر پایة تراکم جمعیت در کنار بافت روستایی شکل میگیرد و نهادهای شهری عامل شکلدهی مهمی است. شهر مجازی نیز بر اساس تراکم جمعیت، تراکم داده و تراکم ارتباطات محقق میشود.»
دبیر شورای انقلاب فرهنگی با این مقدمه وارد بحث شهر مجازی علم شد که به اقتضای بسیاری از نهادهای مرتبط با علم شکل میگیرد. دکتر عاملی پیشینة شهر مجازی علم ایران را 11 سال پیش دانست که بر پایة پژوهشی در سال 1387انجام شد و در 1388 پژوهشکدة مطالعات فرهنگی و اجتماعی سه کتاب ایشان را با عناوین زیر منتشر کرد: شبکههای علمی مجازی، پژوهشهای مجازی و متن مجازی؛ وی در ادامة سخنان خود افزود: «شهر مجازی علم به اقتضای ورود ما به دورهای است که نهادهای مرتبط با علم در شهرها بهوجود آمده است: پژوهشهای برخط، کتابخانههای مجازی، مراکز اطلاعرسانی مجازی و نظایر آن.» همچنین، در بیان سوابق شکلگیری شهر علم به شهر جندیشاپور اشاره کرد که در دورة شاپور اول در زمان ساسانیان بر مبنای ظهور نهادهای علمی شکل گرفت و دانشکدة پزشکی و دیگر نهادهای علمی در کنار آن رشد کرد و بعد ربعرشیدی شکل گرفت. در واقع شهر مجازی علم، همان شهر علم است با تنوع خدمات ولی به ظهور و بروز فرامحلی و جهانی.
دکتر عاملی رویکرد به فضای مجازی را رویکردی دوفضایی در همة بسترها عنوان کرد که باید بر پایة زیستبوم واقعی استوار گردد. منطق فضای مجازی از یک طرف و منطق شهر مجازی در طرف دیگر، مشخصات شهر مجازی علم را تعیین خواهد کرد. در حال حاضر نزدیک به 15 میلیون دانشآموز، 1 میلیون معلم، 4میلیون دانشجو و 150 هزار عضو هیئت علمی در سراسر کشور، جمعیت شهر مجازی علم ایران را تشکیل میدهند.
این استاد ارتباطات، فضای مجازی را ادامة فضای واقعی دانست و افزود: «ادامة ظرفیت ذهن چون دو بعد فرازمان و فرامکان را داراست، در ماهیت دیجیتال با سیستم و همزمانی ارتباطات و با توجه به ماهیت رقومی و دادهای از جنس ذهن و با قابلیت ارتباطات فرامحلی، فضای مجازی معنا و تحقق پیدا میکند. در بستر دیجیتال، با ماهیت متفاوتی نسبت به ماهیت آنالوگ مواجهیم.»
دکتر عاملی از ظرفیتهای متفاوت کار در این محیط سخن گفت و «شبکة ملی آموزشی، پژوهشی و تربیتی» را معرفی کرد. این شبکه تمامی ظرفیتهای لازم برای انجام تمامی امور مربوط به آموزش و پژوهش کشور را، از دبستان و متوسطه تا دانشگاه، باید در بر بگیرد.
وی سپس، به فناوریهای جدیدی اشاره کرد که تغییردهندة منطق جهان بوده است و از دو انقلاب بزرگ در محتوای دیجیتال سخن گفت: انقلاب 1 دیجیتال: تبدیل اطلاعات به داده، سیاستهای فشار (pushing policy) تبدیل اطلاعات آنالوگ به دیجیتال؛ و انقلاب 2 دیجیتال: تبدیل داده به خدمات، کلاس درس، تجهیزات کمک آموزشی، و امور مرتبط با خدمات آموزشی. این دو انقلاب دنیا را بهسمت ماهیتهای ترکیبی پیشبرد که همة قلمروها از جمله صنعت، حکمرانی، کشاورزی و آموزش را شامل میشود. دکتر عاملی، همچنین از شکلگیری صنعت 4 سخن گفت.
به گفتة دکتر عاملی، صنعت 4 صنعت فیزیکی- سایبریشدن است و بخش صنعت را با ظرفیتهای سایبری پیوند داده است و افزود: «امروز دولت آلمان در سند 2025، از 540 میلیارد دلار ارزشافزودة هوش مصنوعی سخن میگوید.» وی صنعت را مفهومی عام خواند که کشاورزی 4 و خدمات 4 را نیز شامل میشود و از نظام فیزیکی- سایبری کشاورزی (ACPS: Agricultural Cybernetic Physical System) و هدفگیری نظام دقیق تولید سخن گفت: آنچه میخواهیم تولید کنیم، نه هر آنچه تولید شود.
