شیوه نامه برگزاری نیمسال اول سال تحصیلی 1399-1400 با استفاده از آموزش مجازی (ویژه دانشجویان)
بنام خدا
با عنایت به الزام استفاده از سامانه یادگیری الکترونیکی (ایلرن) در نیمسال نخست سال تحصیلی 1399-1400، از سوی دانشگاه تهران، و در راستای ارتقاء آموزش در دانشکدة مطالعات جهان، دستورالعملی در راستای بهبود و اثربخش تر شدن آموزش مجازی در دانشکده جهت دانشجویان به شرح ذیل ارایه می شود:
بند 1: آمادگی برای حضور صوتی و تصویری در سامانه یادگیری دانشگاه تهران پیش از آغاز کلاس
بند 2:مبنای حضور و غیاب دانشجو در کلاس، مشارکت فعال و موثر در طول مدت کلاس است که تشخیص آن بر عهده استاد خواهد بود (غیبت بیش از حد مجاز به معنای نمره صفر در آن درس است).
بند 3: انجام و ارسال به موقع تکالیف تعیین شده در هر هفته از طریق سامانه یادگیری دانشگاه تهران و سایر روش های ارتباطی مشخص شده توسط استاد.
بند 4: فراگیری مهارت های مختلف یادگیری و پژوهش دانشگاهی (ارایه پژوهش، رسم نمودار، نرم افزارها، خلاصه نویسی، نقد کتاب و …).
بند 5: پرهیز از هرگونه سرقت علمی (مصادیق آن در پیوست 1 ذکرشده است) در انجام تکالیف و فعالیت های تعیین شده توسط استاد.
بند 6: فراگیری دسترسی به پایگاههای دادة بینالمللی از طریق لینک کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (به آدرس https://library.ut.ac.ir/scientific-databases-e-journals ).
پیوست 1
شیوهنامهی دانشکدهی مطالعات جهان در زمینهی مقابله با سرقت علمی
در فعالیتها، تولیدات و انتشارات اعضای دانشکده
سرقت علمی، جدیترین تخلف در حوزهی کارهای علمی و دانشگاهی است و در عرصهی بینالمللی، عواقب دانشگاهی و اجتماعی شدیدی برای کسانی که مرتکب آن میشوند، به دنبال میآورد. اهمیتِ تدوین شیوهنامهای دقیق در این مورد، در آن است که گاه مرز میان کار علمی با تقلب علمی مبهم میشود (مورر[1]، کِیپ[2]، و زاکا[3]، 2006). مطالعاتی که در این زمینه انجام شدهاند نشان میدهند که در کنار تلاش برای تشخیص تقلب و برخورد با متقلبان، باید برای آموزش مصادیق تقلب علمی و ادبی و همچنین بالا بردن آگاهی و هشیاری نویسندگان و افراد دانشگاهی نسبت به جدیت این مسئله تلاش کرد (کورتس و ترِمِین، 2019). با توجه به نقش مهم دانشگاه در روشنگری در این زمینه، در این شیوهنامه به شکل مختصر، مصادیق سرقت علمی تشریح و دستورالعملی برای برخورد اساتید و مسئولان دانشکده با آن ارایه میشود.
مصادیق سرقت علمی
الف- هرگاه در بخشی از یک متن علمی از ایده، فکر، یا دیدگاهی بهره میگیریم که آنرا از کتاب، مقاله یا منبعی دیگر آموختهایم، لازم است که پس از بیان آن مطلب، حتما منبع آن را ذکر کنیم. منبع آن فکر و ایده باید هم به شکل منبع درون متنی و هم در فهرست منابع ذکر شود.
مثال: مطلب الهامگیرنده
شبکههای اجتماعی فضایی ایجاد کردهاند که مطالبی که جزو روایتها و دیدگاههای مسلط جامعه نیستند هم بتوانند جایی برای بیان شدن بیابند و شانس دیده شدن داشته باشند (خلقتی، مولایی، 1398).
فهرست منابع
خلقتی، م؛ و مولایی، ح. (1398). خوانش کاربران اینستاگرم از گفتمان زن سنتگرا. فصلنامهی تحقیقات فرهنگی ایران، 12(4)، 50-29.
اصل مطلب
یکی از بسترهای بهروز برای ظهور این کشمکش گفتمانی در حال حاضر رسانههای اجتماعی هستند زیرا در این رسانهها کاربران امکان تولید محتوا دارند و گفتمانهایی که در حاشیهی گفتمان مسلط قرار میگیرند، در این فضا، امکان بروز بیشتری مییابند.
