هشت نشست تخصصی دربارة انتخابات آمریکا؛ روسیه و انتخابات امریکا؛ نشست دوم
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
به مناسبت انتخابات 2020 امریکا، دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران هشت نشست تخصصی و مجازی برگزار میکند.
در دومین جلسة این نشست با عنوان «روسیه و انتخابات امریکا»، دکتر مهدی سنایی، دانشیار دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران، در روز دوشنبه 21 مهر به زبان فارسی به ایراد سخنرانی خود با پخش زنده در کانال اینستاگرام دانشکدة مطالعات جهان پرداخت.
دکتر سنایی در ابتدای سخنان خود به طرح تصویری گذرا از روابط تاریخی روسیه و امریکا پرداخت و آن را، چه در زمان شوروی و چه در زمان روسیه، پرتنش خواند، ولی از دو مقطع در سه دهة اخیر نام برد که در آن این تنشها کمتر بوده است.
سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در روسیه، از شکلگیری چند گفتمان در سیاست خارجی روسیه، در سه دهة اخیر سخن گفت: در اواخر دهة 1990 میلادی، ابتدا، گفتمان یوروـ آتلانتیک، در زمان تصدی آندره کوزیروف در وزارت امور خارجه؛ و پس از دورهای ناامیدی؛ ظهور گفتمان یوگنی پریماکوف با عنوان ‘موازنة قوا و نظام چند قطبی’ را شاهد بودیم؛ البته، اندیشة اوراسیاگرایی و اندیشة قدرت بزرگ از دیگر گفتمانهای سیاست خارجی روسیه بوده که کموبیش حضور داشته است ولی در این اواخر قدرت بیشتری گرفته است.
دکتر سنایی «واقعگرایی جدید» را رویکرد روسیه در دورة پوتین خواند که ترکیبی است از موازنة قوا، ناسیونالیسم و اوراسیاگرایی که برخی از اصول آن، رعایت اصول و منابع اقتصادی در سیاست خارجی، تأکید بر گرایش به اروپا، اندیشة قدرت بزرگ، و تلاش برای عادیسازی روابط با جهان غرب برشمردنی است. این رویکرد بهخودی خود قدری پارادوکس بههمراه دارد که در 2014 با تحریم المپیک از سوی غرب، ضمیمهشدن کریمه به روسیه، و بهدنبال آن وضع تحریمهای مکرر برای روسیه بیشتر نمود یافت و باید گفت قدری ادبیات جنگ سرد احیا شد.
این استاد روسشناس در روایت روابط روسیه و امریکا، روایت طرف روسی و طرف امریکایی را کاملاً متفاوت خواند. اما، اشاره کرد، در مجموع، روسیه در بدترین شرایط نیز روابط خود را با امریکا حفظ کرده و هرگز بهسمت جایگزین کردن اروپا در سیاست خارجی با امریکا نبوده است: «همواره روابط با امریکا پررنگترین بخش در روابط امور خارجة روسیه بوده است.»
علیرغم تلاشهای روسیه برای بهبود روابط خود با امریکا، بنا به روایت روسیه، امریکا همواره تلاش کرده است که از ضعفهای روسیه استفاده کند. حتی پیشنهاد امریکا به روسیه در دهة 90، مبنی بر عضویت در ناتو، بیشتر پیشنهادی نمادین بود؛ چرا که همزمان با آن جنگ کوزوو، طرح سپر دفاعی موشکی، و گسترش ناتو به شرق آغاز شد. باید گفت امریکا در قبال روسیه، سیاست دوگانهای داشته است.
[/av_textblock]
[av_slideshow size=’featured_large’ animation=’slide’ autoplay=’false’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide id=’10497′][/av_slide]
[/av_slideshow]
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
دکتر سنایی دورة نخست ریاستجمهوری پوتین را دوران مسالمت و همکاری با امریکا خواند؛ و به نقل از سخنان پوتین افزود: «من تمامی تلاش خود را برای برقراری روابط برابر و متعادل با امریکا کردم.» حتی با خروج امریکا از پیمان ای.بی.ام، روسیه آرامش نشان داد و بعد از حوادث سپتامبر 2001، در مبارزه با تروریسم، بهنوعی همکاری با امریکا را آغاز و روابطی راهبردی تدوین کرد. روسیه هم همکاری اطلاعاتی با امریکا داشت و هم همکاری در ترازیت و نقلوانتقال تجهیزات از مسیر روسیه بهسمت افغانستان. روسیه حتی پایگاه راداری خود را در کوبا تعطیل کرد. در ماه می 2002، نیز معاهدة کاهش تولید سلاحهای هستهای را امضا کرد.
