معرفی کتاب فیلمسازی و سینما در آفریقای جنوب صحرای بزرگ
کتاب فیلمسازی و سینما در آفریقای جنوب صحرای بزرگ تألیف دکتر امیربهرام عرباحمدی، استادیار و مدیرگروه مطالعات مرکز و جنوب آفریقای دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران، در اسفند 1397 منتشر شد.
این اثر در 312 صفحه در قطع وزیری به شمارة شابک 978-600-8273-84-4 توسط انتشارات نگارستان اندیشه و با حمایت انجمن ایرانی مطالعات جهان به چاپ رسیده است.
پس از مقدمة مؤلف و فصل مقدماتی، هشت فصل کتاب و در انتها منابع، کالبد کتاب را تشکیل میدهد. مؤلف با طرح این پرسش «چه عواملی سبب موفقیت تدریجی سینمای کشورهای مختلف آفریقایی بوده است؟»، فرضیة خود را با این مضمون دنبال کرده است که سینمای سنتی قارة آفریقا متکی بر داستانسرایی و هنرهای نمایشی و سنت اصیل برجایمانده از گذشتگان است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای با رویکرد توصیفی- تحلیلی، یاریرسان تجارب اقامت ششسالة صاحب اثر بهعنوان رایزن فرهنگی در دو کشور شرق و جنوب آفریقا، تانزانیا و زیمبابوه شده است. مؤلف یکی از دلمشغولیهای دیرین خود را حوزة سینما عنوان میکند و در ساخت برخی فیلمها، سریالها و مستندات دربارة این قاره از جمله مستندهای پارسیان زنگبار، بهتر از هیچ، و کتابهای سوخته نقش داشته است. در این اثر بر منطقة آفریقای جنوب صحرای بزرگ متشکل از 48 کشور متمرکز شده است.
در فصل مقدماتی این اثر پس از بررسی پیشینة داستانسرایی و هنرهای نمایشی در این سرزمین، سینما در این قاره بهنوعی زادة استعمار غرب معرفی شده است که برای نخستین بار در سال 1895 به مردم این سرزمین معرفی شد. گرچه در آغاز هزینه، فنون و تجهیزات ساخت فیلم در اختیار بومیان نبود و غیرمستقیم به تحمیل روحیة خودباختگی فرهنگی سوق یافت، با استقلال کشورهای مختلف آفریقای جنوب صحرای بزرگ در اواسط دهة 1950 برخی کشورها از جمله غنا، سپس نیجریه، سنگال، بورکینافاسو و چند کشور دیگر ساخت فیلمهای مستند آموزشی و داستانی را آغاز کردند و تا دهة 1980 و 1990 به جشنوارههای بینالمللی فیلم در اروپا و آمریکای شمالی راه یافتند و در دهة 2000 موفق به کسب نخستین اسکار شدند.
در فصل اول این اثر با عنوان «اقتصاد سینما در جنوب آفریقا»، صنعت فیلمسازی آفریقای جنوبی، زیمبابوه، آنگولا، موزامبیک، ماداگاسکار و کنگوی دمکراتیک بررسی شده است. پس از بررسی تاریخچة فیلمسازی در آفریقای جنوبی، مراکز و مؤسسات فیلمسازی، گردش مالی، تعداد سالنهای سینمایی، میزان جذب سرمایهگذران خارجی، چالشها و فیلمهای ارزشمند این کشور معرفی شده است، از جمله فیلم استندر (2003)؛ دیروز، به کارگردانی دارل روت (2004)؛ سوتسی، به کارگردانی گاوین هود (2005) که برندة اسکار بهترین فیلم خارجیزبان نیز شد؛ شکستناپذیر، به کارگردانی کلینت ایستوود (2009)؛ منطقة 9، به کارگردانی نیل بلوم کاپ (2009)، محصول مشترک با آمریکا؛ باشگاه بنگبنگ، محصول مشترک با کانادا (2010)؛ پروانههای سیاه، به کارگردانی پائولا وان در اوئست (2011)، محصول مشترک با هلند و آلمان؛ درون قصه، به کارگردانی نیکیوه رولی (2011)؛ متریال، به کارگردانی کریگ فریموند (2012)؛ و ماندلا: راه طولانی آزادی، به کارگردانی جاستین چادویک (2013).
