وبینار «روابط ایران و ترکیه از همسایگی تا روابط راهبردی: چشمانداز پیشرو»
وبینار «روابط ایران و ترکیه از همسایگی تا روابط راهبردی: چشمانداز پیشرو»- با مشارکت دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران، انجمن ایرانی مطالعات جهان، و دانشگاه مدنیت استانبول- با حضور استادانی از ایران و ترکیه در روز شنبه 16 اسفند ساعت 20 برگزار شد.
در این وبینار اساتیدی چون پروفسور اوزدن زینب اوکتاو، از دانشگاه مدنیت استانبول؛ دکتر بیلگهان آلاگوز، از دانشگاه مرمرة استانبول؛ دکتر اسدالله اطهری، استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه؛ دکتر رحمت حاجیمینه، استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه سخنرانی داشتند.
دکتر رضا دهقانی، استادیار گروه مطالعت ترکیة دانشکدة مطالعات جهان، در این نشست «راهکارهای گذار از موانع و مشکلات ارتقای روابط ایران و ترکیه از همسایگی به روابط راهبردی» را بررسی کرد.
دکتر دهقانی با اشاره به اینکه روابط ایران و ترکیه بیش از هر چیزی گرفتار جبر جغرافیایی است، افزود: «واقعیت آن است که ایران و ترکیه بهرغم گذشت قرنها، همسایگی گریزناپذیر خود را در جبر جغرافیایی فهم و تفسیر میکنند تا شیوة زیست دولت- ملتهای مدرن امروزی. مسلم است چنین انگارهای قدرت انتخاب وسیعی به آنها نمیدهد. همین تلقی از همسایگی خود تبعات چندی در سیاستورزی و روابط دوجانبه بهدنبال داشته است و حوزههای مختلف روابط دو کشور از تاریخ و اقتصاد گرفته تا روابط مردمی و حوزة امنیت را متأثر از خود کرده است.»
به گفتة دکتر دهقانی، بهنظر میرسد تنها راهبردی که در اذهان مردمان و مقامات دو کشور نقش بسته است ریشه از چنین تلقی باشد و در نهایت به این جمله ختم میشودکه بهترین دوستم خودم هستم.
به باور این این استاد مطالعات ترکیه، برای هر گونه تغییر اساسی در روابط ایران و ترکیه پیش از هر چیزی باید این تلقی جبر جغرافیایی اصلاح شود و عدمعاملیت خود را در دگرگونی روابط و ارتقای آن با جبر جغرافیاییِ گریزناپذیری همسایگی توجیه نکنیم.
دکتر دهقانی در ادامه به مانع بزرگ دیگری از جمله فربگی تاریخ و هویت تاریخی در اذهان مردم و سیاستمداران و تصمیمسازان دو کشور اشاره کرد. واقعیت آن است که این جوامع بیش از آنکه به چشمانداز آینده بنگرند، درگیر گذشتهاند. البته گذشتة تاریخی منشأ هویت و قوام دولت- ملت است اما وقتی در اذهان تصمیمسازان رسوب کند و با مایههای ناسیونالیسم تاریخی درمیآمیزد و به مانع پیشرفت مناسبات همسایگانی تبدیل میشود و مرتب شکستها و پیروزیهای تاریخی را برای یکدیگر تکرار و بازتولید میکنند. بههمین دلیل، روابط ایران و ترکیه بهنوعی هنوز در نبرد چالدران سرگردان است و چندان فاصله نگرفته است و هنوز وارد عصر مراودات دولت- ملتها نشدهایم.
به گفتة دکتر دهقانی، بهشدت به نظریهپردازی برای تحول در روابط ایران و ترکیه نیازمندیم؛ نظریاتی که با ترتیبات امنیتی و اقتصادی ایران و ترکیه ارتباط وثیق داشته باشد، نه اینکه بهدنبال احیای گذشتة پرشکوه عصر عثمانی و اسیر اوهام تاریخی و بعضاً توسعهطلبانة آن دوران باشیم.