از سال 2002 تا 2008، این روند تا اندازهای مختل شد. استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی دوباره احیا شد. انقلابهای رنگی در گرجستان و اوکراین شکل گرفت که کاملاً آشکار بود امریکا در پشت این انقلابهاست. همچنین، بر سر انتقال انرژی از آسیای مرکزی و قفقاز رقابتی جدی میان روسیه و انحصارطلبی امریکا درگرفت. این تنش با سخنرانی پوتین در سال 2007، در کنفرانس امنیتی مونیخ، بهاوج خود رسید. پوتین اعلام کرد از برقراری روابط برابر با امریکا و غرب ناامید شده است و غرب و امریکا را به یکجانبهگرایی و اختلال در نظام امنیتی مشترک متهم کرد. در سال 2008، نیز با وقوع جنگ گرجستان، بر وخامت روابط افزوده شد.
در دولت دیمیتری مدودف، در سال 2008، در جهت بهبود روابط با امریکا تلاشهای دیگری آغاز و به برنامة تریست معروف شد. با توجه به پایان قرارداد استارت قبلی در سال 2009، قرارداد استارت جدیدی امضا شد. کلینتون و لاوروف، دو وزیر امور خارجة وقت امریکا و روسیه در برنامة تریست، تعریف و بهرسمیتشناختن خطوط قرمزی را در پیش گرفتند. علیرغم همراهی روسیه دربارة لیبی و صدور قطعنامه در شورای امنیت، دوباره برنامة سپر دفاعی موشکی احیا شد و کار بهجایی کشید که شخصیت منعطفی مانند مدودف امریکا را تهدید کرد و روابط دو کشور مجدداً آشفته شد.
در سال 2011 با برگزاری انتخابات پارلمانی، خانم کلینتون رسماً از اعتراضات روسیه دفاع کرد. در آستانة بازگشت پوتین در سال 2012، امریکاییان مستقیم و غیرمستقیم خواهان عدمبازگشت پوتین به قدرت بودند. از این مرحله مجدداً دو کشور وارد فاز تنش شدند. روسیه این بار برخلاف مورد لیبی، مانع صدور قطعنامه برای حمله به سوریه در شورای امنیت شد. تحریمهای مگنیسکی از طرف امریکا وضع شد. روسیه قانون منع فرزندخواندگی اتباع روسیه برای امریکاییان را تصویب کرد. در سال 2013، روسیه به اسنودن، همکار سیستمهای امنیتی امریکا، اجازه داد که وارد روسیه شود. به این ترتیب، سلسله تحولاتی در تشدید تنش میان دو کشور بهوقوع پیوست.
در دوران دوم ریاستجمهوری اوباما، و پس از پناهدادن روسیه به اسنودن برای نخستین بار پس از 50 سال، ملاقات بین اوباما و پوتین لغو شد. در نتیجة این روند، در حال حاضر این روابط به نزدیک صفر رسیده است و هیچ دستور کاری در روابط دوجانبة دو کشور وجود ندارد. عمدة تحریمها علیه روسیه، در سالهای اخیر وضع شده است. تنها، در دوران ریاست جمهوری ترامپ 46 بستة تحریم علیه روسیه وضع شده یا تمدید شده است.