سنگ بنای سینمای زیمبابوه (رودزیای وقت) در ابتدای جنگ جهانی دوم و توسط استعمارگران انگلیس با تأسیس «واحد فیلم مستعمراتی آفریقای مرکزی بریتانیا» گذاشته شد که با آغاز جنگ داخلی رودزیا در سال 1967 در خدمت تضعیف روحیة عمومی روستاییان به خدمت گرفته شد؛ از جمله ساخت فیلم کفتار و جنگ بر ضد فرار. پس از استقلال این کشور، در دهة 1990 ساخت فیلم توسط کارگردانان بومی این کشور آغاز شد، از جمله فیلم جیت (1990)، نریا (1992)، زمان بیشتر (1992)، مشعل (1996)، سرباز همگان (1997)، و کارت زرد (1990).
نخستین فیلم سینمای آنگولا در سال 1912 با عنوان مسیر خطآهن بنگوئلا، توسط آرتور پریرا در زمان استعمار پرتغال ساخته شد. نخستین فیلم سینمایی این کشور در سال 1960 به نام طلسم امپراتوری، توسط آنتونیو لوپز ریبرو به اکران درآمد. پس از استقلال آنگولا، تحت حاکمیت «جنبش خلق برای آزادی آنگولا» ساخت فیلمهای مستند و داستان با هدف ترویج افکار سوسیالیستی و کمونیستی آغاز شد. با پایان جنگ داخلی در سال 2002 صنعت سینمای این کشور بازسازی و «انستیوی چندرسانهای و سمبل بصری سینمای آنگولا» بهموازات «مؤسسة سینمایی آنگولا» و «آزمایشگاه ملی فیلم» فعالیت خود را آغاز کردند.
صنعت سینمای موزامبیک، در زمرة سینماهای درجة دوم قارة آفریقا، نیز نخست تحت سیطرة استعماری پرتغال بود. با استقلال این کشور و با توجه به فقر شدید و بیسوادی گسترده، ساخت فیلمهای مستند و آموزشی با حمایت دولت آغاز شد. از جمله فیلمهای ساختهشدة این دوران عبارت است از آخرین پرواز فلامینکو (2011)، دنیا (2011)، ویرگم مارگاریدا (2012)، و این جنگافزارها.
سینمای ماداگاسکار یکی از کمتوسعهیافتهترین سینماها در قارة آفریقاست. ساخت اولین فیلم آن در دهة 1910 در دوران استعماری فرانسه آغاز شد. سینمای امروز این کشور نیز همچون دیگر کشورهای آفریقای جنوب صحرای بزرگ، تحت سیطرة فیلمهای حادثهای هالیوودی و نالیوودی است.
پیشینة فیلمسازی و سینمای کشور کنگوی دموکراتیک (زئیر) به حاکمیت بلژیک در این کشور بازمیگردد. با توجه به عدمحمایت دولت و بیتوجهی مسئولان عالیرتبة فرهنگی این کشور، جز چند فیلم مستند در زمان ریاست جمهوری موبوتو سسه سکو، از جمله فیلم لومومبا پیامبر شهید، تام تام الکترونیک، و قطعات هویت با رشد چندانی همراه نبوده است. در سال 2010 فیلم زنده باد ریوا، با اقبال مواجه شد و توجه جهانیان را به خود جلب کرد. تأسیس «جشنوارة بینالمللی فیلم سلام» بارقههایی از پیشرفت تدریجی سینمای این کشور در سالهای اخیر بهشمار میرود.
در فصل دوم این اثر با عنوان «اقتصاد سینما در شرق آفریقا» وضعیت اقتصادی سینماهای اوگاندا، تانزانیا، زنگبار، کنیا، رواندا، سومالی، اتیوپی، و اریتره بررسی شده است.
در بررسی «اقتصاد سینما در غرب آفریقا» در فصل سوم این اثر، صنعت فیلم و سینما در نیجریه، غنا، بورکینافاسو، مالی، کامرون، نیجر، لیبریا، سنگال، گینه کوناکری و سیرالئون ذکر شده است.
«جشنوارههای فیلم آفریقای جنوب صحرای بزرگ» عنوان فصل چهارم این کتاب است. در فصل پنجم با بررسی مشکلات فرهنگی و اجتماعی قارة آفریقا، نقش اقتصاد سینما در رفع آن مطرح شده است. در کارگاههای آموزشی به جایگاه ویژة نمایش فیلمهای آموزشی و مستند با همکاری سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان یونسکو، یونیسف، بهداشت جهانی، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی و منطقهای اشاره دارد.
