نشست بازخوانی نامه حکیمانه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا: اندیشه مقابله با ظلم، نظام جهانی سلطه و کشتار جمعی
بازخوانی نامة حکیمانه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا
نشست تخصصی «بازخوانی نامة حکیمانة رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا: اندیشة مقابله با ظلم، نظام جهانی سلطه و کشتار جمعی» در روز دوشنبه 6 آذر 1402 در تالار حنانة دانشکدة مطالعات جهان برگزار شد.
این نشست پیرو دو نامة مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا یکی در 1 بهمن 1393 [اینجا] و دومی در 8 آذر 1394 [اینجا] و با توجه به وقایع اخیر در غزه برگزار شد.
چهار سخنران این نشست دکتر علیاکبر صالحی، قائم مقام فرهنگستان علوم، دکتر سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات و رئیس دانشکدة مطالعات جهان، مسعود شجره، رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی (لندن)، و دکتر روحالامین سعیدی، از اعضای هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه امام صادق (ع)، به تبیین دیدگاهها مقام معظم رهبری در این دو نامه با توجه به رویدادهای اخیر در غزه پرداختند.
دکتر عاملی در دو کتاب جامع دربارة این نامة مقام معظم رهبری به ارکان محتوایی این نامه پرداخته است: یکی به زبان فارسی با عنوان استثناگرایی آمریکایی اروپا مرکزی و دیگریسازی مسلمانان (1395) و دیگری به زبان انگلیسی با عنوان American Exceptionalism, Eurocentrism and Otherisation of Muslims (2017). دکتر عاملی سخنان خود را دربارة نویسندة این نامه آغاز کرد و وی را حکیمی الهی خطاب کرد که در تاریخ معاصر کمنظیر است.
این استاد ارتباطات از اختلال تصویری در اذهان جوانان اروپا و امریکا سخن گفت و آن را ناشی از نوعی بازنمایی دانست و گفت:
«بازنمایی در اوج قدرت خود نمایندگی ایجاد میکند و گزارة یکی مساوی با همه و همه مساوی با یکی را خلق می کند. با نمایش خشونت داعش، همة مسلمانان را مثل داعش به تصویر در میآورند. با صنعت تصویر میتوان انحصار ذهنی بهوجود آورد. در نظامی که ما در آن بهسرمیبریم باید قدردان حکمت رهبری در این نظام و نقش امام راحل و رهبر حکیم انقلاب در ایران جدید باشیم که مسیر جدید را برای رهیدن از نظام سلطه و معرفی اسلام با بنیة مقاومت در مقابل سلطهگری راهبری کردند.»
دکتر عاملی به نقل از آنتونی گیدنز گفت: «هیچ تصوری از انقلاب بر مبنای دین و اسلامخواهی در جهان وجود نداشت. انقلابها همه یا انقلابهای چپ بودند یا دموکراسیخواه و برمبنای لیبرالیسم بود.» و افزود: «انقلاب اسلامی مسیر انقلابهای مبتنیبر اسلامخواهی را در جهان بهوجود آورد و در دوران اوج سکولاریسم، دین دوباره به عرصة اجتماعی و سیاسی بازگشت.»
رئیس دانشکدة مطالعات جهان به جنگ اخیز غزه و اسرائیل اشاره کرد و گفت: «این جنگ تابآوری اسرائیل را نشان داد. درحالیکه ما در جنگ با صدام، 8 سال در شدیدترین محرومیتها جنگیدیم و امروز به ابرقدرتی انقلابی و با ظرفیت نظامی توانمند و با توان بازدارندگی تبدیل شدهایم با اینکه به سمت بمب اتم نرفتیم و نخواهیم رفت. این در حالی است که اسرائیل علیرغم انکاری که میکند، صاحب 300 بمب اتم است.»
دکتر عاملی دربارة ظرفیتهای علم و فناوری کشور در صنعت داروسازی (با توان تأمین 95 درصد داروهای مورد نیاز کشور)، صنعت هستهای، صنعت هوافضا، و صنعت نظامی سخن گفت و ادامه داد: «قدرت ایران زیرساخت و بنیه دارد. تابآوری این نظام از 1357 تا 1402 ادامه داشته و قرنها ادامه خواهد داشت.»
عضو شورای انقلاب فرهنگی دربارة این دو نامه مقام معظم رهبری گفت: «محتوای این نامه رسمی نیست و از انتشار آن از طریق صداوسیما و مسیرهای رسمی پرهیز داشتند تا از مسیر غیررسمی به نسل جوان غرب برسد؛ نسلی که باورمندتر و بهدور از اختلال تصویر هستند، صداقت بیشتری در فهم دارند و مسیر حرکت آیندة جهان را تعیین میکنند.»