با مشاهدهی اصل مطلبی که از آن نقل قول شده است، میبینید که به هیچ وجه جملات متن اصلی، کپی نشدهاند، بلکه جملهای که نویسندهی نقل قولکننده، نوشته است، کاملا تولید فکر اوست و صرفا به این خاطر که از ایدهی مطرح شده در مقالهی منبع استفاده کرده، به آن ارجاع داده است. یکی از کارهایی که به شدت بستر را برای لغزش (اگرچه ناخواسته) به سرقت علمی مستعد میکند، این رفتار است که متن اصلی کپی میشود و سپس تلاش میشود با تعییر کلمات آن، این تصور ایجاد شود که صرفا از ایدهی نویسنده استفاده شده است. به دانشجویان و پژوهشگران محترم اکیدا توصیه میشود که از این کار خودداری کنند و زمانی که سرگرم نوشتن متنی هستند، صرفا با اتکا به ذهن خود کلمات را به قلم بیاورند و هرگاه فکر یا ایدهای را از جایی گرفتند، به شیوهی گفته شده در بالا به آن ارجاع دهند. کپیکاری اولیه و ایجاد تغییرات ثانویه، روش مناسبی برای نوشتن متن علمی نیست.
ب- هر نویسنده، علاوه بر ایدههای خود، بر کلماتی که تولید کرده است نیز حق مالکیت دارد (صبّار، 1398). این بدان معناست که اگر متنی به طور عینی از جایی کپی میشود، علاوه بر این که منبع آن (به همراه شمارهی صفحه) ذکر میشود، حتما باید کل متن در گیومه قرار گیرد. بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران تازهکار تصور میکنند که اگر جمله یا پاراگرافی را از جایی کپی کردهاند، همین که منبع آن را ذکر کنند از اتهام سرقت علمی در امان خواهند بود. این در حالی است که کپی کردنِ حتی یک عبارت چند کلمهای بدون این که آن عبارت در گیومه قرار گرفته باشد، اگرچه با ذکر منبع نیز مصداق کامل سرقت است.
ج– مجموع مطالب کپی شده (نقل قول مستقیم) از منابع دیگر نباید بیش از 5 تا 10 درصد کل متن را به خود اختصاص دهد. این بدان معناست که مثلا از یک مقالهی ده صفحهای، حداکثر یک صفحهی از آن میتواند کپی عینی از منابع دیگر باشد. توجه داشته باشید که، این شرط با فرض این است که در مورد آن 5 تا 10 درصد، قواعد منبع نویسی به دقت رعایت شده باشد و این هرگز به معنای مجاز بودن استفاده از کارهای دیگر بدون ذکر منبع نیست. برخی به اشتباه تصور میکنند، کپی پیست کردن بدون رعایت کردن آداب آن، مثلا تا کمتر از 10 درصد مجاز است. اگر سؤال این باشد که «با رعایت دقیق قواعد منبعنویسی (از جمله قرار دادن دقیق مطالب کپی شده در گیومه)، چند درصد نقل قول مستقیم در متن مجاز است؟» پاسخ عددی بین 5 تا 10 درصد خواهد بود. اما اگر پرسش این باشد که «چند درصد سرقت (یعنی استفاده از منابع دیگر بدون رعایت آداب آن) مجاز است؟» جواب قطعا «صفر درصد» خواهد بود.
یک اشتباه رایج
بسیاری افراد به اشتباه تصور میکنند، قواعد پرهیز از سرقت علمی مربوط به بخشهای خاصی از مقاله است. مثلا وقتی با شواهد سرقت علمی مواجه میشویم، میگویند: «آن مطالب کپی شده مربوط به نظریه، یا مرور ادبیات، یا روش تحقیق بوده است و این بخشها ماهیتا نیازمند استفاده از منابع دیگر هستند». در پاسخ به این سوءبرداشت باید گفت: حتی در مورد نظریه، مرور ادبیات یا روش تحقیق نیز پژوهشگر میتواند مطالبی که مشاهده کرده یا آموخته است را کاملا به زبان خود و با کلمات خود بیان کند. فرض کنید که در بخش روش تحقیقِ مقالهی خود لازم است در مورد روش «تحلیل محتوا» سخن بگوییم. روش تحلیل محتوا را ما ابداع نکردهایم و ممکن است دانش خود در مورد تحلیل محتوا را از کتابی آموخته باشیم پس لازم است به آن ارجاع دهیم، اما این هرگز بدان معنا نیست که ما مجبور هستیم پاراگرافی را در مورد روش تحلیل محتوا از جایی کپی کنیم. ما توانایی این را داریم که به زبان خود بگوییم:
با استفاده از تحلیل محتوا میتوان هر نوع متنی را که شامل شکلی (متنی، تصویری، صوتی یا غیره) از پیام باشد را به صورت نظاممند تحلیل کرد و به درک صحیح و دقیقی از محتواهای آن متن دست یافت.
