نشست علمی”شبه جزیره کره و خاورمیانه”
[av_one_full first min_height=” vertical_alignment=” space=” custom_margin=” margin=’0px’ padding=’0px’ border=” border_color=” radius=’0px’ background_color=” src=” background_position=’top left’ background_repeat=’no-repeat’ animation=”]
[av_slideshow size=’featured’ animation=’slide’ autoplay=’false’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide slide_type=’image’ id=’358′ video=” mobile_image=” video_ratio=” title=” link_apply=” link=’lightbox’ link_target=”][/av_slide]
[/av_slideshow]
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
نشست علمی” شبه جزیره کره و خاورمیانه” با همت گروه آموزشي مطالعات جنوب و شرق آسيا و اقيانوسيه، روز سه شنبه 13 مهرماه در تالار ملل دانشکده مطالعات جهان برگزار شد.
در این نشست که با حضور آقای کیم سونگ هو؛ سفیر کره جنوبی در ایران برگزار شد، پروفسور یونگ یانگ کوان؛ وزیر اسبق امورخارجه کره جنوبی و پروفسور “نام سیک این”؛ مدیر کل انستیتو دیپلماسی ملی کره جنوبی در جمع ریاست، اعضاء هیات علمی و دانشجویان دانشکده مطالعات جهان در ارتباط با شبه جزیره کره و خاورمیانه سخنرانی و به بحث و بررسی پرداختند.
در ابتدای این مراسم دکتر سعیدرضا عاملی ضمن خیرمقدم و خوشامدگویی به میهمانان، این نشست را مهم برای دانشکده مطالعات جهان و دانشگاه تهران و پل ارتباطی بین دو کشور و مقدمه ای برای تاسیس مطالعات کره دانسته و گفت: ما می دانیم که کره جنوبی در بسیاری از رشتههای دانشگاهی خیلی سریع در رده کشورهای پیشرفته جهان قرار گرفته است، لذا از این نشست و رایزنی و تبادل علمیبین دانشگاهی می توانیم بهره های مفید و موثری ببریم.
وی سپس به معرفی مختصر دانشکده مطالعات جهان پرداخته و گفت: دانشکده مطالعات جهان 13 برنامه در کشورشناسی دارد که مجموعه بزرگی از مطالعات کشورهای مختلف است و در کنار آن مطالعات ایران معاصر برای دانشجویان خارجی است که هم اکنون از 30 کشور مختلف دنیا دانشجو دارد.
رییس دانشکده مطالعات جهان در ادامه گفت: نگرش مطالعات جهان در سطح کلان توجه به جهانی شدن و مطالعات صلح، انرژی و مسائل راهبردی جهان است. در این سطح نگرش به صلح بسیار مهم است که به نظر من صلح صرفا یک راه حل بعد از جنگ نیست، بلکه باید قبل از جنگ نیز به دنبال تقویت فضای صلح باشیم و راه حل های مناسبی را ارائه دهیم، چرا که ذهن صلحجو بر سلامت کل جهان تأثیر گذاشته و موجب تحقق صلح و مصونیت همگانی است. ما شبکه جهانی هستیم و قطعا آنچه در ایران، افغانستان و …. اتفاق می افتد بر کل جهان موثر است. در ادیان مختلف؛ مسیحیت و اسلام مکررا تاکید می شود که هرانچه برای خود می پسندی برای دیگری نیز بپسند. ما در سیستمی جهانی زندگی میکنیم و باید به فکر صلح و آرامش همگانی باشیم و تصور نکنیم که جنگ فقط یک محدوده جغرافیای را تحت الشعاع قرار می دهد و سایر نقاط جهان مصون می ماند. متاسفانه تئوری روابط بین الملل تحت تاثیر رئالیسم معتقد است هر کس قدرتمندتر است حقوق و قدرت عملکرد بیشتری دارد. البته این تئوری عملی نیست و ما باید این طرز تفکر را عوض کرده و به صلح و آرامش و زندگی نسل بشر بیاندیشیم و در نظریه های روابط بین الملل تجدید نظر کنیم.
همچنین آقای کیم سونگ هو؛ سفیر کره جنوبی در ایران، نشست ” شبه جزیره کره و خاورمیانه” را در بررسی مسائل روز خاورمیانه و روابط ایران و کره جنوبی مهم و موثر و مهمترین دستاورد این جلسه را توسعه همکاریهای آکادمیک و افزایش روابط ایران و کره جنوبی در سطوح مختلف دانست.