دکتر عاملی با اشاره به اروپامرکزی و امریکامرکزی در دنیای امروز، مصادیقی از جنگ جهانی اول (1914 تا 1918، با 50 میلیون کشته) و دوم (1939 تا 1945 با مرگ 23 میلیون نفر فقط بهدلیل قحطی که ایران نیز درگیر آن بود) را بیان داشت که خسارتهای بسیاری بهوجود آورد و گفت: «آمریکاییها در پایان جنگ جهانی دوم با بمباران اتمی هیروشیما با کشتار 210 تا 230 هزار نفر در همان ثانیههای آغازین بمباران و سه روز بعد از این کشتار جمعی در هیروشیما، به بمباران ناکازاکی پرداختند که 75 هزار کشته برجای گذاشت.»
دکتر عاملی این مسیر وحشتزایی و جنگ را ادامهدار عنوان کرد و افزود: «کارتر میگوید امریکا در 265 سال تاریخ خود، تنها 16 سال جنگ نداشته است. هماکنون نیز در 780 نقطة دنیا صاحب پایگاه نظامی است. گویی زندگی آمریکا در جنگ و کشتار جمعی میگذرد. بارها طرح جمعآوری سلاحهای کشتار جمعی را مطرح کردند، ولی هرگز عملی نکردند.»
کشتار 230 هزار نفر، و آوارگی 9 میلیون و 400 هزار نفر در جنگ عراق، کشتار 174 هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر در جنگ افغانستان، کشتار تا 4 میلیون و 200 هزار نفر در جنگ ویتنام (1955 تا 1975) و پشتیبانی آمریکا از جنگ اخیر در غزه با بیش از 20 هزار کشته تا کنون و بیش از 7000 کودک کشته برجایمانده، از دیگر مصدایق جنگطلبی آمریکا و جنگ کور و مصداق جنگهای امریکا عنوان شد که بمب کور بر سر مناطق انداخته میشود؛ مناطقی که مردم در آن ساکن هستند.
دکتر عاملی به نقل از مقام معظم رهبری در نامة اول خود به جوانان اروپا و آمریکا گفت: «تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است. از دورة استعمار سرافکنده است. از ستم بر رنگینپوستان و غیرمسیحیان خجل است. محققین و مورخین شما از خونریزیهایی که بهنام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا بهاسم ملیت و قومیت در جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته عمیقاً ابراز سرافکندگی میکند.»
مقام معظم رهبری در این نامه دو خواسته را از جوانان اروپا و امریکا مطرح کردهاند: خواستة اول دربارة انگیزة سیاهنمایی اسلام است. دکتر عاملی دربارة این خواستة رهبری گفت:
«همواره دیگریهراسی بنیان کار غربیان نظامی و نظام سیاسی آنان بوده است. در استعمار اول خاک کشورها را تصرف میکردند و دوسوم جهان را مستعمرة خود ساخته بودند. حدود 12 میلیون سرخپوست آمریکایی را در دورهای 300 ساله، با آفریدن تصویری از وحشیبودن سرخپوستان، قتلوعام کردند. مدتی روسیههراسی را دنبال کردند. بعد به ژاپنهراسی روی آوردند. اکنون سه دهه است که اسلامهراسی بسیار پررنگ شده است. البته، مردم غرب را باید از دولتمردان و نظامیان غربی متمایز کرد. شمار تظاهرات و اعتراضها به جنگ توسط مردم آمریکا و اروپا بیش از هر نقطة دیگری در جهان و در کشورهای اسلامی است.»