[/av_textblock]
[av_slideshow size=’featured_large’ animation=’slide’ autoplay=’false’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide id=’10498′][/av_slide]
[/av_slideshow]
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
دکتر سنایی دورة نخست ریاستجمهوری پوتین را دوران مسالمت و همکاری با امریکا خواند؛ و به نقل از سخنان پوتین افزود: «من تمامی تلاش خود را برای برقراری روابط برابر و متعادل با امریکا کردم.» حتی با خروج امریکا از پیمان ای.بی.ام، روسیه آرامش نشان داد و بعد از حوادث سپتامبر 2001، در مبارزه با تروریسم، بهنوعی همکاری با امریکا را آغاز و روابطی راهبردی تدوین کرد. روسیه هم همکاری اطلاعاتی با امریکا داشت و هم همکاری در ترازیت و نقلوانتقال تجهیزات از مسیر روسیه بهسمت افغانستان. روسیه حتی پایگاه راداری خود را در کوبا تعطیل کرد. در ماه می 2002، نیز معاهدة کاهش تولید سلاحهای هستهای را امضا کرد.
از سال 2002 تا 2008، این روند تا اندازهای مختل شد. استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی دوباره احیا شد. انقلابهای رنگی در گرجستان و اوکراین شکل گرفت که کاملاً آشکار بود امریکا در پشت این انقلابهاست. همچنین، بر سر انتقال انرژی از آسیای مرکزی و قفقاز رقابتی جدی میان روسیه و انحصارطلبی امریکا درگرفت. این تنش با سخنرانی پوتین در سال 2007، در کنفرانس امنیتی مونیخ، بهاوج خود رسید. پوتین اعلام کرد از برقراری روابط برابر با امریکا و غرب ناامید شده است و غرب و امریکا را به یکجانبهگرایی و اختلال در نظام امنیتی مشترک متهم کرد. در سال 2008، نیز با وقوع جنگ گرجستان، بر وخامت روابط افزوده شد.
در دولت دیمیتری مدودف، در سال 2008، در جهت بهبود روابط با امریکا تلاشهای دیگری آغاز و به برنامة تریست معروف شد. با توجه به پایان قرارداد استارت قبلی در سال 2009، قرارداد استارت جدیدی امضا شد. کلینتون و لاوروف، دو وزیر امور خارجة وقت امریکا و روسیه در برنامة تریست، تعریف و بهرسمیتشناختن خطوط قرمزی را در پیش گرفتند. علیرغم همراهی روسیه دربارة لیبی و صدور قطعنامه در شورای امنیت، دوباره برنامة سپر دفاعی موشکی احیا شد و کار بهجایی کشید که شخصیت منعطفی مانند مدودف امریکا را تهدید کرد و روابط دو کشور مجدداً آشفته شد.
در سال 2011 با برگزاری انتخابات پارلمانی، خانم کلینتون رسماً از اعتراضات روسیه دفاع کرد. در آستانة بازگشت پوتین در سال 2012، امریکاییان مستقیم و غیرمستقیم خواهان عدمبازگشت پوتین به قدرت بودند. از این مرحله مجدداً دو کشور وارد فاز تنش شدند. روسیه این بار برخلاف مورد لیبی، مانع صدور قطعنامه برای حمله به سوریه در شورای امنیت شد. تحریمهای مگنیسکی از طرف امریکا وضع شد. روسیه قانون منع فرزندخواندگی اتباع روسیه برای امریکاییان را تصویب کرد. در سال 2013، روسیه به اسنودن، همکار سیستمهای امنیتی امریکا، اجازه داد که وارد روسیه شود. به این ترتیب، سلسله تحولاتی در تشدید تنش میان دو کشور بهوقوع پیوست.
در دوران دوم ریاستجمهوری اوباما، و پس از پناهدادن روسیه به اسنودن برای نخستین بار پس از 50 سال، ملاقات بین اوباما و پوتین لغو شد. در نتیجة این روند، در حال حاضر این روابط به نزدیک صفر رسیده است و هیچ دستور کاری در روابط دوجانبة دو کشور وجود ندارد. عمدة تحریمها علیه روسیه، در سالهای اخیر وضع شده است. تنها، در دوران ریاست جمهوری ترامپ 46 بستة تحریم علیه روسیه وضع شده یا تمدید شده است.