در فصل ششم، «آسیبشناسی اقتصاد سینمایی در آفریقای جنوب صحرای بزرگ»، از جمله ضعفها، فقر اقتصادی، کمبود امکانات مالی و سرمایه، نبود قوانین حمایتی دولتی، توزیع نامناسب، کمبود تجهیزات و نیروهای متخصص، ناکارآمدی بخشهای خدمات عمومی طرح و تحلیل شده است. از جمله تهدیدهای بررسیشده در این فصل عبارت است از نبود سیاست فرهنگی مشخص، رشد افسارگسیختة سینمای نیجریه، قاچاق و کپیبرداری غیرقانونی، شکست تجاری فیلمهای بومی قارة آفریقا، کمبود فیلمهای بومی، تداوم حضور استعمار، عدم بازگشت سرمایة ساخت، فقر در نگاه هنری و فرهنگی به سینما و نگاه تجملی به آن، نگرش منفی نسل کهن، محدودیت حضور زنان در سالنهای سینما، و عدم حمایت دولتها از موضوعات محتوایی.
در فصل هفتم، «آیندة سینمای آفریقای جنوب صحرای بزرگ» از ذرهبین مؤلف نگریسته شده و راهکارهایی پیشنهاد شده است؛ از جمله تولید فیلمهای خاص، توسعة سالنهای سینما و گسترش بنیاد توسعة فیلم آفریقا.
در فصل هشتم و آخر این اثر راههای توسعة مناسبات سینمایی ایران و آفریقا بررسی و راهکارهای لازم پیشنهاد شده است. از جمله فیلمهای مشترک ساختهشده با ایران عناوین زیر بررسی شده است: عجایب مسافرت برادران امیدوار، ساختة عیسی و عبدالله امیدوار (دهة 1330 و 1340)؛ مسلمانان (1370)؛ آ.ب.ث آفریقا، ساختة عباس کیارستمی (1379)؛ اینجا آفریقاست، ساختة رامین حیدری فاروقی (1380-81)؛ آخرین فرزند سومالی، ساختة محمود رمک و سید سلیم غفوری (1385)؛ کنیا، ساختة پیامپارسافر (1393)؛ پارسیان زنگبار، ساختة وحید فرجی (1387-88)؛ خوابهای سیاه، ساختة مصطفی حریری (1389)؛ آفریقا ظاهر و باطن، ساختة اوشانی (1389)؛ سفر به سومالی، ساختة سعید فرجی (1390)؛ بهتر از هیچ، ساختة مصطفی حریری (1391-92)؛ کتابهای سوخته، ساختة مصطفی حریری (1393)؛ مسیر مومباسا، ساختة مجید عزیزی (1392)؛ تانزانیا دروازه و بام آفریقا، ساختة حمید نظیری (1393)؛ تانزانیا، ساختة میرکیوان خلیلپور (1393-94)؛ بهسوی آزادی، ساختة حمید کوهپایی (1389)؛ کومور (جزایر عطر و ماه)، ساختة مهدی رضوانی (1386)؛ ساحل عاج (1386)؛ وداع با ماندلا، ساختة میثم شاهبابایی (1393)؛ سیاه و سفید، ساختة مهناز افشار (1393)؛ و فرزند چهارم، ساختة وحید موساییان (1391).
مؤلف در فرجام سخن، این پژوهش را چنین معرفی میکند: «قابلیت ارتقای سطح عمومی اطلاعات دستاندرکاران صنعت فیلم و سینما در داخل کشور در مورد سینمای در حال رشد آفریقای جنوب صحرا را افزایش داده و سوءتعابیر و دیدگاه منفی در مورد صنعت فیلمسازی در این منطقة وسیع را بهنحو قابلتوجهی شفافسازی و برطرف مینماید» (ص 304). همچنین، این اثر را نقشة راهی برای برنامة درازمدت همکاری میان سینمای داخلی و سینمای کشورهای مختلف قارة آفریقا و ورود به اقتصاد مملو از فرصتهای نهفته در این سرزمین برمیشمارد.
زهرا جلالزاده
کارشناسارشد زبانشناسی
دیدگاهتان را بنویسید