نخستین مقاله دربارة اروپامرکزی و اسلامهراسی به تألیف دکتر عاملی، سه دهة پیش، در کنفرانس کریم صدیقی در کمیسیون حقوق بشر اسلامی به رشتة تحریر درآمد و رژیم صهیونیستی با گرتهبرداری سعی در مالکیت این مقوله نیز کرد. بهگفتة دکتر عاملی:
«بنیان اسلامهراسی بر مبنای دیگریهراسی و دیگریسازی استوار است. در سال 2022، 2 تریلیون 240 میلیارد دلار/ نزدیک به 2/2 درصد تولید ناخالص جهان بودجة جنگ جهان بوده است. رهبری معظم از نسل جوان آمریکا و اروپا میخواهند که به انگیزههای اسلامهراسی توجه کنید و ببینید چرا این همه هراس نسبت به دیگری تولید میکنند و چرا بهدنبال هراسهای واهی، جنگ میکنند. آیا جز این است که جنگ، تبدیل به موضوعی اقتصادی و ابزاری برای گسترش سلطه بر منابع مالی جهان است؟»
خواستة دوم مقام معظم رهبری از جوانان اروپا و امریکا، شناخت مستقیم و بیواسطة اسلام بود. دکتر عاملی گفت:
«قرآنی که 114 بار در آن بسمالله الرحمن الرحیم آمده است، قرآنی که حاوی اسمای جمال و رحمت الهی بهمیزان پررنگ است، اسلامی که پیامی جامع دارد برای همزیستی مسالمتآمیز انسانها، و اساساً دینی که متصل به وحی است، پیام آشتی و آرامش برای بشریت دارد، گرچه گاه جهالتها و عصبیتهایی با آن همراه میشود، می تواند منشاء هراس باشد؟ باید توجه داشت که عصبیت قفلشدن ذهن انسان و قطعشدن دریافت است. مقام معظم رهبری خارجشدن از انحصار رسانهها و خبرگزاریهای بزرگ امپراتوریهای خبری غرب، و فیلمها و صنعت سینما را در این نامه درخواست کردهاند.»
بهگفتة عضو شورای انقلاب فرهنگی این نامه تلاشی بود در کنار تلاش نظاممند در بهثمررسیدن انقلاب اسلامی با هدف تغییر مسیر چرخة سلطة جهانی و ادامه داد:
«امریکاییها در این مدت 9700 تحریم به ایران و بعضی از کشورهای دیگر تحمیل کردند. تحریم دارو، غذا و آب با هیچیک از اصول انسانی همخوانی ندارد. از سال 2009 سیاست چندنهادیگرایی را در پیش گرفتند و نهادهای بینالمللی را شکل دادند تا با شبکة الگوریتمی بههمپیوستهای کنترل مالی جهان را بهدست گیرند. چنین فضایی رو به تراکمی از انباشت فشار بر مردم جهان است. مقام معظم در این نامه تلاش کردند این جوّ را تخفیف دهند. ایشان درخواست کردهاند از انگیزههایی که به شما اجازه نمیدهد وارد فهم شوید خود را رها سازید. انگیزه به حوزة شناختی بازمیگردد. نامة رهبر معظم انقلاب تلاشی فکری برای بیداری نسل جوان اروپا و آمریکا و نگاه مستقل به واقعیتهای جهان و اسلام بهعنوان سرمایة بزرگ زندگی است.»
تمرکز دکتر صالحی در تبیین نامة مقام معظم رهبری تمرکز بر دین اسلام و نقش آن بود. وی امام راحل را محیالدین خطاب کرد. در سال 1347 با ترویج ارتجاع سیاه، در تلاش بودند دین را از اذهان جوانان نهتنها در ایران بلکه به اعتبار «ایسم»های متعدد در کل جهان محو کنند. دکتر صالحی دین را «نظام زندگی» معنا کرد که با زندگی دنیوی و اخروی ما ارتباط مییابد. نیاز به هویتسازی، احیا و زنگارزدودن از دین کاری بود که امام راحل بهانجام رساند و بهنام دین حرکت اجتماعی عظیمی را شکل داد. انقلاب اسلامی ایران با توسل به دین، بدون اسلحه به پیروزی رسید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد دانشکدهها و اندیشکدههای مذهبی رشد داشته است.
دکتر صالحی به نقل از کسینجر گفت: «وقتی اعتراضهای انقلابی در ایران آغاز شد، تنها چیزی که به ذهن ما خطور نمیکرد این بود که دین بانی یک حرکت اجتماعی عظیم باشد و هدایت آن را به تودهایها و اتحاد جماهیر شوروی نسبت میدادیم.»
وزیر پیشین امور خارجة کشورمان با این مقدمه، جهانبینی انقلاب اسلامی را در برابر جهانبینی غرب به بحث گذاشت. ایدئولوژی را درک و استنباطی از موضوعی جزمی تعریف کرد و افزود:
«اسلام صرفاً ایدئولوژی نیست، بلکه مکتب است. اسلام جزمی نیست و در قرآن افراد به تفکر و تعقل دعوت شدهاند. در اسلام هم چگونگیها هست و هم چراییها. در حالی که در ایدئولوژی فقط چگونگیها هست.»
دکتر صالحی گفت: «امام دین را احیا کرد و حضرت آقا نشر و انتشار آن بهشیوهای درست را دنبال کردند.»
