سلسلهنشستهای کارگاهی «نظریهها و روشها»؛ جلسة دهم: مروری بر تجربة تحقیقی ملی
[av_textblock size=” font_color=” color=”]
دهمین جلسة سلسلهنشستهای کارگاهی «نظریهها و روشها» در روز دوشنبه 3 دی 1397، با سخنرانی دکتر محسن گودرزی، مؤلف و پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی، با عنوان «مروری بر تجربة پژوهش ملی» در تالار حنانة دانشکدة مطالعات جهان برگزار شد.
دکتر گودرزی سخنرانی خود را با معرفی و بیان تاریخچة پیمایشهای ملی ارزشها و نگرشها آغاز کرد و به معرفی پیمایشهای ملی جدید پرداخت.
در ادامه متن سخنرانی وی آمده است.
- تعریف پیمایشهای ملی ارزشها و نگرشها
مقصود از پیمایش آن نوع تحقیقاتی است که ماتریس داده تولید میکند؛ در این ماتریس سطرها واحدهای تحلیل و ستونها صفات مورد بررسی واحدهای تحلیل است. در پیمایشها عموماً واحدهای تحلیل فرد است. بهعبارت دیگر، نگرشها، رفتارها و احساسات افراد نسبت به موضوعاتی مثل جهان اجتماعی، خود، موقعیتی که در جهان دارند، آینده و از این قبیل مورد پرسش قرار میگیرد. دامنة این نوع پیمایشها ممکن است محدود یا وسیع باشد؛ حجم نمونه ممکن است کم باشد. مثلاً در حد تعمیم در یک گروه یا سنخ اجتماعی مثل جوانان یا استفادهکنندگان از خدمات یا کالا باشد تا یک شهر یا مناطق شهری و مانند آن. گاهی هم ممکن است در حد یک کشور یا گروهی از کشورها (منطقه) یا در سطح جهانی باشد. محور صحبت من در اینجا تأکید بر تجربة پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان است. یکی از جنبههای پیمایشهای ملی این است که یافتههای آن را میتوان به سطح کشور تعمیم داد. جنبة دیگری که در تعریف پیمایشهای ملی باید در نظر داشت این است که یافتههای آن باید تا جایی که مقدور است، برای الگوهای نظری رقیب قابل استفاده باشد. به همین دلیل، پیمایشهای عمومی و ملی را نباید به یک دیدگاه نظری و به قصد آزمون این یا آن دیدگاه نظری طراحی کرد.
نکتة دیگر در طراحی پیمایش، تعریف دقیق پروبلماتیک تحقیق است. پروبلماتیک تحقیق نظامی از پرسشهای بههم پیوسته است که روح واحد و منسجمی دارد و جهت سنجشها و طراحی مفاهیم مورد سنجش را مشخص میکند.
وجه دیگر پیمایشهای ملی این است که در طراحی آنها فقط به یک تحقیق اکتفا نمیشود، بلکه منظومهای از این تحقیقات با محوریت پیمایش تعریف میشود. این جنبه را وجوه سازماندهی تحقیق میدانم.
سعی میکنم، تا حدی که زمان جلسه اقتضا میکند، دربارة پیمایشهای ملی، بر اساس پروبلماتیک آنها و سازماندهی آنها بحث کنم.
- تاریخچة پیمایشهای ملی ارزشها و نگرشها
نخستین پیمایش ملی به معنایی که گفته شد در سال 1353 انجام شده است. مرحوم علی اسدی و مرحوم مجید تهرانیان این نوع پیمایش را در «طرح آیندهنگری» بهکار گرفتند. پیمایش عمومی بخشی از این پروژه بود و نظرات مردم دربارة پدیدهها و موضوعات مختلف پرسش شد. این پیمایش با عنوان گرايشهاي فرهنگي و نگرشهاي اجتماعي در ايران «گزارشي از يك نظرخواهي ملي در سال 1353» در سال 1356 منتشر شد.