ادامهبخش سخنان دکتر عاملی، ارتباط دستگاهها با همة پدیدهها بود که ادامة بحث اینترنت همة پدیدههاست؛ هر پدیدهای که حضور هستهگونه داشته باشد و افزود: «در شرایطی که دادههای بزرگ اکسابایتی وجود دارد، ظرفیتها بسیار معنادار است و برنامهریزی جدی لازم است و اگر برنامهریزی نشود، تشویش بروز خواهد کرد.»
به باور این استاد ارتباطات، شهر الکترونیکی یا شهر مجازی بهصورت طبیعی و خودبهخودی و بدون برنامه شکل گرفته است. دولت چین با طی فرایند چند مرحلهای به انسجام فراپلتفرمی پیش رفت که همافزایی و همگرایی را دنبال میکرد.
دکتر عاملی در پاسخ به این نقد که نظام شبکهای ملی آموزشی، پژوهشی و تربیتی مانع نوآوری و استقلال دستگاهها خواهد بود، به چهار قلمرو در این شبکه اشاره کرد و گفت: «فضای شهر مجازی علم ایران دارای چهار قلمرو و حوزة عملکردی است: 1) قلمرو عمومی (تحت مدیریت و مقررات دولت)؛ 2) قلمرو نقطهبهنقطه یا اختصاصی مختص به هر واحد آموزشی با منطق مدیریت مرکزی و غیرمرکزی که ظرفیتهای پراکنده را بهمنصة ظهور میرساند؛ 3) قلمرو بخش خصوصی (هم دریافتکننده و هم عرضهکنندة خدمات که با برونسپاری متفاوت است)؛ و 4) قلمرو ارتباطات و تعاملات بینالمللی با رعایت پروتکلهای بینالمللی و امکانات و استاندارهای بینالمللی.»
دکتر عاملی چنین فضایی را فضایی مشترک خواند که به تعبیر آلمانیها همافزا، همگرا و یکپارچه است. یکپارچگی در آن عبارت است از ظرفیت بههم پیوسته، تبعیت از ضوابط، مقررات و قوانین و زیرساختهای فنی مشترک، و تکمیل ظرفیتها. وی در تبیین مفهوم یکپارچگی به این مهم اشاره داشت که در منطق فضای مجازی یک تلاش بهمعنای همة تولید است در حالی که در منطق کارـ اعم از کار دستی یا کار مکانیکیـ یک تلاش بهمعنای یک تولید است؛ و در منطق کار مجازی، یک تولید به منزله متمایل به بینهایت تولید است. برای مثال، وقتی کتاب دیجیتال میشود و در معرض گذاشته میشود در واقع متمایل به بینهایت امکان دریافت و مصرف است و افزود: «دادههای آنالوگ یکبار باید به دادههای دیجیتالی تبدیل شود؛ از نرمافزارهای تکراری در دانشگاهها و مراکز بانکی و اداری باید پرهیز کرد. و این در حالی است که دامنة .gov در کشور هنوز یکپارچه نشده است.»
دکتر عاملی عقلانیت سیستمی را عقلانیت هوش مصنوعی و عقلانیت فضای مجازی دانست که باید بهتدریج و گامبهگام، با پرهیز از موازیکاری، و سپس افزایش کیفیت کار در این محیط پیشرفت. وی شرایط کرونا را شرایطی دانست که به اجبار ما را به سمت فضای مجازی سوق داده است و ناگزیر به استفاده از این فضا شدهایم. این در حالی است که در نیمسال دوم تحصیلی مراکز آموزشی بسیار ضعیف عمل کردند و امکانات منسجم نبود. در حالی که با شکلگیری شهر علم مجازی در کشور میتوانیم از این امکانات حتی در دوران پس از رفع کرونا در شرایط دیگر از جمله در شهرهای آلوده و در شرایط بروز بلایای طبیعی نیز بهرة کافی و وافی را ببریم.