[/av_textblock]
[av_slideshow size=’featured_large’ animation=’slide’ autoplay=’false’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide id=’10499′][/av_slide]
[/av_slideshow]
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
مشاجرهها در امریکا دربارة روسیه به آنجا رسیده است که با توجه به نگرانی دموکراتها در امریکا از احتمال مداخلة روسیه در انتخابات 2020، امریکا به دو درخواست روسیه برای برگزاری اجلاس سران در ژانویة 2020، نشست سران در خصوص موضوع برجام و جی7، و طرح امنیت خلیج فارس پاسخی نداده است. جمهوریخواهان نیز به این نتیجه رسیدهاند که هر نوع ابتکار عمل روسیه، به جنجالی بزرگ در داخل امریکا بدل خواهد شد.
به گفتة دکتر سنایی، در روسیه، تحلیلگران انکار نمیکنند که تمایل بیشتری به جمهوریخواهان امریکا دارند و جمهوریخواهان کمتر از دموکراتها بهدنبال مداخله در امور داخلی و مسائل حقوق بشریاند. در عین حال، باید خاطر نشان کرد که در رسانههای روسیه فضایی برای حمایت از ترامپ در انتخابات 2020 وجود ندارد، این در حالی است که در انتخابات پیشین چنین فضایی کاملاً حاکم بود؛ حتی در آستانة انتخابات پیشین، مقبولیت ترامپ در روسیه بیشتر از خود امریکا بود. با اینکه ترامپ مایل به برقراری روابط با روسیه بود، دموکراتها و مجلس نمایندگان مبتکر بسیاری از تحریمهای وضعشده بودهاند و ترامپ را تحت فشار گذاشتهاند.
دکتر سنایی در تبیین دیدگاه نخبگان روسی به انتخابات امریکا، به مقالهای اشاره کرد با این عنوان که «آیا تا 2024 امریکا پابرجاست؟» در این مقاله به مقالة دکتر چالز کینگ، استاد روابط بینالملل دانشگاه جورجتاون، اشاره شده است مبنی بر اینکه «چگونه یک ابرقدرت از هم فرومیپاشد.» در این مقاله به مقالة 50 سال پیش آندره آمالریک، استاد اهل شوروی در سال 1970 اشاره شده است که گفته بود: «آیا شوروی تا 1984 باقی میماند؟» وی به انتقال شکاف از نخبگان به سطح مردم اشاره کرده است. در این مقاله به شبیهسازی شرایط امریکای امروز با شوروی آن دوران اشاره شده است. چالز میافزاید: «این ضعف قدرتهای بزرگ است که دچار خودشیفتگی و خودفریبی میشوند و قادر به دیدن شکافها بهصورت جدید نیستند.»
دکتر سنایی همچنین، به مقالة ریچارد هاس با عنوان «آیا انتخابات امریکا ممکن است به فروپاشی روسیه منجر شود؟» اشاره داشت. وی به تعبیر گئورگی آرباتف اشاره کرد مبنی بر اینکه «زمان انتخابات امریکا، زمان بدی است برای سیاستهای خوب، و زمان خوبی است برای سیاستهای بد.» اما، شکافهای موجود در امریکا نشان میدهد این امر بهکل دورة چهار ساله گسترش یافته است. سؤال مهم اینجاست که آیا این شکاف در امریکا تنها در سطح نخبگان است یا به سطح توده نیز راه پیدا کرده است؟ این مطلب، سپس به مشکلات حاکم در ساختار اجتماعی و نژادی امریکا و تبعیضآمیزبودن آن اشاره دارد که در سطح نخبگان نیست و در ایدئولوژی امریکایی نهفته است. دکتر سنایی در ادامه، به خسارت اقتصادی 80 درصدی مردم امریکا از جهانسازی اشاره کرد.
دکتر سنایی مناظرههای اخیر دو کاندیدای انتخابات 2020 امریکا را نمود نوعی پوچی در سیاست خارجی امریکا دانست.
این استاد روسیهشناس، در بیان ترجیح روسیه میان ترامپ یا بایدن، اشاره کرد: «برجستهترین متخصصان روسیه در حوزة امور خارجه و روابط بینالملل به این مهم پرداختهاند و سعی کردهاند به این سؤال پاسخ دهند.» دکتر سنایی در این خصوص به بیان استالین در دیدگاه برخی تحلیلگران روس در پاسخ به سؤال این یا آن بهتر است اشاره کرد: «هر دو بدترند.» و انتظار بهبود روابط میان روسیه و امریکا وجود ندارد.