در آن زمان، رشد اقتصادی شتاب گرفته بود و اصلیترین هدف رسمی که در اسناد و برنامههای توسعه ذکر میشد، تسریع در فرایند صنعتیشدن بود. چند سال پیش در مقالهای در تفسیر نتایج پیمایش سال 1353 مطرح کردم که فرایند تغییر در جریان، نامتوازن بود. شهرها در حال رشد و مهاجرت از روستا به شهرها در حال افزایش بود. رادیو و تلویزیون دو رسانة مهم در سطح جامعه و رو به گسترش نفوذ اجتماعی خود بود. در این شرایط بخشهای اجتماعی و فرهنگی ایران همنوای با این رشد نبود. دگرگونی در وضعیت اقتصادی با دگرگونی در نهادهای فرهنگی و سیاسی همراه نبود. نهادهای سیاسی، توانایی و ظرفیت حل تنشهای برخاسته از وضعیت رشد شتابان را نداشتند. نهادهای فرهنگی نیز قدرت تولید ایدهها و ارزشهای اجتماعی متناسب با شرایط جدید را نداشتند. این نهادها بیشتر نقش تبلیغی داشتند و نمیتوانستند فرد را برای مواجهه با وضعیت تازه آماده کنند. در نتیجه، نیروی لازم برای جذب و مهار تغییرات وجود نداشت. انتظارات فزاینده بهدلیل توسعهنیافتگی نهادهای سیاسی و شدت احساس بیگانگی، به نارضایتی تودهها از زندگی خود منجر شد. نهادهای مذهبی در آن سالها با رشدی شگفتآور به مأمن بسیاری از این جمعیت سرخورده و ناراضی تبدیل شدند. در شرایط این گسست بین این دو بخش، مردم توقع بهبود شرایط، تحرک اجتماعی و ارتقای اجتماعی داشتند، در عین حالی که از محیطهای خود کنده شده و در نظام اقتصادی و اجتماعی جدید هنوز جذب و ادغام نشده بودند، از مواهب و فرصتهای توزیعشده در جامعه برخوردار نبودند، و در نتیجه میزان نارضایتی مردم افزایش یافته بود.
چنین شرایطی این پرسش را مطرح میکرد که آیندة جامعه با روند توسعة نامتوازن به کجا خواهد انجامید و نهادهای فرهنگی مثل رادیو و تلویزیون چه نقشی در کاهش مشکلات میتواند ایفا میکند. آیا این دو رسانه میتوانست افراد را در نظام اجتماعی جدیدی که بهواسطه تغییرات شتابان در حال ظهور بود، ادغام کنند؟ برای درک این مسئله کافی است به این یافته توجه کنید که علیرغم رشد رادیو و تلویزیون در آن زمان نزدیک به نیمی از افراد زبان خبری رادیو و تلویزیون را نمیفهمیدند. برنامههای مذهبی رادیو و تلویزیون، بهویژه برنامههای مرحوم راشد، از برنامههای پرطرفدار بود.
یافتههای آماری دیگر از رشد گرایشهای مذهبی در بین مردم و نخبگان حکایت میکرد. در فاصلة بین 1353 تا 1355 تعداد مساجد کشور چند برابر شد. تیراژ نشریههای مذهبی بسیار بالا بود. برای نمونه، مجلة مکتب اسلام ماهانهای با تیراژ حدود 60 هزار بود. دیگر نشریات مذهبی مانند معارف اسلامی یا نسل نو موقعیت مشابهی داشت. بهنظر میرسد رشد سریع اقتصادی باعث رشد آرزوهای شخصی همراه با نوعی خوشبینی شده بود. این وضعیتی بیثبات بود، زیرا در عمل احتمال سرخوردگی را بیشتر میکرد. نه نهادهای اقتصادی قادر بودند به حجم تقاضاهای فزاینده پاسخ دهند و نه نهادهای سیاسی و فرهنگی از توسعة لازم برای مواجهه با شرایط پیشآمده برخوردار بودند. حتی عقبماندگی نهادهای سیاسی بیش از پیش خود را آشکار میکرد. این سرخوردگی همراه با جابهجایی فرهنگی باعث احساس بیثباتی و تمایل به حفظ سنتها شده بود.
در این شرایط بود که مطالعهای با عنوان آیندهنگری طراحی شد که منظومهای از مطالعات را شامل میشد و هدف آن شناخت نقش رادیو و تلویزیون در ایفای توسعة اقتصادی بود.
نمونه این تحقیق از جامعة روستایی و شهری انتخاب شد. در پرسشنامه سؤالهایی در مورد میزان استفاده از رادیو و تلویزیون، سینما، مجلات و کتاب گنجانده شده است. بخشی از پرسشنامه به شناخت نگرشهای مذهبی مردم اختصاص یافت. بخشی هم به احساس رضایت از زندگی، رفتارهای بهداشتی و مسائلی از این قبیل تا سیمایی از نگرشها و گرایشهای جامعة ایران در آن زمان ترسیم شود.
