دومین همایش صلح- اختتامیه- دکتر سلطانی نژاد
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
دکتر سلطانینژاد در اختتامیة دومین همایش بینالمللی صلح و حل منازعه، منازعه را همزاد بشر خواند. زندگی اجتماعی لاجرم با رقابت عجین شده و از این رو یکی از دغدغههای اصلی فلاسفه و متفکران سیاسی از دوران باستان یافتن راهی برای غلبه بر رقابتهای مخرب، منازعه و جنگ بوده است. از دوران باستان ریشههای منازعه را طمع، ترس و جستجوی اعتبار و افتخار میدانستهاند. طمع، افراد را به اکتساب آنچه دیگران دارند سوق میدهد و این خود عامل تهاجم و دستاندازی است. ترس از حمله و تعدی دیگران، افراد را به هشیار بودن، بیاعتماد بودن و آمادگی همیشگی برای دفاع از خود رهنمون میسازد. طمع، عامل نامشروع شروع جنگ و ترس صورت مقبولتر پناهبردن به منازعه و مخاصمه دانسته میشوند. ترس دفاع پیشدستانه یا دفاع مشروع یا دفاع رو به جلو را سبب میشود. این دوگانه تهاجم و تدافع به صورت مارپیچی سیر صعودی به خود میگیرد. در ادبیات روابط بینالملل از آن به دوگانه تخاصم در برابر معمای امنیتی تعبیر میشود و نتیجة آن بیاعتمادی بهعنوان عنصر ذاتی سیاست بینالملل است. محصول نهایی، پایداری منازعه و در حاشیه قرارگرفتن و مهجورماندن همکاری است. در این فضا، هیچ گاه نمیدانیم اگر برای مثال، کشوری دست به تغییر آرایش نیروهای نظامی خود میزند، سلاح تولید میکند یا منابع بیشتری را صرف امور نظامی میکند آیا هدفش تضمین امنیت مشروع است یا تعدی و دستدرازی. این وضعیت معماگونه عنصر اساسی سیاست بینالملل است و حل آن دغدغة اصلی اندیشمندان این حوزه بهشمار میرود.
دکتر سلطانینژاد عقلانیت محض را مطرح و آن را نقد کرد که سبب بیاعتمادی میشود. عقلانیت محض نمیتواند اصل بشر باشد چرا که مانع رشد، تعالی و توسعه خواهد بود. از طرفی، با واقعیتها نیز همسو نیست. از نگاه شناختی، در عرصة واقعیت با عوامل متفاوتی مواجهیم.
برای غلبه بر منازعه از نگاه شناختی، سطوح مختلفی مطرح است، از جمله سطح ادراکی و نگرشی، و سطح عملی. در سطح ادراکی باید ریشههای منازعه را شناخت و لایههای مختلف منازعه را کنار زد. ریشهها ممکن است عقلایی بهنظر برسد، در حالی که عقلایی نیست بلکه هیجانی و احساسی است. پس از شناخت، میتوان دست به اقدام عملی زد. از آنجا که منازعه دو طرف دارد، هر دو طرف باید متوجه خطاهای خود شده باشند که مرحلة را مرحلة بلوغ مینامند. معمولاً در مرحلة بلوغ منازعه است که دو طرف به ادراکی مشترک برای پایاندادن به منازعه میرسند. اگر یکی از طرفهای منازعه به ضرورت حل آن پی ببرد و دیگری هنوز پیگیر مصالحی باشد که ادامة منازعه برایش دارد نمیتوان به حل منازعه امیدوار بود. در شرایط آمادگی دوجانبه، منازعه به شکل عملی در دو مرحله به سمت حل نهایی پیش میرود. نخست گفتگو با هدف درک طرف مقابل همزمان با شناساندن خود و دغدغههای خود به وی و دوم اقدام عملی در مصالحه. به این ترتیب، برخلاف آنچه عقلانیت محض سعی بر تحمیل آن دارد، منازعه با عبور از مراحل بازتعریف شناختی، بلوغ و مصالحه میتواند پایان یابد و صلح جایگزین آن شود.
دبیر اجرایی دومین همایش بینالمللی صلح و حل منازعه در پایان سخنان خود از همة فعالان در این همایش و گروه اجرایی همایش جناب آقای دکتر علیاکبر علیخانی، دبیرعلمی همایش و رئیس دبیرخانه؛ آقای امیررضا میرشاهی، کارشناس دبیرخانة همایش؛ سرکار خانم مهندس سمانه شفیعی، رئیس انفورماتیک دانشکده؛ و سرکار خانم زهرا جلالزاده، مسئول امور بینالملل و روابط عمومی دانشکده تشکر و قدردانی کرد.
همچنین، از حمایتهای پردیس البرز دانشگاه تهران، انجمن علمی مطالعات صلح ایران، و انجمن علمی مطالعات جهان ایران، و کمیسیون ملی یونسکو تشکر کرد.
دکتر سلطانینژاد از تمامی پژوهشگران برای شرکت در سومین همایش بینالمللی صلح و حل منازعه در سال 1400 دعوت کرد.
[/av_textblock]
دیدگاهتان را بنویسید