دکتر دهقانی بر این باور است که در روابط همسایگانی منطقة خاورمیانه باید، بهجای قاعدة چالش- فرصت و بهرهبرداری فرصتطلبانه از چالشها و بحرانهای پیشآمده برای همسایگان، بهسوی امنیت یکپارچة همسایگان پیشرفت. همین تصور ماقبل مدرن و حتی ضدواقعگرایی باعث شده است که تضعیف و حتی بحران داخلی همسایگان از سوی دیگر همسایگان، فرصتی برای توسعه یا حتی ائتلافسازی علیه دیگری تلقی شود. این در حالی است که تجربة اروپا و ناحیة شرق آسیا نشان داده است نمیتوان کشوری توسعهیافته و خوشبخت ساخت در حالی که همسایگان در بحران و ناامنی باشند. این تصور اصلاح نمیشود مگر آنکه طرح دولت- ملتسازی که در خاورمیانه و در ایران و ترکیه ناتمام است تکمیل شود زیرا مؤلفههای اصلی دولت- ملتسازی در کشورهای ایران و ترکیه تاریخ، زبان و ملیت است و هنوز وارد فاز حقوقی نشده است. تا این طرح تکمیل نشود، تفکرات و کنشگریها معطوف به قبل از مدرنیته خواهد بود.
نکتة دیگری که دکتر دهقانی بر آن تأکید کرد و یکی از موانع جدی برای گذر از روابط همسایگی صرف به روابط راهبردی در مناسبات ایران و ترکیه برشمرد، گستردهبودن گفتمان جنگ سرد و ژئوپولتیکی آن در روابط بین دو همسایه است. وی افزود: «بهرغم پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوکبندی شرق و غرب، هنوز پارهای مؤلفههای جنگ سرد در بعضی مناطق جهان، از جمله خاورمیانه، وجود دارد. یکی از این مؤلفهها، مقولة امنیت است که در تلقی سیاستمداران هنوز ماهیت مضیق دارد نه موسع. این در حالی است که در عصر امروز با متنوعشدن حوزههای تهدید امنیت، ماهیت شبکهای و چند بعدی پیدا کرده است و مانند جنگ سد سخت و تکبعدی نیست.»
به گفتة دکتر دهقانی، هنوز در تأملها و تصمیمها، این پیچیدگی و گسترگی مقولة امنیت کاملاً ادراک نشده است و به همین دلیل رقابت تسلیحاتی که یادآور دوران جنگ سرد است در خاورمیانه ادامه دارد و از اولویتهای کشورهای منطقه محسوب میشود.
دکتر دهقانی افزود: «اگر قرار است از این فضای جنگ سردی فاصله گرفته شود، ترتیبات امنیتی باید موسع و خارج از ارادة قدرتهای منطقهای مستقر شود و باید ترکیه به این درک برسد که سدزدن بر سرچشمههای رودهای دجله و فرات، بدون در نظر گرفتن وضعیت همسایگان پاییندستی، خود عامل برهمزدن امنیت منطقه است، زیرا امروزه تهدیدهای محیطزیستی در حد تهدیدهای جنگ، تبعات منفی برای جوامع بهدنبال دارد.»
از دیگر اندیشههای دوران جنگ سرد که در اسناد چشمانداز هر دو دولت هم منعکسشده خوداتکایی ملی در طیف وسیعی از مسائل است که تجربة اتحاد جماهیر شوری نادرستی این تفکر را نشان داد. البته، در برخی مسائل نظامی و امنیتی خوداتکایی قابلتوجیه بلکه ضروری است، اما در تولیدات جزئیترین مصنوعات و محصولات در واقع هدردادن منابع بینالنسلی است. نظم منطقهای با محور قرارگرفتن هیچ یک از کشورها و دولتهای منطقه حاصل نمیشود، بلکه اصل مشارکت همافزا و وابستگی متقابل گزینهای آزموده برای ایران و ترکیه است که هر یک پتانسیلهای و قابلیتهای خاص خود را به اشتراک بگذارند.
فربگی دولتها و تصدیگری آنها در اغلب امور اجتماعی و اقتصادی و کمرمقی مناسبات مردمی بین ایران و ترکیه مورد دیگری بود که دکتر دهقانی بر آن تأکید داشت. دولتها فوقالعاده فربهاند و باید از این فربگی خارج شوند. لذا، لازم است امور خارج از حاکمیتی را به مردم واگذار کنند، اعم از فرهنگ و اقتصاد؛ بدین ترتیب، روابط متوازن و تثبیت میشود.
نکتة آخر اینکه تا شالودة فکری رهبران برای بنیان نهاد رابطهای نو و متناسب با اقتضائات عصر جدید تغییر عینی و ملموس نکند، با تشکیل سازمانهایی مانند اکو و حتی تجارت ترجیحی نمیتوان روابط دو کشوررا وارد مجرایی اطمینانبخش با ارزش افزودة بالا کرد و نهتنها به هدررفت قابلیتهای دو کشور منجر میشود، روابط را هر از چند گاهی وارد نوسانهای مقطعی میکند.
دیدگاهتان را بنویسید