در کنار این، از گروهی از نخبگان هم نظرخواهی شد. این کار بهروش دلفی انجام شد. محور کلی مطالعه این است که مسئلة امروز جامعة ایران را چه میبینند و چه راهحلهایی پیشنهاد میدهند. مرحوم تهرانیان نیز رابطة بین ارتباطات و توسعة اقتصادی و توسعة سیاسی را طرح و پروبلماتیک این تحقیقات را مطرح کرد.
در مورد سازماندهی تحقیق به دو نکته اشاره میکنم. یکی اینکه انجام مجموعهای از تحقیقات مورد توجه بود. دوم اینکه این تحقیقات یکبار و برای همیشه نبود. طبق برنامه قرار بود این مطالعه هر چند سال یک بار انجام شود. در سال 1356 نتایج تحقیق منتشر شد. با وقوع انقلاب 1357، پروندة این طرح تقریباً بسته شد.
در سال 1358 مرحوم دکتر اسدی در تهران نظرخواهی را در سطح تهران انجام داد ولی بهعلت فضای آن زمان، طرح گستردگی قبلی خود را نداشت. تا سال 1374 هیچ طرح تحقیق دیگری در این باره انجام نشد.
- پیمایشهای ملی ارزشها و نگرشها بعد از انقلاب
در سال 1374، دکتر منوچهر محسنی که از همکاران دکتر اسدی بود با توجه به تجربة سال 1353پیشنهاد انجام پیمایش عمومی را با عنوان آگاهیها، گرایشها و رفتارهای اجتماعی فرهنگی Kap study (Knowledge and Attitude and Practice) به شورای فرهنگ عمومی داد.
اینبار این پژوهش در صدا و سیما انجام نمیشود، بلکه به شورای فرهنگ عمومی پیشنهاد میشود. شورای فرهنگ عمومی از شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی است که وظیفة آن تنظیم و هماهنگی سیاستهای فرهنگی است. ریاست این شورا بر عهدة وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
در سال 1374 در مقایسه با 1353 تغییرات و تحولاتی در جامعة ایران رخ داده بود که امکان آن تحقیق به آن شکل وجود نداشت. در آن زمان دیدگاهی مطرح شد که فرهنگ امری کیفی است و قابلاندازهگیری و کمّیسازی نیست. کمیسیونی تخصصی برای این کار تشکیل میشود که دربارة ضرورت و نحوة انجام این تحقیق تصمیم بگیرند. بعد از مباحث مفصل، در نهایت، اکثر اعضای آن شورا ضرورت چنین مطالعهای را تأیید کردند. البته در مقایسه با پیمایش سال 1353 امکانات کمتری در اختیار دکتر محسنی قرار گرفت. مطالعة سال 1353 ملی و در تمام استانهای آن زمان بود ولی پیمایش دکتر محسنی در پنج استان و از هر استان سه شهرستان و در مجموع در 15 شهر به اجرا در آمد.
دکتر محسنی، بهعنوان محقق این طرح بر این باور بود که جامعة ایران تغییر کرده است و ضرورت ندارد که رادیو و تلویزیون مثل پیمایش قبلی در کانون قرار گیرد. بنابراین، سهم ارتباطات در تحقیق 1374 کم شد. در عین حال، مجموعهای از سؤالها در مورد آگاهیها وارد شد. در این شرایط مسئله نیز تغییر کرده بود. مسئله دیگر آینده و نگرانی نسبت به آینده نبود، بلکه بهنظر میرسید مسئله شناخت وضعیت عمومی فرهنگها و باورها بود. شورای فرهنگ عمومی مایل بود که فرهنگ رسمی چه میزان پذیرفته شده است و با چه نشانههایی از فرهنگ غیررسمی مواجهیم و چگونه میتوانیم آن را رفع کنیم. به بیانی دیگر، نگاه آسیبشناختی حاکم بود. بهنظر میرسد محقق چنین تصور میکرد که شرایط کشور و حساسیتهای موجود دربارة دین، امکان پرسش مفصل در مورد رفتارهای دینی مردم را نمیدهد. بخش رفتارهای دینی در این تحقیق بسیار کم بود و گویههای اندکی در این باره دارد. بهنظر میرسد این تحقیق بیشتر از موضع سیاستگزار فرهنگی پیش میرفت. سازماندهی تحقیق فردی بود؛ یک تحقیق بود با دامنة محدود و برای تکرار آن برنامهریزی نشده نبود. نتایج آن در سال 1375 منتشر و دیگر ادامه نیافت.