ایشان به تجربة کرة جنوبی اشاره کرد و از چهار برنامة جامع در مسیر یکپارچگی حوزة علم و فناوری و کیفیت پیداکردن خدمات عملی در کره سخن گفت: «برنامة جامع اول (1996-2000): ایجاد زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس جهانی در مقاطع تحصیلی ابتدایی و دبیرستان؛ برنامة جامع دوم (2001-2005): بالابردن کیفیت آموزش از طریق امکان دسترسی باز به محتوای آموزشی و آموزش معلمان برای یکپارچهکردن فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیتهای آموزشی. همچنین، ‘سیستم ملی اطلاعات آموزشی’[1] که وزارت آموزش بهمنظور تسهیل مدیریت الکترونیکی تمامی وظایف اداری توسعه داد؛ برنامة جامع سوم (2006-2010): ایجاد محیطهای یادگیری پایدار با ‘یادگیری همه جا حاضر’[2] و آموزش از طریق خدمات آموزشی منعطف و امن؛ برنامة جامع چهارم (2011-2015): تقویت آموزش و علم در توسعة منابع انسانی و با تأکید بر قدرت نرافزاری اطلاعات بهجای قدرت سختافزاری آن.
ایشان تاکید کرد، شهر مجازی علم ایران، کار همگان را توسعه میدهد و محدودیتی برای ذینفعال ایجاد نمیکند. در واقع، برنامهریزیای چند مرحلهای است تا بتوان مسیر استفادة بهینة ملی و جهانی از سرمایة علمی ایران را فراهم آورد و در گام نخست، انسجام بخشی در قالب نهادهای اصلی علم و فناوری است و در مرحلة بعدی ایجاد فضای مگاپلتفرمی و همافزاکردن و همگراکردن سرمایهها و قابلیتهای علمی.
دکتر شکرخواه، استادیار گروه مطالعات اروپای دانشکدة مطالعات جهان، دیگر سخنران این نشست بود و از منظر دیگری به طبقهبندی مباحث پرداخت. وی در خصوص شهر مجازی علم به سه لایة کلی اشاره کرد. لایة نخست، زیرساختهای فنی است که در این لایه برای رسیدن به عدالت در دسترسی و هزینهها مشکل جدی داریم. لایة دوم مناسبات تولیدی است که برای واحدهای برخط به داده، محتوا، ارائه و مشارکت نیاز داریم. این در حالی است که با محتوای کلاسیک وارد فضای مجازی شدهایم. لایة سوم چارچوب معرفتی و شناختی مسئله است. هر یک از لایهها رمزگذاری خود را دارد که باید با هم هماهنگ شود. همچنین، بحث صحتسنجی میان استاد و دانشجو در این محیط بر پیچیدگیهای آن میافزاید. دکتر شکرخواه در ادامه به انقلابهای معرفیشدة دکتر عاملی اشاره داشت و از منظری دیگر چهار انقلاب را توصیف کرد: در انقلاب اول صنعت جایگزین حیوانات شد. در انقلاب دوم، آنالوگ شکل گرفت. انقلاب سوم تبدیل آنالوگ به دیجیتال بود. و انقلاب چهارم مجمع جهانی شکل گرفت. به باور این استاد رسانه، انقلاب چهارم درگیر چند اتفاق همزمان بوده است، از جمله هوش مصنوعی که دادههای بزرگ ذوبکننده و اقدامکنندة شرایط فیزیکی با شرایط حتی بیولوژیکی بوده است. وی این مرحله را مرحلهای خطرناک و در عین حال پرقدرت توصیف کرد.
دکتر شکرخواه این نقد را وارد دانست که بدون آنالیز ملی در حوزة شهر علم، بدون فکرکردن به آن گام نهادهایم. در مناسبات میانی یا تولیدی افراد هنوز آماده نیستند و دانشجو پیشروتر از استاد است. با باور ایشان جندیشاپور بر مبنای زیرساختهای وقت و در شرایطی معرفی شد که نهادها شکل گرفته بود.
این استاد ارتباطات و رسانه به سایتهای اکسپوسیو (نمایشگر) اشاره کرد که بر اساس وسیلهای که این سایتها با آن باز شود، نمایش آن تغییر میکند. در شرایط فعلی، وی دانشجویان را دارای ویژگی اکسپوسیو خواند، در حالی که مدرسان با آن قاصله دارند و سازمانها تعریفی از آن ندارند و سازمانها باید یادگیرنده باشند.
به باور دکتر شکرخواه کرونا فرصت نیست بلکه خطر است؛ کرونا فشار آورد تا بهسمت آموزش مجازی پیش برویم و اگر این فشار برداشته شود دوباره به وضعیت قبل بازخواهیم گشت. به باور وی نخست باید بهدنبال همگراسازی بود.
[1]. National Education Information System (NEIS)
[2]. U-Learning
دیدگاهتان را بنویسید