دکتر سنایی به برخی اظهارات مثبت ترامپ به پوتین، و نیز اظهارات پوتین دربارة ترامپ اشاره کرد که تأثیری در سیاست و روابط خارجة دو کشور و بهبود آن نداشته است. وی افزود: «انتظارات ترامپ در آستانة انتخابات از روسیه، مسائل سنتیـ از جمله مسائل سوریه و اوکراین و سپر دفاع موشکیـ نیست، بلکه دوریجستن از چین است. روسیه در مرکز توجه ترامپ نیست؛ دشمن اصلی را چین میبیند، زیرا نگاه اقتصادی دارد و نگاهش ژئوپلیتیکی نیست و تهدیدی از سوی اقتصاد روسیه حس نمیکند. تنها نکتة مثبت در چهار سالة اخیر روابط روسیه و امریکا این بوده است که حجم مبادلات تجاری دو کشور، علیرغم تمامی این مناقشهها، افزایش داشته است.»
از طرفی، اعتقاد بر این است که بایدن و طرفداران او در دشمنی با روسیه راسخترند و مشکل ایدئولوژیکی هم با روسیه دارند. در نتیجه شاید تفاوتی در ظاهر میان بایدن و ترامپ وجود داشته باشد، اما در عمل، بهدلیل نظام دو حزبی امریکا و اینکه روسیه به موضوع داخلی امریکا بدل شده است، اتفاقی در بهبود روابط این دو کشور نخواهد افتاد.
محققان روسیه چه در صورت انتخاب بایدن و چه ترامپ، معتقدند که گفتگویی جدی میان دو کشور شکل نخواهد گرفت ولی در سایر حوزهها تأثیر خواهد داشت؛ چگونگی روابط امریکا با اروپا، چین، هند، کشورهای عربی و ایران، پس از انتخابات امریکا، بر روابط بینالمللی تأثیر خواهد گذارد و از این طریق بر روابط روسیه با امریکا تأثیر خواهد داشت.
به گفتة دکتر سنایی، حتی اگر بایدن برندة انتخابات شود، افکار چپ تأثیر خود را حفظ خواهد کرد و تأثیرگذار خواهد بود و روسیه به این نکته توجه دارد. وی افزود: «برخی از نویسندگان روس معتقدند در پنج تا هفت سال آینده، روابط روسیه و امریکا تغییری اساسی نخواهد داشت، چرا که تحریمها تبدیل به قانون شدهاند. این نویسندگان روسیه توصیه میکنند روسیه باید وزنی متناسب شرایط کنونی برای امریکا قائل باشد و بر روابط خود با شرقـ چین، هند، ترکیه، ایرانـ و برزیل تمرکز کند. در نگاه بسیاری از متفکران روس، امریکا وارد دوران گذار بسیار دردناکی خواهد شد. مهمتر از انتخابات 2020 باید نگران انتخابات 2024 بود، چرا که این نسل در حال گذار است. دعوای امروز امریکا میان دو نسلی است که بسیار کهنسال شدهاند و انتقال از دورة نابرابریهای اقتصادی و نژادی در امریکا برای نسل جوان، هزینهای بسیار و درد بسیار در جامعة امریکا بههمراه خواهد داشت.»
به باور دکتر سنایی، تحلیلگران روس معتقدند سیاست خارجی امریکا تغییر خواهد کرد، اما نه به این زودی؛ و در آن زمان روسیه در موضع متفاوتتری با امریکا وارد گفتگو خواهد شد. وی تأکید کرد: «پیشبینی آینده با توجه به آنچه در حال میبینیم و محاسبات و عناصر دیدهشده انجام میشود و ممکن است تحولاتی در سیاستها و رویکردها صورت پذیرد و اتفاقات پیشبینینشدهای نیز بیفتد، بهخصوص با نظم سیالی که در نظام بینالملل شاهدیم، بهشکلی که اصلاً نظم در آن حاکم نیست. جریانها را مدام باید رصد کرد و از مشکلات و بحرانها عبور کرد. نقش معادلات منطقهای و نقش کشورها در عرصة بینالملل از جمله ایران در حال افزایش است.»