سپس پروفسور یونگ یانگ کوان؛ استاد روابط بین الملل دانشگاه سئول (وزیر اسبق امورخارجه کره جنوبی) و سخنران اصلی این نشست ضمن ابراز خرسندی از حضور در تهران و شرکت در این نشست گفت: ایران کشوری با پیشینه غنی تاریخی است و هم اکنون در صحنه بینالمللی حرف زیادی برای گفتن دارد، لذا امیدوارم که در آینده شاهد روابط بیشتری باشیم.
پروفسور یونگ یانگ کوان درادامه سخنرانی خود تحت عنوان “ژئوپالوتیک جهانی و کره در قرن بیست و یکم” موقعیت ژئوپلتیک کره و همچنین روابط آن با ابرقدرتهایی ازجمله چین، روسیه، ایالات متحده و ژاپن را ترسیم نموده یاداور شد: شبه جزیره کره باتوجه به موقعیت راهبردی خود در محاصرهی قدرتهای بزرگ جهان قرار گرفته و این حالت وضعیت پیچیدهای را برای کره به وجود آورده است. طی سالیان متمادی رقابت های بین المللی متعددی نیز برای دستیابی به کره وجود داشته که می توان به جنگهای سینو – ژاپنی ( 95- 1894) و جنگهای روسی – ژاپنی ( 5- 1904) اشاره کرد و باتوجه به اینکه کشور کره بین خشکی و آب قرار دارد همیشه مداخلات و کشمکش هایی نیز میان نیروهای دریایی و زمینی در آن وجود داشته است.
یونگ یانگ کوان همچنین با اشاره به مبحث روابط بین الملل و ویژگی های آن در آسیای شرقی و اینکه در این ناحیه از جهان رشد اقتصادی چشم گیری در قرن بیست و یکم مشاهده شده است، خاطرنشان ساخت: این رشد اقتصادی به دلیل تمایلات ناسیونالیستی موجود در کشورهای مختلف، هیچ تاثیری بر روی روابط بین الملل نداشته است و به عبارتی می توان گفت که روابط بین الملل در این ناحیه از ثبات چندانی برخوردار نمی باشد.
پروفسور یونگ یانگ کوان دیگر مشکل این منطقه را نبود مؤسسات مؤثر در زمینهی امنیتی (در اروپا مؤسساتی مثل EU, NATO, OSCE و غیره وجود دارد) دانست و با تاکید بر لزوم یکپارچه کردن موضع گیری های سیاسی یاداور شد: این اختلافات می تواند به تضعیف منطقه منجر شود، چرا که از سال ها پیش قدرت های نوظهور مثل چین وهمچنین قدرتهای بزرگ ثابت در منطقه مانند آمریکا پتانسیل منطقه را در زمینه های مختلف شناسایی کرده و هر یک می خواهند به نحوی از آن سود ببرند.
وزیر اسبق امورخارجه کره جنوبی همچنین به تفسیر استراتژی های به کار گرفته شده توسط چین و آمریکا در برقراری ارتباط با کره پرداخت و گفت: بعد از سال 1992، چین دیپلماسی فعالی را برای کره جنوبی در نظر گرفت و به این صورت تاثیرگذاریاش را افزایش داد. پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، چین ادعاهایی در موضوعات اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی جهان مطرح و از استراتژی هایی بهره گرفت که اقتصاد اروپایی/ آسیایی را به اقتصاد چین مربوط می کرد. کره نیز در این میان نقش بسیار مهمی در استراتژی نظامی و اقتصادی منطقه داشته است، پیامد بهره گیری از این استراتژی تبدیل چین به قدرتی غالب در منطقه بود. در مقابل چین، آمریکا به عنوان قدرت غالب جهانی قرار گرفته که هیچ گاه از منافعش در این ناحیه دست نخواهد کشید و استراتژی هایی را دنبال می کند که با استفاده از آنها از سلطه یک قدرت خاص در منطقه جلوگیری نموده و از این طریق در منطقه ی اروپایی/ آسیایی تعادلی را به وجود آورد.
