دکتر ایزدی در نشست «فرانسه و جنبش جلیقهزردها: بهسوی جمهوری ششم؟»
[av_slideshow size=’featured_large’ animation=’slide’ autoplay=’false’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide id=’7252′ slide_type=” video=’http://’ mobile_image=” video_ratio=’16:9′ video_controls=” video_mute=” video_loop=” video_autoplay=” title=” link_apply=” link=” link_target=”][/av_slide]
[/av_slideshow]
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
دکتر ایزدی با موضوع «نقش احزاب سیاسی فرانسه در جنبش جلیقهزردها» سخنرانی خود را ایراد کرد. به باور بسیاری از صاحبنظران جنبش جلیقهزردها ریشهای طولانی دارد. افزایش مالیات سوخت در اصل جرقهای برای بر پایی این جنبش ریشهدار بود و نه دلیل اصلی آن. به باور وی 35 سال است که فرانسه از مشکلات مزمن اقتصادی در رنج است. یکی از جنبههای مهم آن بحث بیکاری است که بهطور متوسط بین 8 تا 11 درصد تخمین زده شده است. افزایش هزینههای عمومی دولت به 65 درصد تولید ناخالص داخلی، فشار زیادی بر دولت وارد کرد و تمامی دولتها در تلاش بودند با افزایش درآمد و کاهش هزینههای خود، کسری بودجه را تأمین کنند. در سال 1995 در زمان ریاست جمهوری شیراک نیز تمهیدات دولت برای جبران کسری بودجه با مقاومت مردم همراه شد که در آخر دولت عقبنشینی کرد. در زمان سارکوزی نیز اتفاق مشابهی روی داد.
مکرون اصلاحات خود را در ساختار اقتصادی با این پیشفرض آغاز کرد که تحت هیچ شرایطی عقبنشینی نخواهد کرد و با حرکتهای اخیر خود نیز نشان داده بود که اهل عقبنشینی نیست. جنبش جلیقهزردها چنان جنبش عظیمی بود که مکرون را نیز وادار به عقبنشینی کرد و دستمزدهای حداقلی را افزایش داد، مالیات بازنشستگانی را که کمتر از 2000 یورو حقوق دریافت میکردند حذف کرد، و از اضافهکاری مالیات کسر نکرد. تمامی این تمهیدات جلیقهزردها را راضی نکرد.
برخی این جنبش خودجوش و فراگیر را با دیگر جنبشهای فرانسه و حتی با انقلاب کبیر فرانسه و جنبش دانشجویی می 1968 مقایسه میکنند که به کارگران نیز کشیده شد و یک ماه فرانسه را فلج کرد، سنگرهای خیابانی ساخته شد و در نهایت هم چند ماه بعد به استعفای ژنرال دوگل انجامید.
دکتر ایزدی از جمله ویژگیهای جنبش جلیقهزردها را خودجوشبودن، نداشتن رهبری مشخص، درگیرنکردن احزاب تند چپ و راست و اتحادیهها بهخصوص اتحادیة کارگری در این جنبش، دربرگیرندة طیف وسیعی از طبقات متوسط و پایین، و حمایت 75 تا 80 درصدی مردم فرانسه برشمرد. شعارهای مطرح در این جنبش بیگانهستیز نیست یا جنبة هویتی و ملیگرایی ندارد.
سیاستهای نولیبرالی مکرون باعث فشار بیشتر بر مردم، افزایش مالیات و کاهش امور رفاهی شد. مکرون برای کوچککردن دولت و کاهش بیکاری از بار سرمایهگذاری کاست، مالیات ESF را حذف و قانون کار را منعطف کرد. این اقدامات دست کارفرمایان در اخراج کارگران را بازتر کرد. از همین روست که مکرون را رئیسجمهور ثروتمندان مینامند.
این جنبش با آنکه دولت مکرون را تضعیف کرد در جهت کمک به هیچ یک از احزاب و اتحادیهها حرکت نکرده است. حزب جبهة ملی یا با نام جدید آن تجمع ملی، چندان تأثیری در این جنبش نداشته است. این حزب خواهان برگزاری انتخابات تناسبی است و برای انتخابات پارلمانی می 2019 برنامهریزیهایی نیز صورت دادهاند.
حزب دیگر پرقدرت در فرانسه حزب چپ افراطی است. این حزب مدعی است که سهچهارم درخواستها در جنبش جلیقهزردها با پلتفرم این حزب همخوانی دارد. این حزب خواهان برکناری مکرون و انحلال پارلمان شده است. سهچهارم نمایندگان پارلمان طرفدار مکروناند و این در حالی است که سهچهارم مردم فرانسه با دولت مکرون مخالفاند. صحبت جدی از جمهوری ششم و هیئت مؤسسان و برپایی جمهوری پارلمانی بهمیان آمده است.
حزب راست در انتخابات پیشین توفیق چندانی نداشت. این حزب ضمن حمایت از جنبش جلیقهزردها بر حفظ امنیت و خارجنشدن از چارچوب جمهوری پنجم تأکید دارد و اقدامات تخربی را محکوم میکند.
حزب سوسیالیست نیز بعد از انتخابات بهشدت دچار تشتت و تفرقه شد. برخی از اعضای آن به حزب مکرون پیوستند. عدهای نیز جنبشی جدید بهراه انداختند. عدهای نیز به حزب چپ پیوستند. این حزب نیز خواهان انحلال مجلس و کابینه شد و طرح استیضاح ادوارد فیلیپ را نیز به مجلس دادند که البته رأی نیاورد.
به گفتة دکتر ایزدی هر کدام از احزاب در تلاش است به نفع خود از جنبش جلیقهزردها بهرهبرداری کند و محبوبیت خود را افزایش دهد. اما، هیچ یک هدایت جنبش را بر عهده نداشته و ندارد. احتمال قدرتگرفتن حزب جبهة ملی با اقدامات جلیقهزردها محتمل بهنظر میرسد. در شرایط فعلی، ممکن است در انتخابات پارلمان و ریاست جمهوری احزاب راست و چپ افراطی در صدد افزایش آرای خود برآیند اما هنوز بدیل مناسبی برای مکرون محسوب نمیشوند. بزرگترین شانس مکرون این است که هنوز جایگزین پرقدرتی در برابر خود ندارد.
[/av_textblock]
دیدگاهتان را بنویسید