در سال 1375، تحولاتی در صحنة سیاسی کشور روی داد. انتخابات مجلس آن سال نیز نتایج متفاوتی داشت. انتخابات سال بعد یعنی خرداد 1376 این تغییر را بهصورت آشکارتری نشان داد. برخلاف انتخابات پیشین، این رقابت معنادار بود و پیروز آن از قبل مشخص و حدسپذیر نبود. این انتخابات شوکی را به جامعه وارد کرد، هم به مردم عادی و هم به جامعة نخبگان و سیاستمداران. در جامعه علامتی ظاهر شده است که اصلاً انتظار آن نمیرفت. گویی با جامعههای متفاوت روبهرو شدهاند که شناختی از آن ندارند. لذا، ضرورت تکرار این قبیل مطالعات دوباره مطرح شد.
دو ایدة رقیب در حوزة فرهنگ در برابر هم جبههگیری میکرد: یکی آزادی فردی و انتخابات فردی، دیدگاه تکثر و تنوع؛ و دیگری نظارت، هماهنگی و مصونیت. هر یک تصویری از جامعة ایران ارائه میکرد. هیچ اطلاعاتی وجود نداشت که نشان دهد کدام تصویر به جامعة ایران شبیهتر است.
ضرروت داشتن اطلاعات فراگیر ملی مطرح شد. این بار نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهدنبال این کار بود. در این مجموعه سه نوع تحقیق طراحی شد. یکی آمارگیری فرهنگی بود که به تعداد فضاها، نیروی انسانی و فناوری و سرمایه میپرداخت. دیگری، پیمایش مصرف فرهنگی بود که مصرف خدمات و کالاهای فرهنگی خانوارها را بررسی میکرد. پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان هم تصورات و نگرشهای مردم را دربارة خود، جهان اجتماعی و تصورشان از آینده بررسی میکرد. بهعبارت دیگر، فضای ادراکی جامعه را رصد میکرد.
این بار مسئله این بود که در این جامعه چه ارزشهایی در حال شکلگیری است؟ چه نسلی با چه ویژگیهایی در حال رشد است؟ و صحنة اجتماعی در اختیار کدامیک از این گروههای اجتماعی قرارگرفته است؟ البته تغییراتی نیز در حوزة شهرنشینی، گسترش ارتباطات و تحصیلات وجود داشت. در چنین شرایطی «پیمایش نگرشها و ارزشها» شکل گرفت. این پیمایش در موج اول و دوم در مراکز استانها به اجرا در آمد.
همچنین، مجموعهای از تحقیقات کیفی نیز طراحی شد. مکانهایی که کانون تغییرات فرهنگی است یا نشانههایی از تغییرات فرهنگی در خود دارد با روش کیفی مطالعه شد. سازماندهی تحقیق این بود که پیمایش نگرشها و ارزشها در کانون قرارگیرد و در کنار آن تحقیقات کیفی انجام شود.
از آنجا که از حیث روششناختی نیاز به یکسری ابزارها و دانش تازه داشتیم، بخش ترجمه نیز شکلگرفت که تعدادی از کتابهای انتشارات سِیج ترجمه شد که ناشر معروفی در حوزة روششناسی است.
این تحقیق برای نخستینبار در قانون برنامة سوم گنجانده شد که دولت و وزارت ارشاد اسلامی را موظف به اجرای آن در هر دو سال میکرد. لذا، ضرورت وجود سازمانی ثابت برای انجام آن مطرح شد. طراحی، شکلدادن و سازماندادن به سازمان منطقهای گردآوری اطلاعات در پیمایش نگرشها و ارزشها شکل گرفت. در هر شهر پرسشگرهای بومی آن منطقه با پیمایش همکاری میکردند. این سازمان کماکان با تغییراتی در حال کار است. تفاوت پیمایش قبل از انقلاب با بعد از انقلاب در این است که بهدلیل استمرار تحقیقات، بهتدریج در حال نهادینهشدن است، از نظر سازماندهی اجرا تا برخی وجوه محتوایی مثل نمونهگیری و مانند آن.