پروفسور یونگ یانگ کوان همچنین به بعد از جنگ جهانی اول که آلمان بعنوان یک قدرت در حال بروز و آمریکا بعنوان یک قدرت نهادینه شد اشاره کرد و گفت: سوء مدیریت بین رابطه این دو قدرت منجر به جنگ بزرگ شد و در حال حاضر هم ما در شرایطی قرار داریم که چین بعنوان یک قدرت بزرگ در حال شکل گیری در مقابل قدرت بزرگ نهادینه شده آمریکا قرار داد که عدم مدیریت تعادل می تواند مسئله آفرین باشد.
وی در خاتمه یادآور شد: کره نیز در سطح جهانی راهبردهایی را اتخاذ نموده که از این طریق بتواند روابط خود را با کشورهای همسایه محکم تر کند. یکی از این راهبردها نیز می تواند ضعیف کردن سانترفیوژها در کره باشد که به تقویت روابط بین الملل این کشور کمک می کند.
سخنران بعدی نشست، پروفسور “نام سیک این”؛ مدیر کل انستیتو دیپلماسی ملی کره جنوبی بود که به بررسی شبکه های تروریسم موجود در منطقه، علی الخصوص داعش و نوع شکل گیری آن پرداخته و خاطر نشان ساخت: وطبق تحقیقاتی که در رابطه با ساختار سلسله ای داعش داشته است، جنگهای داخلی سوریه، درگیریهای موجود در عراق، شکست رژیم مٌرسی در مصر و طنین بهار عربی (نبرد قدرت) منجر به ظهور گروههایی همچون داعش شد. و هدف از ایجاد داعش را تاسیس و توسعه نظریات خلافت اسلامی دانست، هرجند که یادآور شد؛ اسلامی که داعش تلاش در گسترش آن دارد، کذب بوده و هیچ ارتباطی با سنن محمد رسول الله ندارد.
پروفسور “نام سیک این” با اشاره به تکنیک های تبلیغاتی داعش اظهار داشت: جنگ تبلیغاتی داعش چندان وابسته به تسلیحات نظامی نیست و به همین دلیل داعش بیشتر تلاش دارد، از این طریق کار خود را پیش ببرد. این گروه می تواند از طریق رسانه و شبکه های اجتماعی آنلاین بر روی افراد مختلفی تاثیر گذاشته و تبلیغات خود را به گونهای گسترش دهد که در افکار عمومی مسأله جهاد (جنگهای اسلامی) را تداعی و وانمود نماید برای ارزشهای اسلامی میجنگد. به همین دلیل با وجود اینکه گروه داعش از لحاظ ژئوپلتیک از کره بسیار دور است، ولی به دلیل روش های تبلیغاتی آنها برای کره جنوبی اهمیت زیادی یافته و از این طریق افراد بسیاری به عضویت گروه نام برده شده درآمده اند.
مدیر کل انستیتو دیپلماسی ملی کره جنوبی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: داعش همچنین جنگ های وسیعی را در منطقه به راه انداخته که می توان به غیر قابل پیش بینی بودن آنها و مساله مهم تر اینکه افراد عادی جامعه را نیز درگیر می نماید، اشاره نمود.
پروفسور “نام سیک این” در بخش پایانی به سخنان دولتمردان آمریکا در رابطه با داعش اشاره کرد و گفت: “سرطان ( 16/8/2014 انجمن ملی آمریکایی در شارلوت، نیویورک)”، “ویران نهایی (10/9/2014 کاخ سفید)”و “شبکه مرگ (24/10/2014)” القابی است که توسط انان به داعش اطلاق شده است.
دکتر عاملی نیز در این بخش با اشاره به اینکه، خسارت داعش بر علیه جهان اسلام به مراتب بیشتر از خسارتی است که برای اروپا و سایر کشور ها داشته است، گفت: باید توجه داشت که نتیجه نهایی عملکرد خشونت آمیز، غیر انسانی و ضد اسلامی داعش چیست. از آن طریق می توانیم تحلیل کنیم که عامل اصلی بوجود آمدن داعش چه بوده است؟ پیامد داعش؛ جداسازی بین جهان اسلام و جهان غیر اسلام و تولید نفرت بر علیه مسلمانان در جهان بود. همچنین داعش موجب شد که بین صفوف مسلمانان نیز تفرقه های جدی بوجود بیاید و گروهی به سمت مدرن سازی و لیبرال سازی اسلام و به نوعی اسلام اروپائی متمایل شدند، خصوصا مسلمانانی که در کشور های غربی زندگی می کنند و گروهی را به سمت افراطی گری بیشتر سوق داد و البته گروهی را هم بر عقلانیت و توجه به حقیقت اسلام و مقاومت اسلامی همچون گذشته تاکید کردند.