خاتمهبخش سخنان دکتر سنایی، سخنان اخیر پوتین در 7 اکتبر و در روز تولد او بود در پاسخ سؤال خبرنگار روس در مورد گفتة بایدن در مناظراتش با ترامپ که بایدن به ترامپ گفته بود: «تو …دستآموز پوتین هستی.» پوتین نیز در پاسخ، ضمن اشاره به اینکه این موضوع داخلی امریکاییهاست، گفت: «این تعبیرات نشاندهندة افت فرهنگ سیاسی در امریکاست.» پوتین ضمن اشارهای به چهار سال گذشته ریاستجمهوری ترامپ، از دو حوزة توفیق با امریکا سخن گفت: در روابط تجاری، و در همکاری در ثبات بازار انرژی. پوتین به نکات منفی دورة ترامپ در برقراری روابط با روسیه نیز اشاره داشت آن هم در شرایطی که بیشترین تحریمها، 46 بستة تحریم ابداعی و تمدیدی، علیه روسیه در این دوران وضع شد؛ ترامپ از معاهدة موشکهای میانبرد و کوتاهبرد خارج شد؛ و امریکا اعلام کرده از معاهدة آسمانهای باز میان روسیه و امریکا استارت خروج را زده است.
اظهارات پوتین دربارة بایدن و دموکراتها نشان میدهد که در روسیه هم این ذهنیت وجود دارد که نتیجة انتخابات ممکن است به نفع ترامپ نباشد. به بیان پوتین، علیرغم تب ضد روسی در میان دموکراتهای امریکا، روسیه مایل به برقراری روابط خوب با امریکاست، هر نتیجهای که انتخابات داشته باشد.
دکتر سنایی به یافتن نقاط اشتراک میان روسیه و دموکراتها در سخنان پوتین اشاره داشت. پوتین میافزاید: تکیة اصلی دموکراتها بر ارزشهای لیبرالی است، اما در شرایط فعلی این حزب در امریکا توجه ویژهای به سیاستهای سوسیالیستی دارد و پوتین به عضویت خود در حزب کمونیست و سابقة آن در روسیه اشاره کرد. عدالت، برابری و برادری از شعارهایی است که سابقة طولانی در روسیه دارد. پوتین به این نکته اشاره داشت که یکی از معضلات اصلی و امروز امریکا، امریکاییان افریقاییتبار است و شوروی سوابق بسیار گستردهای در این عرصه و کار با افریقاییتبارها داشته است. پوتین در سخنان خود بهدنبال بیان این مهم بوده است که روسیه برای هر رئیسجمهوری که مردم امریکا انتخاب کنند آمادگی دارد و این دو محور را بهعنوان دیدگاههای مشترک در روسیه با دموکراتها بیان کرد.
به باور دکتر سنایی، «این مصاحبة پوتین حاوی نکتههایی بود که به تحلیلگران و متفکران برجستة روس بسیار نزدیک بود. اما اینکه روسیه باید گریز از امریکامرکزی را در سیاست خارجی خود دنبال کند، در سخنان پوتین دیده نمیشود و نشان میدهد که امریکا همچنان مرکز ثقل سیاستهای خارجی روسیه باقی خواهد ماند.»
فیلم کامل این سخنرانی در کانال اینستاگرام دانشکدة مطالعات جهان به نشانی زیر موجود است:
iranian_studies_ut
برای مشاهده گزارش نشست سوم با سخنرانی دکتر فؤاد ایزدی، با عنوان «انتخابات امریکا و آیندة روابط ایران و امریکا» اینجا را انتخاب فرمایید.
برای مشاهده گزارش نشست چهارم، با سخنرانی دکتر محمد جمشیدی با عنوان «انتخابات امریکا و خاورمیانه» اینجا را انتخاب فرمایید.
برای مشاهده نشست پنحم با سخنرانی دکتر محمدکاظم سجادپور، با عنوان «چین و انتخابات امریکا: جنگ سرد در انتخابات ۲۰۲۰» اینجا را انتخاب فرمایید.
[/av_textblock]
دیدگاهتان را بنویسید