سخنرانی دکتر علیخانی در افتتاحیه همایش صلح و حل منازعه
[av_slideshow size=’featured_large’ animation=’slide’ autoplay=’false’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide id=’8092′][/av_slide]
[/av_slideshow]
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
بسمالله الرحمن الرحیم
استادان، پژوهشگران، دانشجویان، جناب آقای دکتر نیلی رئیس محترم دانشگاه تهران، جناب آقای دکتر عاملی دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، جناب آقای دکتر ویل برومر رئیس محترم «موسسه ابتکار برای مدیریت بحران» از کشور فنلاند، میهمانان داخلی، میهمانان خارجی، آقایان و خانمهایی که در این سالن شرف حضور دارید، مقدمتان را گرامی میدارم و از صمیم قلب به شما خوشآمد میگویم. از اینکه زحمت کشیدید و به «نخستین همایش بینالمللی صلح و حل منازعه» تشریف آوردید سپاسگزارم. حضور شما به این معناست که به ضرورت و اهمیت موضوع صلح و حل منازعه آگاهید و از خودتان گذر کردهاید و به سایر انسانها و جوامع میاندیشید و سرنوشت آنها و امینت آنها و سلامت آنها برایتان مهم است.
نخستین همایش بینالمللی صلح و حل منازعه را در تهران، قلب تپنده و وارث تمدن هفت هزار سالة ایران و اسلام، و در دانشگاه تهران نماد آموزش عالی ایران، با یاد شهیدانی آغاز میکنیم که در هشت سال جنگ عراق علیه ایران جانشان را برای صلح و امنیت قربانی کردند. این همایش را به نام و به احترام هزاران دانشآموز و معلم شهید در بیش از 1360 مدرسه آغاز میکنیم که طی هشت سال جنگ توسط صدام بمباران و موشکباران شدند، و به نام شهدای بیمارستانهای بمبارانشده، و بیمارستان کودکان بهرامیِ تهران. این همایش را به نامِ و به احترام تمام کشتهشدههای جنگها در همة نقاط جهان و قربانیان خشونت و تروریسم آغاز میکنیم:
شهیدی که بر خاک میخفت
سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت
دو سه حرف بر سنگ:
«به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ،
که بر جنگ!»
در اینکه انسان ذاتاً به جنگ و خشونت گرایش دارد یا به صلح و همزیستی، فیلسوفان نامدار دیدگاههای مختلفی ارائه کردهاند. برخی مانند توماس هابز اعتقاد دارند که ذات انسان خشونتطلب است؛ یعنی، تمایل فطری دارد تا دیگران را به خدمت خود درآورد و از راه جنگ و خشونت بر آنها تسلط یابد. گروهی نیز مثل جان لاک اعتقاد دارند که ذات و فطرت انسان صلحجوست و به همزیستی و همکاری تمایل ذاتی دارد. اما فیلسوفان مسلمان با تأثیرپذیری از قرآن و آموزههای اسلام معتقدند که انسان توأمان دارای صفات و ویژگیهای مختلفی است؛ خشونت و جنگطلبی از یکسو، و مهربانی و صلحطلبی از سوی دیگر، از جملة آنهاست. بسته به اینکه انسانها در چه محیطی رشد کنند و چه آموزشهایی ببینند، صفات متناسب، در آنها تقویت میشود. بنابراین، ذات انسان هم جنگطلب است و هم صلحطلب، اما از این دو همان غالب میشود که جامعه و محیط و شرایط از انسانها میخواهد و یا با آن تربیت میشوند و خومیگیرند.
چه ما به دیدگاه هابز معتقد باشیم که ذات انسان را جنگطلب میداند و چه به دیدگاه لاک که ذات انسان را صلحجو قلمداد میکند و چه به دیدگاه فیلسوفان مسلمان که انسان را آمیزهای از هر دو میدانند، درهرحال، صلح چنان مهم و ضروری و مورد نیاز انسان است که باید به ترویج و تعمیق و ارتقای آن بپردازیم و مناسبترین و مؤثرترین راههای حل منازعات را بیابیم و در جهت بهکارگیری آنها بکوشیم. به قول حکیم سعدی شیرازی:
همی تا برآید به تدبیر کار / مدارای دشمن به از کارزار
وگر زو تواناتری در نبرد / نه مردی است بر ناتوان زور کرد
اگر پیل زوری وگر شیر چنگ / به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
در فرهنگ و ادبیات فارسی ایران که ریشة هفتهزار ساله دارد و با ورود اسلام به ایران با آموزههای اسلامی عجین شد، صلح و همزیستی کاملاً وجه غالب است و هر گونه جنگ و خشونت، ناشی از جهالت و سطحیاندیشی و تعصب و خامی انسانها دانسته شده است. مولوی علت جنگها و دشمنیها را بهدرستی تشخیص داده است:
چونکه بیرنگی اسیر رنگ شد / موسیای با موسیای در جنگ شد
چون به بیرنگی رسی کان داشتی / موسی و فرعون دارند آشتی
اوج واقعبینی، برای جلوگیری از هر گونه جنگ و خشونت، در این یک بیت حافظ متجلی است که فرمود:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
در دین اسلام گفته میشود که خداوند پیامبران را فرستاد تا انسانها را تربیت کنند و به آنها اخلاق و خودساختگی بیاموزند و آنها را از جنگ و خشونت بازدارند که بدترین مصداق فساد روی زمین است. اخلاق بخشی از ذات آموزههای اسلام و همة ادیان الهی است و ضد اخلاقیترین عمل، خشونت و جنگ و خونریزی است. پژوهشهای متعدد نشان میدهد که در متون اصلی دین اسلام، یعنی قرآن و سنت پیامبر اکرم (ص)، اجازة شروع هیچ جنگی به هیچ دلیل به مسلمانان داده نشده است. تمام آیات جهاد در قرآن دفاعی است؛ حتی مختصر جنگهایی که پیامبر اسلام (ص) داشته، دفاعی بوده است. از نظر دین اسلام، مسلمانان فقط مکلف به دفاع از خودند و باید خود را به اندازه کافی تقویت کنند تا بتوانند در برابر تجاوز از پس دفاع برآیند. البته، دیدگاهها و اختلافنظرهایی در این بحث وجود دارد که جای پرداختن به آنها در این مجال نیست و در مباحث و آثار تخصصیتر و با وقت موسع، میتوان آنها را تبیین کرد.