رییس دانشکده مطالعات جهان در ادامه افزود: داعش یک محور نگرش منفی نسبت به اسلام و مسلمانان شد و اسلام هراسی را در درون جهان اسلام نهادینه کرد و گسترش جهانی به آن داد. به نظر می رسد این فضا ظرفیت توسعه فضای جنگ و به تبع آن تقویت بازار تجارت جنگ را بدنبال داشته است، لذا هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی سیاسی باید بدنبال جریانی بود که بیشترین بهره را از پدیده داعش می برد. نقش آمریکا در این روند بنا بر اظهار رسمی مقامات آمریکایی و البته عربستان سعودی بسیار محوری و ایجاد عدم وحدت در میان مسلمانان و عادی جلوه دادن پدیده جنگ است، لذا باید دانست؛ چه کسی از این جنگ سود میبرد؟ چراکه خانم کلینتون نیز چندی پیش در این زمینه اعتراف نموده است: “ما خود داعش رو ایجاد کردیم ولی نمیتوانیم آن را کنترل کنیم.!”
در پايان نشست حاضران به بحث و بررسی مطالب ارائه شده و پرسش و پاسخ پرداختند.
لذا دکتر سعیدآبادی؛ عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان، در پایان مباحث مطرح شده پروفسور”نام سیک این” گفت: شما بیان مهم هیلاری کلینتون (ما داعش را تأسیس کردیم) در مورد داعشرا در بحثهای خود مطرح نکردید. به نظر میرسد که آمریکا در زمینهی مقابله با داعش نمی خواهد صادقانه کاری انجام دهد. به عربستان سعودی نگاه کنید، یکی از حمایتکنندههای اصلی داعش آنانند ولی آمریکا هیچ تغییر سیاستی نسبت به عربستان به دلیل منافع اقتصادی و تجاری خود، ندارد.
دکتر محمد سمیعی؛ مدیر گروه مطالعات ایران نیز در این رابطه گفت: اگر بخواهیم داعش را درک کنیم، بهتر است که دنبال پديدههاي تاريخي مشابه آن باشيم و القاعده از جهات مختلف شبيه داعش است. یکی از ويژگيهاي اين دو گروه افراطي آن است كه هر دو از مكتب وهابيت سرچشمه گرفتهاند. هر دو اين گروهها در مرحلة تأسيس از كمكهاي وسيع عربستان و امارات (در مورد داعش بايد قطر را نيز افزود) استفاده كردهاند و هم مورد حمايت كامل دولت آمريكا بودهاند، چون در آن مرحله يك دشمن مشترك با آمريكا داشتند. در هر دو مورد نيز محلي كه اين گروهها در آن تأسيس شدهاند بهاي گزافي را پرداخته است و دچار حملات دنبالهدار تروريستي شده است.پاكستان بستر تولد القاعده و تركيه بستر تولد داعش بود و هر دو اين كشورها پس از دورة كوتاهي گرفتار مشكلات امنيتي شدند.
وی سپس افزود: پديدهاي به عمق داعش را نباید سطحی بررسی کنیم. این مسأله اصلاً اسلامی نیست و افراد و رهبران این گروهها مسلمانان معتقدي نیستند، چرا که خیلی از آنها حتی نماز هم نمیخوانند. من از تحليل شما لذت بردم ولی به نظرم اگر تحلیلتان عمق بیشتري در این زمینه داشت، خيلي بهتر بود. آنگاه متوجه ميشديد كه سناريوي داعش همان سناريوي القاعده است. فقط بازیکنان آن تغییر کردهاند، ولی داستان همان است که قبلاً رخ داده و منجر به مسائلی از قبیل 11 سپتامبر شده كه بايد هنوز منتظر تبعات بيشتر داعش باشيم. من دقيقاً عين همين سخنان را چهار سال پيش وقتي كه هنوز داعش با اين ابعاد مطرح نشده بود، در جمعهايي كه كارشناسان آمريكايي و اروپايي حضور داشتند، گفته بودم. از همان موقع هر آنچه كه بعداً پيش آمد را پيشبيني كردم چون معتقد بودم داعش روي همان خط سير القاعده گام بر ميدارد.
عمومی | |
17/7/1395 | |
روابط عمومی و بین الملل |
[/av_textblock]
[/av_one_full]
دیدگاهتان را بنویسید