در سال 1379 موج اول و در سال 1381 موج دوم آن اجرا شد. در موج دوم مسئلهای مطرح شد که سازماندهی تحقیقات را تغییر داد. نمونهها در پیمایش 1379، 18000 نفر بود. چون فاصلة زمانی موج اول و دوم کم بود، انتظار نمیرفت تفاوت چندانی مشاهده شود. حتی در همان زمان نیز واریانس میان استانها چندان زیاد نبود. کار با سازمانی بزرگ هم پرهزینه بود و هم بهدلیل بزرگی سازمان احتمال خطا افزایش مییافت. بنابراین، پرسشنامههای مدولار یا چرخشی طراحی شد؛ یعنی، بر اساس موضوعات مختلف، بستههای سؤال طراحی شد که این بستهها در کنار بستة اصلی یا هستة اصلی (core) پرسشنامه قرارمیگرفت. بستة اصلی در هر موج تکرار میشد. بستهها بسته به شرایط و خواست سیاستگزاران تغییر پیدا میکرد اما بستة اصلی ثابت بود. بستههای اصلی در بازههای زمانی تغییر مییافت.
در سال 1383 شد که تحقیق دکتر اسدی دوباره اجرا شود. قصد آن بود که با توجه به گذشت سی سال از 1353، تحقیق دکتر اسدی عیناً تکرار شود تا تغییرات فرهنگی، اجتماعی و نگرشی را در این مدت بسنجیم. این پیمایش نیز ترکیبی بود از پیمایش 1353، برخی سؤالهای 1374 برای آنکه بتوانیم سیر تغییرات دهساله را بگیریم و مجموعهای از سؤالهای 1382 برای آنکه بدانیم آیا تغییری در آن شاخصها اتفاق افتاده است. در پایان 1383 کار تقریباً خاتمه یافت و پردازش آن به سال 1384 کشید. در سال 1384 با تغییر دولت و عدم علاقة دولت وقت به این اقدامات کار متوقف شد. این نتایج در سال 1386 از سوی سازمان تبلیغات اسلامی که جزء شورای سیاستگزاری بود در سه جلد در سطح ملی، شهر و روستا منتشر شد.
بهطور خلاصه، برای سنجش و ارزیابی تحقیقات ملی در کشور باید به دو نکته توجه داشت؛ نخست، پاسخ به مسئلة کلی جامعه یا بهعبارت فنیتر پروبلماتیک تحقیق است. این جنبه ارتباط تحقیق را با مسئلة اصلی جامعه روشن میکند. دوم، سازمادهی تحقیق است که هم به منظومة مطالعات مربوط است و هم وجوه نهادینگی آن را در نظر دارد.
در شرایط کنونی این نوع تحقیقات با مشکلات بسیاری نیز مواجه است، از جمله میتوان به تغییرات در سازمان فضای شهری اشاره کرد. رشد برجها، مجتمعها و مجموعههای آپارتمانی امکان دسترسی به نمونه را دشوار کرده است. مثلاً وجود نگهبانها در این مجموعهها و حتی محلات دسترسی پرسشگر را به پاسخگویان سخت کرده است. این مشکل در مناطق متوسط و بالای شهری بیشتر است.
از سال 1392 به بعد پیمایشهای بیشتری در کشور انجام شده است. از جمله پیمایش سرمایة اجتماعی که وزارت کشور انجام داده است، موج سوم ارزشها و نگرشها در وزارت ارشاد در سال 1395 اجرا شد. پیمایشی دربارة آرزوهای جوانان و پیمایشی دربارة خانواده در حال انجام است. بهنظر میرسد پیمایشهای ملی و فراگیر در حال جاافتادن است. با این حال، خطری پیمایشها را تهدید میکند و آن نبود نقشة روشن ذهنی در انجام آن و روشن نبودن نسبت آن با مسئلة اصلی جامعه است. اگر به این تعریف توجه نکنیم، پیمایشها نقش کمی در تغییر ذهنیت جمعی ایفا خواهد کرد.
با توجه به رشد تعداد این پیمایشها، بهنظر میرسد بخش زیادی از کمبود دادهها و اطلاعات دربارة متغیرهای اصلی در حال کاهش است. در عین حال، نظرسنجیهای موضوعی خاص در حال اجراست که کمک میکند با استفاده از مجموعهای از شواهد تجربی و با اتکا به دادههای کمّی بتوانیم تصویری از وضعیت عمومی کشور و نگرشهای ذهنی مردم ارائه کنیم. با همة اینها، باید همواره این پرسش را پیش روی پیمایشها و نظرسنجیها گذاشت که چه نسبتی با مسئلة اصلی جامعه دارد و چه یافتههایی در پاسخ به آن ارائه میکند.
[/av_textblock]
[av_slideshow size=’featured_large’ animation=’slide’ autoplay=’true’ interval=’5′ control_layout=”]
[av_slide id=’7355′][/av_slide]
[av_slide id=’7356′][/av_slide]
[/av_slideshow]
دیدگاهتان را بنویسید