بحث خودم را به سطح عملیتر و کاربردیتر منتقل میکنم و در این سطح دو پرسش را مطرح میکنم، نخست اینکه مهمترین مسئلهها و مشکلات امروز ما کدام است؟ و دوم اینکه دانشگاهها عموماً و دانشگاه تهران بهخصوص، بهموجب مسئولیت اجتماعی خود چه وظیفهای در قبال این مسائل دارد؟
بیتردید، امنیت بدیهیترین، ضروریترین و مهمترین نیاز انسان است؛ و باز هم بیتردید، یکی از مهمترین چالشهای جهان امروز ما، تندروی، افراطیگری، جنگ، خشونت و ترور، بهدلایل مختلف، از جمله به اسم دین است. قرآن بهشدت در مورد خشونت و خونریزی هشدار میدهد و حتی کشتهشدن یک نفر را مجاز نمیداند. اما پرسش دوم ما، مسئولیت اجتماعی دانشگاه در قبال این مسئله است تا بتواند با رویکردهای علمی و عمیق آن را بررسی و تحلیل کند و قدمی در جهت تقویت گفتمان صلحطلبی و حل منازعه بردارد.
مطالعات صلح و حل منازعه عرصة بسیار گستردهای را شامل میشود که سطوح فردی، خانوادگی، محلی، منطقهای، و بینالمللی را دربرمیگیرد و هر کدام از اینها وجوه مختلفی مثل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی، قومی، جغرافیایی، محیطزیستی، و موارد متعدد دیگری دارد که هر کدام بهصورت تصاعدی در یکدیگر ضرب میشود و در نهایت به صدها موضوعِ مطالعاتی و مسئلۀ نیاز به حل تبدیل میشود که عمق و اهمیت این حوزه از مطالعات را نشان میدهد.
در ایران، تاکنون همایشهای متعدد داخلی و بینالمللی در زمینة صلح و حل منازعه برگزار شده است. تعدادی سازمان مردمنهاد نیز در این زمینه فعال است، اما شاید برای نخستینبار در ایران است که دانشگاه تهران با انجام سه اقدام مهم، بهطور نظاممند، درازمدت، و در قالبهای دانشگاهی و تخصصی در این راه قدم گذاشته است: نخست، تأسیس «دبیرخانه دائمی همایش بینالمللی صلح و حل منازعه»؛ تا متفکران و دانشمندان و متخصصان این حوزه را سالانه از اقصی نقاط جهان گردآورد و فضایی برای تبادل تجربهها و یافتههای علمی فراهم نماید؛ دوم، تأسیس «مرکز مطالعات بینالمللی صلح و حل منازعه»؛ تا آن اهداف را در قالبهای پژوهشی و تخصصیتر پیگیری کند؛ و سوم، تأسیس «رشتة مطالعات صلح و حل منازعه»، در مقطع فوقلیسانس؛ تا بهطور عملی، به تربیت متخصصانی در این حوزه مبادرت ورزد. برگزاری نخستین همایش بینالمللی صلح و حل منازعه به لطف الهی تاکنون بهخوبی بهپیش رفته است و امیدواریم تداوم آن در کنار دو اقدام دیگر به نحو شایستهای موفق و مؤثر باشد.
باردیگر، از میهمانان داخلی و خارجی همایش و تمامی شما عزیزان که در این سالن حضور دارید، صمیمانه تشکر میکنم. از تمامی نویسندگان و دغدغهمندان موضوع صلح و حل منازعه که از ایران و دانشگاههای مختلف جهان برای ما چکیده مقاله فرستادند سپاسگزارم. حضور جناب آقای دکتر نیلی، رئیس محترم دانشگاه تهران، و جناب آقای دکتر عاملی رئیس محترم دانشکدة مطالعات جهان و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی را ارج مینهم و از توجه همة شما عزیزان صمیمانه متشکرم.
[/av_textblock]
دیدگاهتان را بنویسید