وی امهات و فرازهای نامة رهبری را به جوانان اروپا و آمریکا در سیزده بخش تبیین کرد:
- آیندة ملت و سرزمین در دستان جوانان و حس حقیقتجویی جوانان، 2. انحراف مسیر سیاست از درستی توسط سیاستمداران غربی، 3. تصویر و چهرة ساختهشده از اسلام در اذهان جوانان غرب توسط سیاستمداران غربی؛ تصویرسازی از اسلام همچون دشمنی خطرناک، پس از فروپاشی شوروی، 4. القای هراسهای گوناگون از اسلام، 5. رفتارهای مزورانه و غیردقیق در تاریخنگاریهای دولتهای غربی دربارة ملتها و فرهنگهای جهان، 6. بازتاب کشتارهای غرب با تأخیر چنددهساله و نبودن بازنگری در وجدان عمومی در مسائل روز، 7. جلوگیری از آگاهی عمومی از اندیشة اسلامی، 8. معانی و ارزشهایی که در اسلام مزاحم برنامههای قدرتهای بزرگ است و منافعی که از این تصویرسازی و روایتگری غلط از اسلام دنبال میشود، 9. شناخت مستقیم و بیواسطه از اسلام تا بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند چیست و چه ماهیتی دارد، 10. معرفی تروریستهای تحت استخدام غرب بهنام مسلمان، 11. اهمیت ارزشها اسلام، بهعنوان بزرگترین تمدن فکری در جهان و تربیت بزرگترین و برجستهترین دانشمندان در قرون متمادی، 12. ایجاد سد عاطفی و احساسی برای گرفتن قدرت داوری بیطرفانه، 13. استفاده از ابزارهای ارتباطی بدون مرزهای جغرافیایی برای شکستن مرزهای ساختگی و برای محصورکردن ذهن افراد.
دکتر صالحی از این 13 فراز، نکات زیر را در فرازهای مقام معظم رهبری شرح داد:
- میان نسل قدیم و جدید تفاوت قائل شدهاند.
- تصویرسازی و روایتگری را مهم میدانند.
- خجلزدگی غرب از رفتارها خود ولی با تأخیر چنددهه ساله.
- اهمیت ابزارهای ارتباطی که مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را شکسته است.
- شناخت حقیقت از منبع بصیرت و از منبع اصلی یا جهاد تبیین
- سیاستمداران غربی آگاهانه مسیر سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
دکتر صالحی فتنة غزه را فتنهای بزرگ خواند که همه در آن امتحان میشوند: ملت عرب، ملت مسلمان، حکومتهای عربی و اسلامی، کشورهای غربی دنیا دارد امتحان میشود و افزود:
«کشورهای غربی که همواره دم از حقوق بشر و حقوق انسانی و مقررات میزدند در برابر کشتار علنی سکوت کردهاند. قوانین بینالمللی تا زمان معنا و اعتبار دارد که حامی منافع قدرتها باشد، اما همین که این قوانین بخواهد به فریاد ضعفا برسد، آن قوانین از ارزش و اعتبار میافتد. دولتهای غربی و جنایتکار اجازه دادند اسرائیل دست به هر جنایتی بزند. غرب با صراحت بیان میکند که سلاحهای ما در اسرائیل ذخیره شده است و علاوهبر در اختیارگذاشتن این ذخایر در دستان اسرائیل، از راه زمین و هوا و دریا نیز از اسرائیل حمایت میکنیم. تمامی این تجهیزات در 360 هزار مترمربع و آن هم در 40 هزار مترمربع و بر سر 2 میلیون انسانی که هیچ ندارند اما عقیده و ایمان، و قرآن را بر سینه دارند. موعظة غرب دموکراسی نیست بلکه هیپوکراسی است.»
در ادامه با طرح ابژه (آنچه عینی و فارغ از نظر شخصی است) و سوژه (نظری و شخصی است) دریچة دیگری را در بازخوانی نامة مقام معظم رهبری و مقابله با دوگانگیها و تناقضهای غرب گشود. در این تبیین جهانبینی غرب را با جهانبینی اسلامی به قرار زیر قیاس کرد:
جهانبینی غربی | جهانبینی اسلامی و جمهوری اسلامی |
اهداف در جهت منفعتطلبی است و اقتصاد حرف اول را میزند. | اهداف ما در مسیر منفعتطلبی در جهت ارزشهاست. |
ابژه و مستقل از احساسات فردی است. | ابژه و سوژه در تعامل با هم هستند. |
دموکراسی و حقوق بشر | جمهوری اسلامی و کرامت انسانی |
اصالت فرد | اصالت امت و تصدیق حقوق فردی |
سکولاریسم | حکمرانی در بستر دینی و با مشارکت مردمی |
بازار آزاد | فعالیت بخش خصوصی با پذیرش رقابت سالم |
تعاملهای فراگیر بینالمللی | تعاملهای فراگیر بینالمللی بر مبنای نفیسبیل |
تأکید بر علم و فناوری | تأکید بر علم و فناوری |
اعتقاد شدید و پایبندی به نظم جهانی دلخواه | چندجانبهگرایی بر پایة عدالت و انصاف |
در این بندها در سه بند میان جهانبینی غربی و جهانبینی جمهوری اسلامی تناقض وجود دارد (سکولاریسم، تعاملها فراگیر بینالمللی، و اعتقاد شدید و پایبندی به نظم جهانی دلخواه).