حال اگر این دانش را از کتاب یا مقالهی خاصی کسب کردهایم، باید منبع آن را ذکر کنیم، اما اگر متن بالا را در نرمافزارهای تقلبیاب قرار دهید نشان خواهند داد که این متن از جایی گرفته نشده و کلمات آن کاملا توسط ذهن نویسنده در کنار هم قرار گرفتهاند. با این حال اگر به هر دلیل، سخت لازم میدانیم که متن را عینا از جایی کپی کنیم، یقینا باید آنرا در گیومه قرار دهیم و این که آن متنِ کپی شده مربوط به بخش روش تحقیق یا نظریه یا بخشهای دیگری از مقاله است، توجیهی برای پنهان کردن این امر و قرار ندادن آن در گیومه نخواهد بود.
نکته: هنگامی که از منبعی نقل قول مستقیم میکنیم که خودمان نوشتهایم و منتشر کردهایم، باید طبق همین قواعد عمل کنیم و در غیر این صورت مرتکب سرقت از خود (self-plagiarism) میشویم. دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد که در اینجا صرفا به دو مورد اشاره میشود: 1- زمانی که مطلبی را در یک مجله یا کتاب منتشر میکنیم، ما به عنوان نویسنده، تنها مالک آن مطلب نیستیم و ناشر و نشریه نیز صاحب حق مالکیت معنوی هستند و ذکر نکردن منبع، تجاوز به آن حقوق محسوب میشود؛ 2- داور یا خوانندهی یک مطلب باید بتواند با خواندن آن، دریابد که چند درصد و چه بخشهایی از مطالب آن به طور مستقیم یا غیرمستقیم از منابع دیگر آمده و نویسنده صرفا به این استدلال که نوشتهی قبلی متعلق به خود اوست، نمیتواند از ذکر منبع یا گذاشتن گیومهها خودداری کند و این امکان را از داور و خوانندهی مطلب بگیرد.
شیوهی مواجهه با سرقت علمی در دانشکدهی مطالعات جهان
این شیوهنامه از اساتید محترم دانشکده تقاضا میکند که تمام متونی را که از سوی دانشجویان ارایه میشود (اعم از کار کلاسی یا کار پایانترم) جهت اطمینان از پرهیز جدی از سرقت علمی مورد بررسی قرار دهند و در صورت مواجهه با شواهد (اگرچه اندک) سرقت، طبق روش زیر اقدام کنند.
- در صورت ارتکاب دانشجو به سرقت علمی (اگرچه در یک تکلیف محدود کلاسی) برای اولین بار، نمرهی آن کار را صفر لحاظ کنند و به دانشجو اخطار جدی بدهند.
- در صورت ارتکاب مجدد آن دانشجو به سرقت، نمرهی پایانترم آن درس را صفر لحاظ کنند و مورد را به آموزش گزارش کنند.
همچنین در صورتی که نام یک دانشجو برای دومین بار به خاطر سرقت علمی به آموزش گزارش شود، آن دانشجو جهت در نظر گرفتن مجازاتهای بیشتر، به کمیتهی انضباطی معرفی خواهد شد.
فهرست منابع
Curtis, G. J., & Tremayne, K. (2019). Is plagiarism really on the rise? Results from four 5-yearly surveys. Studies in Higher Education. https://doi.org/10.1080/03075079.2019.1707792
Maurer, H., Kappe, F., & Zaka, B. (2006). Plagiarism – A survey. Journal of Universal Computer Science. https://doi.org/10.3217/jucs-012-08-1050
صبّار، ش.، معصومیفر، ع.، محمدی، س. (1398). آنجا که نمیدانیم چگونه اخلاقی باشیم؛ پژوهشی در میزان آگاهی بر مصادیق سرقت معنوی. فصلنامهی تحقیقات فرهنگی ایران، 12(3)، 27-1.
[1] Maurer
[2] Kappe
[3] Zaka
دیدگاهتان را بنویسید