دکتر صالحی گفت: «نیمة خالی را دیدن باعث حرکت میشود ولی نیمة پر را ندیدن باعث یأس و ناامیدی میشود. صداوسیمای ما باید در بازتاب دستاوردهای علم و فناوری کشور کوشاتر عمل کند.»
دکتر صالحی در تحلیلی دیگر افزود: «ما عضو سازمان ملل هستیم و باید تابع منشور سازمان ملل باشیم. در مفاد این منشور گفته شده است عدمدخالت در امور دیگران. اصل 11 و اصل 152 و اصل 154 قانون اساسی کشورمان با این منشور در تناقض قرار دارد. در این سه اصل، اساس ملتها هستند نه دولتها، در حالی که در منشور سازمان ملل دولتها با هم روابط دارند. لذا، در رفتار و گرفتارمان باید مراقب باشیم در دام تناقضهای بینالمللی گرفتار نشویم.»
دوگانة مردم در برابر مسئولان؛ فرد در برابر محیط؛ نسل جوان در برابر نسل قدیم؛ بیداری در برابر غفلت؛ حقیقتجویی در برابر ناپیوستگی، جدایی، گمگشتگی؛ تصویرسازی و روایتگری و شیوههای مدرن آگاهیبخشی در برابر شیوههای سنتی آگاهیبخشی از دیگر دوگانههایی بود که با توجه به فرازهای مقام معظم رهبری در این دو نامه، در سخنان دکتر صالحی تبیین شد.
چشم در مقابل ذهن؛ ماده در مقابل ایده؛ هستی در مقابل تفکر؛ طبیعت در مقابل روح؛ محیط در مقابل فرد؛ جبر در مقابل اختیار از دیگر دوگانگیهای ابژه و سوژة برشمردة این سخنران بود.
با طرح این دوگانگیها دکتر صالحی به تصریح هدف مقام معظم رهبری در نگارش این دو نامه پرداخت:
«آقا، جوانان را در محیط غرب خطاب خود قرار داده است. در سخنان ایشان فرد و محیط مهم انگاشته شده است. در قرآن نیز به فرد بهای بسیاری داده شده است. این فرد است که محیط را میسازد. بیشترین اهمیت را باید برای آحاد جامعه قائل شد. محیط توسط هدایتشدگان به شیوهای صحیح تغییر خواهد کرد. بر شیوهها و روشهای نوین برقراری ارتباط باید بیشتر کار کنیم. روایتگری و تصویرگری عناصر مهم تشکیلدهندة افکار عمومی است. از حیث فناوری، رساندن خدمات به مردم و جادهسازی و علیرغم 8 سال جنگ تحمیلی و تحریمهای غرب علیه ایران، در این 44 سال جمهوری اسلامی در بسیاری از زمینهها بسیار موفق بوده است. اما، در حوزة فرهنگ، متناسب با پیشرفتهای خوبی که داشتیم، ضعیف عمل کردهایم. در مسائل فرهنگی به شیوة بخشنامهای عمل کردهایم. از دلها وارد نشدهایم. اسلام دین دل است. از روشهای جاذب فرهنگی باید استفاده کنیم. غرب در تلاش است در چند ارکان ما سستی ایجاد کند: در ایمان ما و ایجاد ترس و ناامیدی، ارادة ما، اعتماد میان مردم و حکومت، و آگاهی عمومی ما. با کتمان حقیقت، دروغهایی بزرگ میسازند. در دو سوی حق و باطل هر دو رنج میبرند، اما طرف حق خدایی دارد که طرف باطل فاقد آن است.»را
در این نشست کلیپی از فعالیتها و زندگینامة مسعود شجره نیز به نمایش درآمد.
برای دریافت فیلم این نشست [اینجا] را انتخاب فرمایید.
دیدگاهتان را بنویسید